دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۵
مشترکات روسیه کنونی و آمریکای «ترامپ» در کتاب «اوقات دست‌دوم»

«دونالد ترامپ» از «ولادیمیر پوتین» تمجید و اعلام کرد دولت تحت رهبری او از سیاست‌های روسیه حمایت خواهد کرد. اما چه مشترکاتی میان این دو وجود دارد؛ کتاب «اوقات دست‌دوم» نوشته برنده نوبل ادبیات، ««اسوتلانا الکسیویچ» شاید بتواند به اوضاع معاصر روسیه پاسخی بدهد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از lareviewofbooks ـ از لحاظ ایدئولوژیک نیز شباهت‌های بسیاری بین روسیه و همچنین شوروی سابق که به «عظمت» ملی خود اعتقاد بسیاری دارد و شعار انتخاباتی «ترامپ» ـ یعنی این شعار که «بار دیگر آمریکا را بزرگ کنیم» ـ وجود دارد. زمان به همه نشان خواهد داد که که چه اتفاقی در نتیجه این رابطه رخ خواهد داد. آیا این رابطه براساس احترام متقابل، رقابت شدید، یا تغییر در قدرت جهانی خواهد شد.
 
هر اتفاقی در آینده رخ بدهد، آمریکا وارد عصری خواهد شد که لازم است ما بفهمیم منظور روسیه از «عظمت» ملی‌اش چیست. کتاب «اوقات دست‌دوم» نوشته «اسوتلانا الکسیویچ» که توسط «بلا شایویچ» به زبان انگلیسی ترجمه شده است تصویر بسیار روشنی از روسیه و زندگی مردم عادی این کشور در 25 سال گذشته نشان می‌دهد.
 
کتاب «اسوتلانا الکسیویچ» از صدها مصاحبه بین 1991 تا 2012 تشکیل شده است. این مصاحبه‌ها  از آشفتگی، امید، کاپیتالیسم غیرقابل کنترل، و ناامیدی از اصلاحات دوره «یلتسین» نشان دارد و در نهایت به چگونگی به قدرت رسیدن «پوتین» و رواج ملی‌گرایی در این کشور می‌رسد.
 
پس از این کتاب «الکسیویچ» جایزه نوبل ادبیات را در سال 2015 دریافت کرد. این کتاب درباره حس مردم و تلاش بسیار آنان برای ترکیب اتفاقات زمان گذشته و حال از زمان تجزیه شوروی سابق است. در بخشی از کتاب شخصیتی حسرت لیبرالیسم دوران سابق را دارد و معتقد است دیگر چنین فرصتی برای آنان رخ نخواهد داد.
 
علاقه مردم برای بازگشت به عظمت دوران سابق خواننده را به یاد آمریکایی‌هایی می‌اندازد که دلشان برای بزرگی و غرور گذشته‌شان تنگ شده است و شاید به همین دلیل به «دونالد ترامپ» رأی داده‌اند. اما آمریکایی‌ها باید گذشته روسیه را به عنوان الگوی خود در نظر بگیرند.
 
«الکسیویچ» موفق می‌شود حس تحقیری را که به مردم -پس از این‌که دریافتند کشوری که پیش از این دارای قدرت بوده است حالا دیگر بیمار و شکست‌خورده است- دست داد به خوبی توصیف می‌کند.
 
پس از این‌که شوروی سایق از هم پاشیده شد آمریکایی‌ها تصور کردند دارای آزادی بیشتری خواهند شد اما به تدریج تمام نکات مثبت شوروی سابق در آمریکا نیز از بین رفت. مردم عادی هر روز با افول تحصیلات، عشق به دنیای ادبیات و داشتن خانه و کاشانه روبه‌رو شدند.
 
پس از فروپاشی شوروی سابق یکی از شخصیت‌های کتاب «الکسیویچ» از دیگران درباره آینده پرسش می‌کند و می‌گوید: «آینده چه خواهد شد؟ آیا گورباچفی دیگر سر کار خواهد آمد یا باید منتظر استالینی دیگر ماند؟ روسیه تازه از جای خود بلند شده است. زمان خطرناکی برای کشور است زیرا خیلی وقت پیش بود که روسیه این‌چنین تحقیر نشده بود.»
 
کتاب «الکسیویچ» حول موضوعات بسیاری چون شکست، تنهایی، و حمایت مردم از پوتین می‌چرخد. او مردم کشورهای مختلفی چون بلاروس، ارمنستان، و آذربایجان را که گذشته‌ای مشترک دارند مورد بررسی قرار می‌دهد. بعضی از این تحلیل‌ها و سخن گفتن بعضی از شخصیت‌ها حدود یک فصل طول می‌کشد.
 
کتاب در نهایت به خواننده می‌گوید بسیاری از افرادی که در روسیه کنونی زندگی می‌کنند همچنان به دوران پیشین این کشور پهناور پایبند هستند اما این به معنی رضایت آنان از گذشته نیست بلکه دوست دارند دارای عظمت باشند زیرا کشورشان در پایان جنگ جهانی دوم در اوج قدرت به سر می‌برد.
 
در کتاب شخصیتی وجود دارد که به نقل از والدین خود می‌گوید: «در دوره استالین کشور قدرتمندی داشتیم. حتی «هیتلر» را نیز شکست دادیم! پدرم چنین می‌گوید....» عکس‌العملی که بسیاری از آمریکایی‌هایی که از «ترامپ» حمایت می‌کنند دارند. آنان معتقدند همه آمریکا را پیش از جنگ جهانی دوم دوست داشتند و برای اثبات سخن خود خاطرات والدین خود از گذشته را نقل می‌کنند.
 
در نهایت این‌که کتاب «الکسیویچ» فقط درباره تغییرات دوره انقلاب «یلتسین» در سال 1991 نیست. بلکه داستان شکافی است که بین تجربیات روزمره ساکنین با ایده «عظمت» کشور به وجود آمده است.‌

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها