این نویسنده و مدرس داستان نویسی با اشاره به سرشناسه کتاب که در بخش موضوع، جنگ ایران و عراق را مطرح میکند، این آثار را بخشی از تاریخ کشور دانست و گفت: راستینه نویسی یا«nonfiction» یعنی ادبیاتی که براساس یک واقعیت زیست شده است. اینها اسناد با ارزشی است که میتواند منشا تولید آثار هنری دیگر باشد.
وی ادامه داد: از لحاظ حرفه ای هرچه فاصله تولید آثار از حادثه کمتر باشد زمان مناسبتری برای این نوع کارهاست. متولیان فرهنگی باید راهبرد داشته باشند که بعد از هر اتفاقی بانک اطلاعاتی را در زمان طلایی جمعآوری کنند و تولید آثار در بهترین زمان صورت بگیرد.
کیا ادامه داد: این کتاب عملیات نجات شهید سیف الله کشاورز را در نقطه صعب العبوری از منطقه کردستان عراق به تصویر میکشد که موقع پاکسازی میدان مین بخش زیادی از بدنش دچار موج انفجار میشود.خانم طرماح بازخوانی اطلاعات خوبی داشته، با وجوداینکه سالهای زیادی از آن زمان گذشته و کارشان سختتر شده، علاوه بر اینکه نویسنده جوان است و تجربه مستقیم از جنگ نداشته چون منابع خوبی داشته و تلاش مجدانه در بخش پژوهش کار شکل گرفته،کتاب خوبی تولید شده است.
کیا تصریح کرد: بازخوانی جمعی یک اتفاق میتواند این نوع کارها را تقویت کند.
وی در خصوص ویژگیهای ظاهری اثر نیز ابراز داشت: طراحی جلد را به عنوان مخاطب معمولی میپسندم. اما اگر تصاویر بیشتری در کتاب وجود داشت به ارتباط گیری مخاطب کمک بهتری میکرد. مقدمه سردار رودکی با دستخط خودش نیز جذابیت دوچندان به اثر داده است.
کیا خطاب به مهمانان مراسم گفت: در دوران خدمت به برادران تخریبچی میگفتند شهیدان آینده، خوشحالم که در این جلسه میزبان شهدای آینده هستیم.
همچنین مؤمن باقری از رزمندگان شهید در این مراسم گفت: این کتاب تقریبا دو روز از ۸سال دفاع مقدس است که آرزو میکنم همه دانشجویان این دانشگاه بزرگ این اتفاقات را بخوانند.
وی دره سوسیالیستها را روایت جدال رزمندگان با دشمن در موانع طبیعی دانست و گفت: این دره دو اسم دارد و خودش متشکل از چند دره هست که در هر دره یکی از گروههای مخالف صدام مستقر بودند.
مومن باقری هشدار داد: ما در حال از دست دادن این گنجینهها هستیم. هرچند ماه یک بار در جمع اطلاعات و عملیات خبرمیرسد که فلانی هم آسمانی شد. کاش تا فرصت هست از باقیمانده آنها بهتر بهره ببریم و این خاطرات و تجربیات را به گوش نسل امروز برسانیم.
آقای اشتیاق نیز از جمع تخریبچیهای حاضر در مراسم بود که درباره کتاب نظر داد و گفت: یک دهم اتفاقاتی که ما در این دره تجربه کردیم در این کتاب آمده است و نقطه قوت کار این است که نویسنده به مکان وقوع ماجرا سفر کرده واز نزدیک فضا را تجربه کرده است. پس از آن نیز بصورت جمعی با همه ما که در آن اتفاق بودیم مصاحبه کرده و همین سیر تولید غنای خوبی به اثر داده و الان نوبت هنرمندان است که تولیدات هنری بعدی را پیگیری کنند.
وی ادامه داد: مشکل دوم در کتابهایی که خواندم ضعف توصیف و فضاسازی است. فضاسازی پیرمردو دریا را ببینید. چقد توصیف دارد برای یک ماهی گرفتن ذره ذره جزئیات را آورده و داستان نوشته اما ما در کتابهایمان خیلی راحت و گذرا از اتفاقات بزرگ عبور میکنیم در یک جاده صاف بدون دیدن پیچ و خم و قله وجزییات میرویم.
وی افزود: کسی تا عاشق کار نباشد نمیتواند خوب بنویسد من اخلاص را در کار خانم طرماح دیدم. ما قرارداد مالی با نویسنده نداشتیم. جرقه آشنایی ما موقع نوشتن کتاب سرّسر بود که درباره شهید اسکندری مینوشتند از طریق اقای رجایی با بچههای تخریب آشنا شدند و ما را رها نکردند.
وی گفت: ما هم با قلمشان در کتاب شهید اسکندری اشنا شدیم و این ارتباط شکل گرفت. خانم طرماح خیلی از آموزشهای تخریب را در جریان نوشتن این کتاب از نزدیک دید که به موضوع کتابش مسلط شود. شاید در آموزشها بنظر بیاید تخریبچیها خیلی خشن هستند. اما خانم طرماح در این کتاب به روابط خانوادگی گریز میزند و لطافت روح تخریبچی را هم به تصویر میکشد.
وی با اشاره به اینکه مظلومترین قشر رزمندگان جانبازان اعصاب و روان هستند تقاضا کرد، اهالی قلم درباره قشر مظلوم جانبازان اعصاب و روان هم بیشتر بنویسند.
وی در خصوص علت سفرش به کردستان و نقطه صفر مرزی در گفتگو با خبرنگار ایبنا گفت: من معتقدم نویسندگی بدون اینکه مشاهده میدانی داشته باشی امکان پذیر نیست. نمیشود صرفا در چهاردیواری خانه و با شنیدن چند ساعت مصاحبه دورادور از اصل ماجرا، نویسنده شد. یک بخش از نویسندگی مطالعه کتاب و نوشتن در خلوت است یک بخش جدی هم مشاهدات میدانی است.
وی در خصوص نقطه آغاز دره سوسیالستها گفت: پیشنهاد اولیه آن از یکی از تخریبچی های لشکر۱۹ فجر بود که درباره عملیات نجات شهید سیف الله کشاورز توضیح داد و همین آشنایی تا رفتن به نقطه صفر مرزی و تولید این اثر پیش رفت.
وی ادامه داد: آشنایی بامردم کرد جرقهای بود که مشتاق بشوم از تاثیرات جنگ بر زندگی مردم بیشتر بنویسم. مردم کرد یک اصطلاحی دارند به نام زندگی فرار_فرار که عمق این تاثیرات متقابل را نشان میدهد.
طرماح مژده داد: بنا دارم در جلد دوم دره سوسیالیست هابیشتر به این ابعاد بپردازم ماحصل جلد دوم یک کتاب چند روایتی بدون تحلیل و بررسی است در واقع گوشههایی از زندگی مردم کردستان ایران و کردستان عراق زیر آتش جنگ را روایت کردم که در مراحل نهایی نوشتن است و به زودی ان را تحویل ناشرخواهم داد.
به گزارش ایبنا، تعداد محدودی از این کتاب در دانشگاه شیراز و پاتوق کتاب شیراز موجود است که توسط نویسنده تهیه شده است.
نظر شما