پنجشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۱۳:۵۸
نمایشگاه کتاب، جذاب‌ترین پدیده فرهنگی کشور

علیرضا معاف در بخشی از یادداشت خود درباره سی‌وسومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، نوشت: «اکنون پدیده بی‌نظیر «کتاب» سالهاست محور و کانون بزرگترین و جذاب‌ترین رویداد فرهنگی کشور شده است؛ نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران که بی‌شک یکی از بزرگترین و پررونق‌ترین نمایشگاه‌های کتاب دنیاست، هر سال به مدت 10 روز به محل جشن کتاب‌خوان‌ها، کتاب‌بازها و کتاب‌دان‌ها در تهران تبدیل می‌شود. 10 روزی که می‌توان آن را دهه رفاقت توده‌های مردم با کتاب نامید.»

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) در متن یادداشت علیرضا معاف (معاون قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) آمده است:
 
«اردیبهشت که حقیقتا بهشت ماه‌های سال است، در ایران و تهران، بهشت دیگری برای کتاب‌دوست‌ها، کتابخوان‌ها و کتاب‌بازها برپا می‌شود که در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در باغی از انواع کتاب‌های فلسفی، هنری، سیاسی و اجتماعی از بوی بهارنارنج کاغذ سرخوش و مست و مسرور و مبتهج می‌شوند و وقتی کتابی را ورق می‌زنند و در دالان‌های نمایشگاه کتاب تهران در جستجوی گمشده فکری خود قدم می‌زنند، میوه مطبوع فکری خود را می‌یابند. نمایشگاه کتاب بهانه‌ای است تا از کتاب و قلم بنویسیم و در اهمیت بالای این اتفاق بزرگ فرهنگی سخن بگوییم.  
 
1) «کتاب» یکی از زیباترین و جذاب‌ترین پدیده‌های هستی است و «نوشتن» یکی از بزرگترین و مهمترین نعمت‌هایی است که خداوند در اختیار بندگانش قرار داده است. شاید بعد از نعمت «کلام»، «بیان» و «سخن گفتن»، نعمت «نوشتن»، «بنان» و «قلم» مهمترین نعمتی باشد که خدا به انسان هدیه داده است. خَلَقَ الْإِنْسانَ * عَلَّمَهُ الْبَيانَ در ابتدای سوره الرحمان که بیان را در کنار خلقت انسان قرار داده و اشاره به قلم در آیه الذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ در ابتدای سوره علق بزرگی این دو نعمت را نشان می‌دهد. هرچند اهل علم، تقدم نزولی علم بالقلم بر علمه البیان را بر فضیلت نوشتن بر گفتن برداشت کرده‌اند. نعمت نوشتن اگر نبود، علم هم نبود، ارتباطات نبود، مفاهمه بین انسان‌ها نبود، تاریخ نبود، تمدن‌ها نبودند، تجربه نبود، قصه نبود، هنر نبود، سینما نبود و دنیای بی‌انتهای عقل و فکر و ذهن و خیال انسان‌ها راهی برای بروز و ظهور و تجلی پیدا نمی‌کرد و اگر نوشتن نبود، کتاب هم نبود؛ این مخلوق زیبا، شیرین، جذاب و دوست داشتنی و یار مهربان باوفای انسان.
 
«سخن»، «گفتار» و «کلام» ماندگار و مانا نمی‌شود جز با به تصویر کشیدن کلمه بر صفحات کتاب و جز با نگارش. عقل نظریه‌پرداز و نقاد فیلسوف و قلب پرتلاطم و مواج عالِم و ذهن جوال نویسنده ادیب و خیال بلندپرواز شاعر، جز با نوشتن آرام و قرار نمی‌گیرد که حضرت امام صادق علیه‌السلام فرمودند: القَلبُ يَتَّكِلُ علَی الكِتابَةِ دل با نوشتن آرام می‌گیرد. کتاب اگر نبود، قدر و مرتبه عقل حکما و بلندی روح عرفا و عمق اندیشه علما معلوم نبود. امیرالمومنین می‌فرمایند: كِتاب ُالمَرءِ مِعيارُ فَضلِهِ و مِسبارُ نُبلِهِ؛ نوشته انسان، معيار فضل او و ژرفاسنج هوش اوست.
 
2) علی‌رغم تصور اولیه برخی اندیشمندان و متفکران عصر جدید، با قدرت گرفتن دنیای دیجیتال و فضای مجازی، نه تنها کتاب از عرصه زندگی انسان‌ها حذف نشد که روزبه‌روز بر تعداد و تنوع کتاب‌های دنیا افزوده شد و کتاب جایگاه خود را حفظ کرد. دلایل مانایی، پویایی و زایایی کتاب را باید به بحث نشست و بررسی کرد و به این سوال مهم جواب داد که چرا کتاب و آثار قلمی ماندگار و جاویدند.
 
