وی افزود: البته این هم باید در نظر گرفت که پژوهش باید کاربردی و دارای مخاطب جدی باشد. معمولاً پژوهشهای دانشگاهی به سمت و سوی پژوهشهای کاربردی نخواهد رفت و شدیداً در تلاش هستند هرطورشده با ترجمه، پژوهش خود را گردآوری کنند.
صالحی تصریح کرد: اتفاقی که همزمان حادث میشود این است که کشورهای دیگر روی پژوهش سرمایهگذاری میکنند. اینجا که انتظار میرود استاد دانشگاه سالی چندین کتاب تألیف کند یا مقاله منتشر کند تا سطح خود را ارتقا دهد. در همین حوزه هنر من چندین کتاب سراغ دارم از هادی بابایی که بهدست نشر امیرکبیر و سوره مهر چاپ شده است.
وی افزود: این موارد پژوهشهای شخصی این فرد است که بعضا هفتهشت سال برای آن زحمت کشیده است. ما میبینیم که پژوهشگر باید خیلی عاشق باشد تا با این همه مانع بهسوی تألیف برود. برای جلوگیری از این مشکل و رشد تألیف باید سیاستگذاری جدی صورت بگیرد. مثلاً حمایتهای دانشگاهی و عوضشدن نظام دانشگاهی در واقع باید فضا به سمتوسویی برود که اصولاً استاد دانشگاه مجبور به تولید هر محتوایی نباشد؛ بلکه او بهسمت تولید محتوای غنی سوق داده شود.
دبیر انجمن فرهنگیآموزشی درستنویسی مطرح کرد: بهطور مثال باید ناشر را مجبور کنیم از تألیف حمایت کند. بعضی از ناشران از حمایت گذشتهاند و تقریباً بهسوی تحریم تألیف میروند. در تمامی حوزهها میتوانید با اساتید صحبت کنید که میگویند کتابهای پژوهشی خوبی نوشتهاند که هیچ ناشری حاضر به چاپ آن نشده است. چرا؟ ناشران ادعا میکنند اسم خارجی اگر روی کتاب باشد، فروش خواهد رفت.
وی افزود: همین اتفاق رخ میدهد که استاد دانشگاه، کتاب خود را که کتابی درباره ایران است در فرانسه چاپ میکند. نتایج پژوهشها درباره ایران است؛ ولی ناشر خارجی میپذیرد و حمایت میکند ولی در ایران خیر. به نظر من وزارت ارشاد باید پای کار این قضیه محکم بایستد و ناشر را مجبور کند از هر چند تعداد کتاب ترجمهای یک کتاب تألیفی هم چاپ شود و رفتهرفته ناشران ترجمه کتاب را بهکل تعطیل کنند. بعضی ناشران سالهاست ترجمه چاپ میکنند و این حمایت از ترجمه، ریشه تمامی حوزهها را میخشکاند. یک نمونه بارز این موضوع ادبیات کودک است که در حال مرگ است، نمونه دیگر آن مباحث علوم اجتماعی است. حوزه دین، حوزه فلسفه و...
صالحی گفت: با این قاعده ناشر را موظف کنیم که کتاب تألیفی چاپ کند و همراه آن نظارت هم صورت بگیرد بهطوری که مثلاً در تیراژ صدعددی چاپ نشود که فقط بخواهند از زیر کار فرار کنند. ناشران باید همانقدر که برای کتاب ترجمهای کار میکنند، برای کتاب تألیف نیز زحمت بکشند. اگر این را قبول نکردند اجازه کار ندارند چون ناشری که میتواند کتاب ترجمهای را هزار نسخه بفروشد، حتماً میتواند هزار نسخه کتاب تألیفی نیز بفروشد. باید محدودیتهایی ایجاد کرد که این اتفاق بیفتد. در کنار تمامی این اتفاقات حتی از همان مترجمها هم به درستی حمایت نخواهد شد. مترجمان حرفهای هم از ناشران شاکی هستند و از عملکرد آنان ناراضی هستند، حقوق آنها پرداخت نمیشود و...
وی افزود: من ناشری میشناسم که ۵۰۰میلیون تومان پول مترجم را پرداخت نمیکند ولی سالی سه بار سفر خارج از کشور میرود. هر بار هم که از او میپرسیم با هزار آه و ناله میگوید: «کاغذ گران است و...»
نظر شما