محمد مسجدجامعی در نشست «الهیات عملی: دین و جامعه»:
الهیات عملی در 20 سال اخیر اهمیت بیشتری پیدا کرده است/ نمونههای موفق الهیات عملی در ایران
محمد مسجدجامعی گفت: در 20 سال اخیر، با توجه به رشد فزاینده تغییرات اجتماعی، الهیات عملی اهمیت بیشتری پیدا کرده و از سوی دیگر پیچیدگیهای فراوانی نیز یافته است. نمونههای موفقی از الهیات عملی، قبل از انقلاب دیده میشود.
او در ابتدای این نشست که با عنوان «الهیات عملی: دین و جامعه» برگزار شد، هفت نکته را در باره الهیات عملی بیان کرد و افزود: الهیات عملی در سنت مسیحی تا حد زیادی مترادف با دین به کار میرود. در اسلام و یهود، الهیات عملی محدوده ای کمتر از دین را شامل میشود. این مسئله به وجود فقه به عنوان بخش بزرگی از اسلام و یهود و عدم وجود پررنگ آن در مسیحیت باز میشود.
مسجدجامعی با بیان اینکه به نظر میرسد که الهیات عملی برآمده از مسیحیت غربی باشد ادامه داد: ایجاد جریان مخالف کلیسای کاتولیک باعث شد که هر دو جریان یعنی کلیسای کاتولیک و پروتستان نیاز بیشتری برای ارتباط با عموم جامعه را احساس کنند و برای این منظور در کنار تعالیم نظری (مطالعات عهد عتیق و عهد جدید، تاریخ کلیسا و الهیات نظری)، آموزشهای ناظر به عمل را نیز در برنامههای خود بگنجانند. این بخش جدید شامل آموزشهایی برای مهارت در تدریس آموزههای مسیحی، تبلیغ مذهبی و فعالیتهای مشاوره ای به مردم بوده است.
او با اشاره به اینکه الهیات عملی در تعامل دو نکته شکل میگیرد توضیح داد: ظرفیت هر دین برای الهیات عملی و شرایط بیرونی که دین در آن شرایط تحقق دارد. به نظر میرسد که مسیحیت ناظر به هر دو نکته، توانسته است که الهیات عملی را مورد توجه قرار دهد. در مورد اسلام به صورت عام، یا مذهب امامیه به صورت خاص، این دو سوال مطرح میشود و با توجه به پاسخی که به آنها داده میشود میتوان از الهیات عملی سخن گفت.
این محقق دینی با بیان اینکه در مورد تاریخچه پیدایش الهیات عملی دو نظریه در سنت مسیحی وجود دارد که یکی در فضای کلیسای کاتولیک و دیگری در فضای جریان پروتستان است افزود: در نظریه اول، الهیات عملی استمرار الهیات شبانی دانسته شده است؛ و در نظریه دوم، الهیات عملی بخشی از شبکه الهیات است که دو بخش دیگر آن را الهیات نظری و الهیات تاریخی تشکیل میدهد. نظریه دوم به فریدریش اشلایرماخر باز میشود.
به گفته مسجدجامعی، در 20 سال اخیر، با توجه به رشد فزاینده تغییرات اجتماعی، الهیات عملی اهمیت بیشتری پیدا کرده و از سوی دیگر پیچیدگیهای فراوانی نیز یافته است. در این دوران، الهیات عملی در مقام مسئله یابی با مسائل مختلفی همچون محیط زیست، مهاجرت، حقوق کودکان، حقوق زنان و دیگر مسائل ناظر به جنسیت مواجه بوده است. شرایط کرونا این مسائل را متنوع تر کرده و مسائل درون کلیسایی را نیز شامل شده است. افراد حاضر در جامعه، با مسئله یابی، آنها را در اختیار کسانی که در مقام نظری، دیدگاه کلیسا را استخراج میکنند قرار داده تا پاسخ مناسب در اختیار همگان قرار گیرد.
او با تاکید بر اینکه لازم است میان الهیات عملی و الهیات عملگرایانه تمایز قائل شد یادآور شد: الهیات عملی تلاش میکند که تفسیر و راه حل کلیسا را در مورد مسائل مختلف روز بیان کند. در مقابل، الهیات عملگرایانه بیشتر در مقام تطبیق خود با مقتضیات روز است.
او افزود: در شرایط ایران معاصر، باید به نهادهای رسمیو نهادهای غیررسمیتوجه کرد. به نظر میرسد وضعیت ایران از حیث وجود نهادهای رسمی و غیررسمی، پیچیدگیهایی دارد که عرصه الهیات عملی را دشوارتر میکند.
مسجدجامعی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه ما نیازمند توجه به تجربه دیگران هستیم اما توجه باید بی طرفانه باشد اضافه کرد: بنابراین داشتن پیشداوری مبنی بر این که هر آن چه در الهیات مسیحی مطرح شده برای ما سودمند یا مضر است، کمکی نخواهد کرد. از سوی دیگر، این که تصور شود هر آن چه در الهیات مسیحی رخ داده، موفق بوده و آن چه در سنت اسلامیداریم ناموفق بوده (یا بالعکس) مبتنی بر پیشداوری است.
به گفته مسجدجامعی، نمونههای موفقی از الهیات عملی، قبل از انقلاب دیده میشود. به عنوان مثال مقابله با جریان مارکسیسم در ایران، عملا توسط روحانیان انجام شده است. کتابهای علامه طباطبایی و شهید مطهری نمونهای از این اقدامات علمیسودمند است. توجه به مسیحیت نشان میدهد که مقابله با مارکسیسم در کشورهای اروپایی بیش از آن که توسط روحانیان مسیحی انجام شود توسط فیلسوفان و متفکران اثرگذار اجتماعی انجام شده است. نمونه دیگر، شکست حزب توده در ایران است که غالبا ناشی از فعالیتهای روحانیان بوده است. همچنین میتوان به روحانیانی که محور خدمات اجتماعی مثل فقرزدایی یا کمک به فقیران بودهاند اشاره کرد.
مسجدجامعی گفت: پیچیدگیهای شرایط جدید سبب شده است که مسیحیت نیز در دوره معاصر با مشکلاتی مواجه باشد. به عنوان مثال، تعداد کشیشان کاهش پیدا کرده و مراسم مذهبی در کلیساهای مختلف توسط یک کشیش برگزار میشود. گاه کشیشهایی از کشورهای دیگر مثل اوگاندا، سنگال، فیلیپین، هندوستان و ... برای انجام مراسم مذهبی به اروپا رفته و مشغول فعالیت میشوند و نمیتوانند خود را با زیست در اروپا سازگار کنند و از این جهت ارتباط با بدنه عمومی متدینان مسیحی به خوبی شکل نمیگیرد.
این کارشناس دینی با تاکید بر اینکه رفتن به سراغ دستورالعمل واحد برای فعالکردن الهیات عملی، غیر علمی و غیر کارشناسی است یادآور شد: این نکته برآمده از شرایط بسیار پیچیده امروزی است. به جای کار واحد و بزرگ، لازم است گام به گام حرکت کرد. آموزشهای تخصصی مطمئنا مفید خواهد بود؛ اما چگونگی انجام این کار و نیز گستره آن نیازمند تامل و برنامهریزی است تا گرفتار انجام کارهای کلی نشویم.
مسجدجامعی تاکید کرد: لازم است به ساختار متفاوت اسلام و مسیحیت توجه جدی مبذول شود. اسلام مانند یهودیت، دینی است که شریعت در آن بسیار پررنگ است. خصیصه شریعت در مسیحیت خیلی پررنگ نیست. از این جهت در پاسخ به این سوال که دین تا چه حد میتواند در شوونات زندگی تصرف داشته باشد لازم است درنگ بیشتری داشت. به نظر میرسد که پاسخ این سوال در الهیات مسیحی که بیشتر اجماعگراست، متفاوت از پاسخی است که از اسلام و یهود به دست میآید که بیشتر بر متون مقدس تاکید دارند تا بر اجماع متدینان.
او در پایان گفت: در خصوص لزوم یا عدم لزوم نهادسازی اجتماعی برای تحقق الهیات عملی، نمیتوان پاسخ واحدی ارائه کرد. پاسخ واحد دادن به چنین سوالی مطمئنا غیرکارشناسانه خواهد بود. در عین حال میتوان بر مولفه آموزش به عنوان یک مولفه ضروری تاکید کرد.
نظر شما