به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) بیست و یکمین جلسه ی پایگاه نقد و بررسی کتابخانه مرکزی پارک شهر با عنوان نقد کتاب «نشخوار ذهنی» نوشته اتان کراس با حضور شاهین غفاری مترجم کتاب و  مهدی ملک محمد منتقد اثر برگزار شد.

غفاری در ابتدای این نشست درباره این کتاب توضیحاتی ارائه کرد و گفت: در این کتاب نویسنده با سند سخن گفته و با توجه به اینکه شخصیت‌هایی که در کتاب از آنها نام برده شده واقعی است توانسته به راهکارها و تکنیک هایی اشاره کند که توسط آن این افراد توانسته‌اند بر مشکل نشخوار ذهنی خود غالب شده و مساله اشان را حل کنند.

ملک محمد نیز در بخش دیگری از این نشست با اشاره به اینکه کتاب با استفاده از بیان داستان توانسته در جذب مخاطب عام موفق باشد گفت: انسان به لحاظ ابزار دفاعی بسیار ضعیف است؛ نه مانند یوزپلنگ قدرت زیادی در دویدن دارد؛ نه از لحاظ بدنی در سرما و گرما توانی دارد و نه ابزار جنگی در خودش دارد که بتواند حیوانان دیگر را بدرد! تمام آن چیزی که موجب تمایز انسان با دیگر موجودات شده که عنوان یکی از فصول کتاب است جادوی ذهن است.

ملک محمد با بیان اینکه نشخوارهای ذهنی وقایع را بیش از آن که هستند نشان ما می‌دهند یادآور شد: حتی اگر وقایع هم نباشند توسط نشخوار ذهنی باز پیش ما زنده می‌شوند به همین دلیل نویسنده می‌گوید ذهن ما با وقایع کاری ندارد و با افکار سر و کار دارد.

او با بیان اینکه نویسنده کتاب نشخوار ذهنی از هیچ موضوعی نسبت به نشخوار ذهنی غفلت نکرده یادآور شد: به عبارتی هر موضوعی که درباره نشخوار ذهنی در علم روانشناسی وجود داشته در این کتاب از آن نام برده شده است به همین دلیل اثر جامعی است. همچنین نویسنده کتاب تلاش کرده که ما را نسبت به قدرت صدای درون آگاه کند و بگوید که آگاه باشید که ما یک صدای درون داریم که علاوه بر اینکه می‌تواند مفید باشد اما می‌تواند آسیب رسان هم باشد.

به گفته این روانشناس، ما همواره با نشخوار ذهنی دست و پنجه نرم می‌کنیم تا به سر انجام مطلوب برسیم اما مانند باتلاقی است که هر چه در آن دست و پا بزنیم بیشتر فرو می‌رویم. حتی اگر با دیگران درباره نشخوار ذهنی تان حرف بزنید می‌توانید دچار هم نشخواری شوید. در فضای مجازی همه دچار هم نشخواری منفی هستند. در توئیتر این فضا شدید است و باعث گسترده شدن یک نشخوار ذهنی می‌شود و ما نیز دقیقا مانند جامعه آمریکا به یک منفی گرایی عمومی‌رسیدیم.

ملک محمد با بیان اینکه ما امروز روان شناس زده و غرق دنیای درمان شدیم یادآور شد: امروز چون تعداد روان شناسان زیاد است در بسیاری از موضوعاتی هم که می‌توانیم با مطالعه کتاب یا مشورت گرفتن از دیگران خود را درمان کنیم از آن استفاده نمی‌کنیم و پیش روانشناسان می‌رویم. ما باید بپذیریم رنج سهم آدمی‌ است و اگر انسان رنج نکشد انسان نیست! از آن طرف هم باید یادمان باشد این کتاب را در حد یک کتاب بدانیم نه در حد یک درمانگر.

او با بیان اینکه ممکن است ما تحت تاثیر افکار منفی و نشخوار ذهنی تمرکزمان را درباره مسایل از دست دهیم و آن مسایل بحران آفرین شوند و باعث ظهور بحران دیگری شود گفت: به طور مثال شما رفتید برای کسی درد و دل کنید و در وضعیت نشخوار ذهنی حمایت اجتماعی مهم است اما انقدر این اتفاق رخ داده که افراد از شما فراری شدند و حالا می‌بینید در کنار نشخوار ذهنی دوستانتان را هم از دست دادید. حالا این سوال است که آیا افکار منفی سبب رویداد منفی می‌شود یااینکه نه بالاخره رویداد منفی رخ می‌دهد و ربطی به ما ندارد! بنابراین برخی از رویدادها ذاتا غم انگیز هستند و مهم این است که واکنش ما نسبت به این رویدادها چگونه است؟ باید ببنیم آیا آن رویداد رابه سمت فاجعه می‌بریم و آن را به همه وجوه زندگی تعمیم می‌دهند یا اینکه می‌توانیم آن بحران را مدیریت کنیم! پس باید مراقب باشیم که نشخوارهای ذهنی منفی باعث نشوند که ما در یک چرخه بازخورد جهنمی‌ بیافتیم و نتوانیم حقایق را درست ببینیم.