محمدرضا مریدی در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) عنوان کرد: من در کتاب «هنر به مثابه کار جمعی» سعی کردم مفهوم «جامعه هنری»‌ را تبیین کنم. مفهوم جامعه هنری در میان جریان‌های هنری ایران بسیار پرکاربرد است اما قلمرو این جامعه و حتی اعضای آن تعیین شده نیستند.

وی افزود: «جامعه هنری» وجه نهادی دارد و مجموعه‌ای از کنش‌های به هم پیوسته مابین هنرمندان و پشتیبانان هنر است. این نهاد به نظام تصمیم‌گیری و انتخاب‌های ذوقی و زیباشناختی قاعده‌ای می‌دهد که این قواعد در نهادهای هنری مانند نظام «موزه‌ــ‌گالری» و نقد تثبیت می‌شوند. به همین منظور با مطالعه نقاشی معاصر ایران به بحث درباره نهادهای هنری، یا به عبارتی نظام نقد، نظام گالری داری، نهاد موزه و حتی نهاد آموزش هنر پرداختم و صورت‌های دیگر این نظام هنری را در قالب گروه‌ها و تشکل‌های هنری تحلیل کردم.

مریدی در ادامه با اشاره به کم‌توجهی هنرمندان ایرانی به کار جمعی گفت: در یکی از فصول این کتاب نیز، گفتمان‌های غالب و جریان‌های سبکی در هنر ایران مورد مطالعه قرار گرفته‌اند. اصل حرف من در کتاب «هنر به مثابه کار جمعی» این است که در کشور ما یک مجموعه صنفی هنرمندان شکل نگرفته و گروه‌های هنری اغلب ضعیف و ناپایدارند. مهم‌ترین دلیل برای عدم شکل‌گیری سبک‌ها و جریان‌های هنری در کشور، ضعف در توافقات جمعی هنر است.

این عضو هیات علمی دانشگاه هنر در ادامه با اشاره به این نکته که انجمن‌های هنری در ایران اغلب ناپایدار بوده‌اند، گفت: متاسفانه هنرمندان ایرانی به ویژه هنرمندان نقاش، تمایلی به کار نهادی ندارند، به همین دلیل انجمن‌های هنری به عنوان مثال انجمن نقاشان ایران همه ناکام بو‌ده‌اند.

کتاب «هنر به مثابه کار جمعی: مطالعه جامعه ‌شناختی نقاشی معاصر ایران» تالیف محمدرضا مریدی را انتشارات بدخشان با حمایت حوزه هنری استان خراسان رضوی، منتشر کرده است.
 
درباره نویسنده
محمدرضا مریدی دارای مدرک دکترای جامعه شناسی فرهنگی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی است و هم‌اکنون به عنوان عضو هیات علمی با مرتبه استادیار در دانشگاه هنر تهران به تدریس اشتغال دارد.

از دیگر کتاب‌های منتشر شده مریدی می‌توان به  «كار هنر: بررسی جامعه‌شناختی عناصر ساختاری سيستم هنر» با همکاری معصومه تقی زادگان، «همایش‌نامه لارستان کهن: دفتر مردم‌شناسی» و ترجمه کتاب «اقتصاد هنر» با همکاری مریم لاوی، زهرا شریعتی و معصومه تقی‌زادگان، اشاره کرد.

مریدی همچنین بیش از 50 مقاله تخصصی در موضوع اقتصاد هنر در ایران نوشته که در همایش‌ها و نشریات مرتبط منتشر شده‌اند.