در بزرگی، ماندگاری و اهمیت کتاب همین بس که معجزه جاویدان پیامبر خاتم، یک کتاب است. کتابی که در آن خداوند با انسان سخن گفته است، کتابی که خالق قدیر و رحیم ما در متن نورانی آن به «قلم» و به «نوشتن» قسم خورده است. در همان اولین آیاتی که بر پیامبر اعظم نازل شده، خداوند خود را اینگونه معرفی می‌کند: الذی علم بالقلم. اهمیت نوشتن و علم به قدری است که خداوند پس از بیان مساله خلقت و آفرینش، به قلم اشاره می‌کند. در قیامت هم کارنامه و نتیجه عمل انسان‌ها را خداوند به عنوان «کتاب» معرفی می‌کند. هاءم اقرؤوا کتابیه. 
 
مرحوم علامه طباطبایی ذیل آیات ابتدایی سوره مبارکه قلم اینگونه می‌نویسند: «خداى سبحان در اين آيه به قلم و آنچه با قلم مى‏نويسند سوگند ياد كرده، و از ظاهر سياق برمى‏آيد كه منظور از «قلم»، مطلق «قلم»، و مطلق هر نوشته‏اى است كه با قلم نوشته مى‏شود؛ و از اين جهت اين سوگند را ياد كرده كه «قلم» و «نوشته»، از عظيم‏ترين نعمت‏هاى الهى است كه خداى تعالى بشر را به آن هدايت كرده، به وسيله آن حوادث غایب از انظار و معانی نهفته در درون دلها را ضبط مى‏كند، و انسان به وسيله قلم و نوشتن مى‏تواند هر حادثه‏اى را كه در پس پرده مرور زمان و بُعد مكان قرار گرفته، نزد خود حاضر سازد، پس «قلم» و «نوشتن» هم در عظمت، دست كمى از «كلام» ندارد.
 
و در عظمت اين دو نعمت همين بس كه خداى سبحان بر انسان منت نهاده كه وى را به سوى كلام و قلم هدايت كرده، و طريق استفاده از اين دو نعمت را به او ياد داده و درباره كلام فرموده:" «خَلَقَ الْإِنْسانَ * عَلَّمَهُ الْبَيانَ؛انسان را آفريد * و به او بيان را تعليم كرد.» (الرحمن:4-3) و درباره قلم فرموده: "«الذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ* عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ؛ با قلم تعليم داد * به انسان چيزى را تعليم داد كه از آن آگهى نداشت.» (علق: 5-4).
 
در تفسیر نمونه هم درباره آیات ابتدایی سوره مبارکه علق که بالاتر به آن اشاره کردم در اهمیت قلم و کتاب و نوشتن آمده است: «جمله (الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ‏) تاب دو معنى دارد، نخست اينكه: خداوند نوشتن و كتاب را به انسان آموخت و قدرت و توانايى اينكار عظيم را كه مبدأ تاريخ بشر و سرچشمه تمام علوم و فنون و تمدن‌ها است، در او ايجاد كرد. ديگر اينكه منظور اين است كه علوم و دانش‌ها را از اين طريق و با اين وسيله به انسان آموخت. خلاصه اينكه طبق يك تفسير منظور «تعليم كتابت» است، و طبق تفسير ديگر منظور «علومى است كه از طريق كتابت به انسان رسيده است». و در هرحال تعبيرى است پرمعنى كه در آن لحظات حساس نخستين نزول وحى در اين آيات بزرگ و پرمعنى منعكس شده است...
 
موضوع بسيار جالب اينجا است در عين اينكه پيامبر (ص)، "امى" و درس نخوانده بود، و محيط حجاز را يكپارچه محيط جهل و نادانى فرا گرفته بود، در نخستين آيات وحى تكيه برمساله "علم" و "قلم" است كه بلافاصله بعد از نعمت بزرگ خلقت و آفرينش در اين آيات ذكر شده است! در حقيقت اين آيات نخست از تكامل "جسم" انسان، از يك موجود بى‏ارزش مانند "علقه"، خبر مى‏دهد، و از سوى ديگر از تكامل "روح" به وسيله تعليم و تعلم مخصوصا از طريق قلم سخن مى‏گويد. آن روز كه اين آيات نازل مى‏شد نه تنها در محيط حجاز كه محيط جهل بود كسى ارزشى براى قلم قائل نبود در دنياى متمدن آن زمان نيز قلم از اهميت كمى برخوردار بود. اما امروز مى‏دانيم كه تمام تمدن‌ها و علوم و دانش‌ها و پيشرفت‌هايى كه در هر زمينه نصيب بشر شده بر محور قلم دور مى‏زند، و به راستى "مداد علماء" بر "دماء شهداء" پيشى گرفته، چرا كه هم زيربناى خون شهيد، و هم پشتوانه آن مركبهاى قلمهاى دانشمندان است، و اصولا سرنوشت اجتماعات انسانى در درجه اول به نيش قلمها بسته است. اصلاحات جوامع انسانى از قلمهاى مؤمن و متعهد شروع مى‏شود، و فساد و تباهى اجتماعات نيز از قلمهاى مسموم و فاسد مايه مى‏گيرد.» (تفسيرنمونه،ج‏27،ص 159و 158)
 
مرحوم علامه طبرسی در تفسیر فاخر خود مجمع البیان درباره ارزش «قلم» از قول بزرگان علم می نویسد: «البيان بيانان: بيان اللسان، و بيان البنان و بيان اللسان تدرسه الاعوام، وبيان الاقلام باق على مر الايام! بيان دو نوع است: بيان زبان، وبيان قلم، بيان زبان با گذشت زمان كهنه مى‏شود و از بين مى‏رود، ولى بيان قلم ها تا ابد باقى است! و نيز گفته‏اند: ان قوام امور الدين و الدنيا بشيئين القلم و السيف و السيف تحت القلم: پايه امور دين و دنيا بر دو چيز است: قلم و شمشير؛ و شمشير زير پوشش قلم قرار دارد» (تفسير" مجمع¬البيان" جلد 10 صفحه 332.)
 
در میان این متن بجاست اشاره کنم که در روایات معصومین هم نکات بسیاری در تمجید و تجلیل از کتاب و کتابخوانی و کتاب‌دوستی و نوشتن و نگارش داریم که همگی بر اهمیت و اولویت این مقوله راهبردی در کارهای فرهنگی و دینی تأکید می‌کنند. مرور این احادیث مهم، ضرورت امروز کارهای فرهنگی و فکری کشور ما و نخبگان ماست.
 
حضرت محمد مصطفی که سلام خدا بر او باد، می‌فرمایند: 
«قَيِّدُوا العِلمَ بالكِتابِ؛ علم را، با نوشتن دربند كشيد.» (كنز العمّال: حدیث 29332)
«اكتُبُوا العِلمَ قبلَ ذَهاب ِالعُلَماءِ، و إنّما ذَهابُ العِلمِ بِمَوتِ العُلَماءِ؛ دانش را، پيش از رفتن دانشمندان، بنويسيد؛ زيرا رفتن علم به در گذشت دانشمندان است.» (كنز العمّال: حدیث 28733)
«مَن كَتَبَ عَنِّي عِلماً أو حَديثاً لم يَزَلْ يُكتَبْ لَهُ الأجر ُما بَقِيَ ذلكَ العِلمُ‏ و الحَديثُ؛ هركس دانشى يا حديثى از من بنويسد تا آن دانش و حديث باقى ‏است، برايش اجر نوشته شود.» (كنز العمّال: حدیث 28951)
 
امام على عليه‌السلام در تعابیری ژرف و جالب می‌فرمایند: 
«عُقولُ الفُضَلاءِ في أطرافِ أقلامِها؛ خردهاى دانشمندان، در نوك قلم‏هاى ايشان است.» (غررالحكم: حدیث 6339.)
«الكُتُبُ بَساتِينُ ‏العُلَماءِ؛ كتابها، بوستانهاى دانشمندانند.» (غررالحكم: حدیث 991)
«الكِتابُ تَرجُمانُ النِّيَّةِ. نوشته، بازگوكننده نيّت (انديشه) است. (غررالحكم: حدیث 298)
«مَن تَسَلّى ‏بالكُتبِ لم تفُتْهُ سَلوَةٌ؛ كسى كه خود را با كتاب‌ها آرامش دهد، هيچ آرامشى را از دست ندهد.» (غررالحكم: حدیث 8126)
«كِتابُ الرَّجُلِ عُنوانُ عَقلِهِ و بُرهانُ فَضلِهِ؛ نوشته (نامه) مرد، نشان خرد او و دليل فضل اوست.» (غررالحكم: حدیث 7260)
«إذا كَتَبتَ كتاباً فَأعِدْ فيهِ النَّظر َقَبلَ خَتمِهِ؛ فإنّما تَختِمُ على ‏عَقلِكَ؛ هرگاه چیزی نوشتى، پيش از آنكه مُهر شكنى، آن را بازنگرى كن؛ زيرا كه در حقيقت بر خرد خويش مُهر مى‏نهى.» (غررالحكم: حدیث 4167)
 
3) اکنون پدیده بی‌نظیر «کتاب» که در فضیلت آن سخن گفتیم، سالهاست محور و کانون بزرگ‌ترین و جذاب‌ترین رویداد فرهنگی کشور شده است؛ نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران که بی‌شک یکی از بزرگترین و پررونق‌ترین نمایشگاه‌های کتاب دنیاست، هر سال به مدت 10 روز به محل جشن کتاب‌خوان‌ها، کتاب‌بازها و کتاب‌دان‌ها در تهران تبدیل می‌شود و شگفتانه‌های عرصه نشر را به مردم عرضه می‌کند. 10 روزی که می‌توان آن را دهه رفاقت توده‌های مردم با کتاب نامید.
 
یکی از برکات نمایشگاه کتاب تهران، پاسخ عملی به شبهه بی‌توجهی مردم ایران به کتاب است. جماعتی به سهو یا به عمد اصرار دارند، مردم ایران را غریبه با کتاب و بیگانه با مطالعه معرفی کنند و با ارائه آمارهای اشتباه و مقایسه‌های بی‌مبنا از سرانه مطالعه، مستمرا مردم ایران را به خاطر کم مطالعه کردن شماتت کنند، درحالی‌که آمارهای دقیق و مقایسه‌های فنی با آمارهای دنیا نشان می‌دهد، سرانه مطالعه مردم ایران نسبت به میانگین دنیا سرانه مطلوبی است و ذوق و سوق و شوق ایرانی‌ها به خرید کتاب، تصویر ثابت هرساله نمایشگاه کتاب برای هر بیننده منصفی است. 
 
علاوه بر همه اینها نمایشگاه کتاب تهران، یک ویترین بزرگ از جریان نشر کشور است؛ اندیشمندان، تصمیم‌گیران و مدیران فرهنگی کشور می‌توانند از این فرصت ده‌ روزه استفاده کنند و در متن و حاشیه آخرین و به‌روزترین رویه‌ها و روال‌ها و روندهای جریان نشر قرار بگیرند. نقاط مثبت، غفلت‌ها، قوت‌ها، آسیب‌ها، ضعف‌ها و در مجموع نبض جریان نشر به‌عنوان یکی از مهمترین عرصه‌های فرهنگ را می‌توان با مطالعه میدانی و دقیق نمایشگاه کتاب به‌دست آورد.
 
از سوی دیگر تنوع، تکثر و تعدد ناشران و تولیدات مکتوب از جریانات فکری متفاوت و حتی متهافت و بعضا متضاد در یک مکان و زمان در مرکز تهران، نشانه‌ای از سماحت و سعه صدر و آزاداندیشی نظام جمهوری اسلامی در پذیرش کثرات فرهنگی و زمینه‌سازی عملی نظام برای فضای تعاطی افکار و تضارب آرا در کشور است که معمولا در عملیات روانی و رسانه‌ای دشمن به طریق وارونه‌ای جلوه داده می‌شود.
 
از منظری دیگر، دو نمایشگاه قرآن و کتاب که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متولی برپایی آنهاست، به منزله دو بال یا دو رویداد جریان‌ساز فرهنگی می‌توانند مکمل و متمم یکدیگر عمل کنند و اتفاقا قرابت و نزدیکی معنایی ویژه‌ای هم با هم دارند از آنجا که قرآن، یک کتاب و کتاب زندگی و هدایت و حکومت است. اگر نمایشگاه قرآن تفرجگاه معنوی خانواده‌هاست، نمایشگاه کتاب می‌تواند و باید یک پارک فرهنگی برای خانواده‌ها باشد. توجه به مخرج مشترک‌ها و مضرب مشترک‌های این دو رویداد جذاب فرهنگی می‌تواند برای سال‌های پیش‌رو، نقطه عزیمت برنامه‌ریزی‌های راهبردی در جهت نگاه منظومه‌ای به ساحت فرهنگ و تعامل بین عرصه‌ای در ساحت فعالیت‌های فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گیرد. 
 
نمایشگاه کتاب تهران، پس از یک وقفه تلخ دو ساله کرونایی، کام همه دوستان و دوستداران و عاشقان کتاب و اهالی کتاب‌آباد را شیرین خواهد کرد. ان‌شاءالله.»
 
سی‌وسومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از بیست‌ویکم تا سی‌ویکم اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ با شعار «با کتاب سلامتیم» در دو بخش حضوری در مصلای امام خمینی(ره) و مجازی در سامانه ketab.ir برگزار می‌شود.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها