شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۶
«النا فرانته» نویسنده ایتالیایی: نوستالژی است که تخیل را می‌آفریند / برای نوشتن باید خود را دوست داشته باشید

«النا فرانته» یکی از بااستعدادترین نویسنده‌های حال حاضر دنیا است؛ او در سال 2011 اولین کتاب از داستان‌های چهارگانه را که در «ناپل» نوشته بود منتشر کرد و نامزد جوایز معتبر بسیاری شده است؛ نظرات او درباره خلاقیت و ایده‌پردازی در نویسندگی، جالب توجه است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از هازلیت ـ داستان‌های کوتاه «فرانته» بین سال‌های 1992 و 2006 منتشر شد. آثار او با وجود حس تازگی و نگارش در قرن جاری حس داستان‌های قرن نوزدهم را به مخاطب منتقل می‌کند. وی اهل ریسک کردن و قصه‌گوی قهاری است. نمی‌توان خواننده‌ای را یافت که از خواندن آثار او لذت نبرد. مصاحبه «شیلا هیتی»، خبرنگار مجله «هازلیت»، را با او می‌خوانیم:
 
پیش از این اعلام کرده بودید که داستان کتاب‌هایی را که می‌خوانید پس از مدتی فراموش می‌کنید. فکر می‌کنید ارتباطی بین خوانندگانی که زود داستان را فراموش می‌کند و خلاقیت در نوشتن وجود دارد؟ شاید فراموشی نوع ناخودآگاه به یاد آوردن اتفاقات موجود در ادبیات و ترکیب آن با کلماتی است که در ذهن خودتان وجود دارد.

شاید! اصولا کتاب‌هایی را که بیشتر دوست دارم زودتر فراموش می‌کنم. حس خوبی از این آثار در من وجود دارد اما قصه را به یاد ندارم. همه می‌گویند تخیل بخشی از کارکرد ذهن است اما به نظر من نوستالژی است که تخیل را می‌آفریند.
 
همیشه در مصاحبه‌های‌تان اعلام کرده‌اید دوست دارم ویراستاری آثارم را خودم انجام دهم اما پس از ویراستاری دلم برای نسخه اصلی تنگ می‌شود و داستان را به حالت اولیه آن برمی‌گردانم. کمی در مورد این موضوع صحبت کنید.

مصنوعی بودن متن را دوست ندارم. وقتی خودآگاهانه شروع به ویراستاری یک متن می‌کنم احساس بدی دارم. نسخه‌های اولیه هر داستانی بی‌نقص و با الهام بسیاری به نگارش درمی‌آیند. بنابراین نسخه‌های اولیه را ترجیح می‌دهم.
 
«پیکاسو» معتقد است کارهای هنری جدید همیشه در آغاز برای همه، به خصوص خالق آن زیبا به نظر نمی‌آید. آیا شما هم مانند «پیکاسو» در آغاز از آثار خود راضی نیستید؟

بله، دقیقا اما نه به دلیل تازگی آنان بلکه به این دلیل که توسط خود من نوشته شده‌اند.
 
بسیاری از نویسندگان زن معاصر به خودشیفتگی متهم می‌شوند. آیا چنین نظری نسبت به شما نیز وجود دارد؟

احساس نمی‌کنم که خودشیفتگی گناه باشد. برای نوشتن باید خود را دوست داشته باشید. فقط با توجه و تعمق درباره خودم می‌توانم به دنیای اطرافم توجه کنم و آن را تحلیل کنم.
 
شما پیش از این اعلام کردند این روزها نمی‌توان به کسی اطمینان کرد و به همین دلیل توان تمرکز بر کار خود را ندارید زیرا ممکن است کلمات شما هنگام چاپ تحریف شوند. راه‌حلی برای این مشکل یافته‌اید؟
بله ... کمی در سکوت بنشینم، قدرت خود را بازیابم و کار خود را دوباره شروع کنم.
 
آیا نسخه‌ای از کتاب‌هایی را که نوشتید در اتاقی که در آن داستان می‌نویسید دارید؟

خیر
 
چطور مصاحبه‌های خود را انتخاب می‌کنید؟ چطور تصمیم می‌گیرید با کدام مجله مصاحبه کنید؟ آیا قانون خاصی دارید؟ آیا روزی فرا خواهد رسید که دست از مصاحبه کردن بردارید؟

من دیگر از هیچ قانونی پیروی نمی‌کنم. وقتی با کسی سخن می‌گویم احساس نمی‌کنم در حال مصاحبه هستم. وقتی فردی برای مصاحبه روی صندلی می‌نشیند سعی می‌کند رفتار خود را کنترل کند، لبخند بزند، و طرز سخن گفتن خود را تغییر دهد. اما من چنین نیستم. کار ما در حال حاضر درست شبیه سخنی دوستانه است.

النا فرانته با انتشار چهار رمانی که وقایع آن در ناپل رخ می‌دهند به پدیده‌ای‌ در جهان ادبیات تبدیل شد؛ رمان‌های «دوست نابغه من» (٢٠١٢)، «داستان نام جدید» (٢٠١٣)، «آنهایی که می‌روند و آنهایی که می‌مانند» (٢٠١٤) و «داستان فرزند گمشده» (٢٠١٥) زندگی دو زن را از کودکی دنبال می‌کند و به کشف پیچیدگی‌های دوستی زنانه می‌پردازد. 

در ایران کتاب «دوست بی مانند من» از النا فرانته توسط  بهرام بهرامی، ترجمه و منتشر شده‌است.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها