به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست نقد و بررسی کتاب «بیگانه با ترس؛ هشت گفتگو درباره خلبان محمود اسکندری» از انتشارات ایران با حضور صادق وفایی؛ نویسنده و جمعی از خلبانان همدوره با مرحوم اسکندری، دوشنبه ۱۹ آذرماه به همت فرهنگسرای سرو در خانهموزه دکتر شریعتی برگزار شد.
صادق وفایی، نویسنده کتاب «بیگانه با ترس» با ابراز خرسندیاش از انتشار نوشته تازهاش گفت: بگذارید قبل از هر گفتهای آسودگی خاطری که با انتشار این کتاب به دست آوردم را با همه حاضران در این مراسم به اشتراک بگذارم. از این ماجرا که بگذریم؛ افتخارآفرینی نیروی دریایی و نقشی که در دفاع مقدس ایفا کردند بر کسی پوشیده نیست. ناخدا هوشنگ صمدی را حاضران در این جلسه میشناسند. او در خاطرات خود به هشت مهر ماه اشاره کرده؛ به اینکه با او تماس میگیرند که فلانی خودت را به پلیس راه برسان.
نویسنده «بیگانه با ترس» بیان کرد: او هم میرود و از پشت بام ۳۰۰ تانک نفربر عراقی را میبیند. ناخدا صمدی تأکید میکند که زنگ بزنید به ستاد هوایی. اگر آنان دست به کار نشوند همه چی تمام میشود بلافاصله پنج فانتوم در چهار مرحله اعزام میشوند، تا جایی که همه تانکهای عراقی را نابود میکنند. این را گفتم که بدانید خلبانهایی همچون زنده یاد اسکندری برای نجات کشورمان چه کردهاند.
او ادامه داد: تا قبل از آنکه کتاب «بیگانه با ترس» منتشر شود گمان میکردم با انتشار آن همه چیز تمام میشود، اما حالا میبینم روایتگری این قهرمانیها تمام نشده و هنوز کارهای بسیاری باقی مانده است. طی همین چند روز با تماسهای برخی خوانندگان روبهرو شدهام، از جمله کارگری که تماس گرفته بود و پرسشهایی درباره کتاب داشت. بعد از آنکه نظراتش را با من در میان گذاشت گفت که فلانی کتاب خوبی نوشتهای، اما کتاب شما مکملی بر کتاب «ناصر ایجکت نکن!» نوشته مهدی بابامحمودی است.
وفایی با اشاره به اینکه تأکید دارم که نوشته دوست نویسندهام سهم زیادی در آشنایی اولیه من با محمود اسکندری داشته است، گفت: بگذارید واقعیتی را با شما و مردم درمیان بگذارم؛ اینکه اگر سراغ تألیف کتابی درباره محمود اسکندری رفتهام بابت فعالیتهای او بوده، نه برای لایک گرفتن و مطرح شدن! اگر قرار به ارائه تعریفی خودمانی درباره زنده یاد اسکندری به همه آنهایی که هنوز او را نمیشناسند باشد؛ باید بگویم که خلبان اسکندری را در حکم همان لوتی بامعرفتی میدانم که قدیم ترها، وقتی مرد خانهای به سفر میرفته، خانه و خانواده خود را به او میسپرده. خلبان اسکندری یکی از آن مردانی است که ما ایرانمان را به آنان سپردیم وفایی در بخش دیگری از سخنرانی خود گفت که هرچقدر هم درباره رزمندگانی از این دست بنویسیم باز هم کار تمام نمی شود و بسیاری از مردان جنگ هستند که هنوز کاری برای معرفیشان نشده است.
در این نشست که به همت فرهنگسرای سرو برگزار شده بود همچنین برادرِ خلبان شهید داریوش ندیمی، امیرخلبان حسینعلی ذوالفقاری، امیر خلبان جلال آرام، سرهنگ خلبان صفرعلی ناطقی، سرهنگ خلبان رضا قرهباغی، امیر خلبان عباس رمضانی و سرهنگ خلبان غلامرضا شهپرست به بیان خاطرات خود با خلبان محمود اسکندری پرداختند و درباره زحمات صادق وفایی در بیان رشادتها و خدمات بینظیر خلبانان در طول جنگ تحمیلی، مطالب ارائه کردند.
خلبانان حاضر در این نشست همچنین پس از پایان مراسم، ضمن حضور در عکس یادگاری، در بخش دیگری از خانهموزه دکتر شریعتی در جمعی دوستانه به گپ و گفتی صمیمی با هم پرداختند.
نظرات