سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ کتاب «انگارهها و نگارهها؛ تحلیل تطبیقی انگارهی زن در ادیان ابراهیمی و بازتاب آن در نگارهها» حاصل همکاری علمی صالحه خدادادی و محسن بدره، استادیار مطالعات زنان در دانشگاه الزهرا (س) است و در نوبت اول انتشار خود در سال ۱۴۰۴، به واسطه جسارت در انتخاب موضوع و پرداخت دقیق، توجه بسیاری را جلب کرده است.در گفتوگوی پیشرو، صالحه خدادادی از مسیر شکلگیری ایده این اثر، چالشهای پژوهشی و برداشتهای خود درباره نسبت زن، دین و هنر میگوید.
جستوجوی زن در لابهلای خطوط هنر دینی
خدادادی در شروع گفت: از نوجوانی وقتی که متوجه شدم هنر نقاشی در رشتههای غیرهنری مثل پزشکی، حکمرانی، حقوق و غیره نیز وجود دارد، یکی از علاقمندیهایم جستجو آثار هنرمندان در حوزههایی چون ادیان، اساطیر و… آنهم حول محور زنان، جامعه و خانواده بود. نویسنده کتاب «انگارهها و نگارهها» با اشاره به این زمینه علاقهمندی گفت که در خلال این کندوکاوها با نقاشیهای مسحورکننده شرقی و غربی آشنا شده که با نقش زنان در تاریخ ادیان و اساطیر مرتبط بودند. او بیان کرد همین آشنایی و بعد نبود اثر علمی که به چنین مطالعه تطبیقی بپردازد، دروازهای شد برای ورود به پژوهش تطبیقی مبنای کتاب «انگارهها و نگارهها». برای من تحلیل تطبیقی در حوزه هنر دینی برایش اهمیت داشته است.
این نویسنده ادامه داد: یکی از چهرههای محوری در این پژوهش «حوا» است که او در هر سه دین ابراهیمی حضور دارد.
وی در پاسخ به اینکه چرا تصویر حوا در هنر مسیحی چنین برجسته است، اما در هنر اسلامی تقریباً حضوری ندارد یا بسیار محدود است، بیان کرد: بهطور کلی حداقل به لحاظ کمی به هنر نقاشی در غرب بیشتر از مشرق زمین پرداخته شده است.
خدادادی افزود: صرف نظر از چرایی مسئله، با لحاظ همین نکته باز نمیتوان گزاره موجود در این سوال را پذیرفت. در واقع موضوع کمیت آثار هنری در باقی حوزهها هم هست و با یک حساب سرانگشتی میتوان گفت داستان حوا، در مقایسه با سایر شخصیتهای مطرح در منابع شرقی اتفاقاً آثار بیشتری را به خود اختصاص داده است.
وی ادامه داد: برای مثال دستیابی به نقاشیهای مرتبط با شخصیت حوا، بسیار راحتتر از مریم (س) و بخصوص همسر ایوب (ع) بین آثار هنرمندان مسلمان در این کتاب بود. البته درباره شخصیت زلیخا به جهت اهمیت داستان وی در فرهنگ و ادب ایرانی، آثار هنری بسیار قابل توجهی را شاهد بودیم.
شعر فارسی و جانشینی برای فقدان تصویر زن
خدادادی در پاسخ به اینکه آیا میتوان گفت که شعر فارسی توانسته خلا تصویری زن در نگارههای اسلامی را جبران کند و تصویر مکملی ارائه دهد؟ بیان کرد: بطور کلی جایگاه ادبیات منظوم در مشرق زمین بسیار وسیع و عمیقتر از مغرب زمین است که این موضوع از نتایج زیست متفاوت این دو فرهنگ است و خارج از بحث ماست. شخصاً معتقدم ضعف در کمیت آثار هنری شرقی، حداقل در جغرافیای فرهنگ ایرانی با اشعار فارسی تا حد زیادی جبران شده است.
صالحه خدادادی در پاسخ به این پرسش که زن در هنر اسلامی تا چه حد بازتاب شخصیت دینی دارد و تا چه حد ساخته ذهن هنرمند، اسطوره یا فرهنگ دوره خود است، گفت: به نظر من همان دلایل فاصله گرفتن مفسران از معانی رفیع آیات قرآن و اتکایشان به روایات ضعیفالسند و اسرائیلیات بین هنرمندان نیز وجود دارد. یعنی برخی از هنرمندان نیز بیشتر وامدار منابع روایی و به ویژه داستانهای انبیا و به طور کلی وابسته به منابع غیرقرآنی هستند.
وی تصریح کرد: البته در کل، خروجی کار هنرمندان مسلمان نشان میدهد که بسیاری از ایشان اتفاقاً با چنین منابعی موافق نیستند و حتی به آیات بیش از منابع دستچندم متکی هستند. این ادعا را میتوان به وضوح در آثار بجا مانده از هنرمندان مسلمان در داستان آدم و حوا مشاهده کرد؛ چراکه غالب هنرمندان از نمایش حوا به عنوان مقصر اصلی روایت هبوط، بهطور جدی حذر کردند؛ جسارتی که در آثار تفسیری شاهدش نبودیم.
این نویسنده و پژوهشگر درباره این پرسش که آیا میتوان گفت هنر، آینهای دقیق از انگاره دینی است یا بیشتر به عنوان ابزاری برای بازآفرینی این انگارهها عمل میکند، گفت: با بررسی آثار مکتوب و آثار هنری متوجه تفاوت در مراجع الهام هر دو حوزه نیز خواهیم شد. اما در نهایت میتوان گفت هنر نیز آینهای دقیقی از انگارههای دینی نیست، اما در کنار آثار مکتوب میتواند بهطور جدی مورد بررسی قرار گیرد؛ که حداقل از این حیث بین اندیشمندان و هنرمندان حوزه ادیان مورد غفلت قرار گرفته است.
او درباره چالشهایش در گردآوری منابع تصویری و متنی از ادیان مختلف و دسترسی به نگارههای معتبر از ادیان مختلف گفت: باتوجه به فیلترینگ در فضای مجازی که متأسفانه در پژوهشهای علمی نیز بعضاً پژوهشگران را اذیت میکند، مانع جدی دیگری باتوجه به اشراف نویسندگان به زبانهای دیگر وجود نداشت.
وی در پایان بیان کرد: این کتاب میتواند نمونهای پیشنهادی برای پژوهشهای مقایسهای در زمینه ادبیات و هنر دینی با موضوعیت جایگاه زن تلقی شود. در واقع، نویسندگان امیدوارند این شیوه بتواند انگیزشی برای توسعه مطالعاتی از این دست در حوزههای ادیانی دیگر و یا درباره شخصیتهای زن دیگری در ادیان ابراهیمی باشد.
نظر شما