گلکار در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره میزان رعایت ساختار زبان معیار در ترجمههایش اظهار کرد: من شخصا همواره سعی دارم چارچوب تعیین شده در زبان معیار را رعایت کنم و کمتر از شکستهنویسی استفاده میکنم. شاید یکی از دلایلش این باشد که معمولا آثار کلاسیک را ترجمه میکنم و ترجمه آنها با زبان فارسی معیار راحتتر و صحیحتر است. با این حال نوع ترجمه بستگی زیادی به متن اصلی دارد و مترجم ناگزیر است برای ترجمه برخی متنها از معیار منحرف شود.
وی در پاسخ به این سوال که «مترجم چقدر باید سعی کند فارسینویسی را در ترجمه رعایت کند؟» اظهار کرد: اگر واژههای مختلف معادل دقیقی در زبان فارسی داشته باشند که دور از ذهن هم نیست از آن استفاده میکنم و در غیر این صورت، واژه اصلی را که برای مخاطبان فارسیزبان آشناست در ترجمه میآورم. از سوی دیگر برای واحدهایی که مخاطب فارسیزبان با آنها آشنایی زیادی ندارد، مانند «اینچ» یا «پا»، گاهی در زیرنویس کتاب توضیح میدهم و چنانچه تغییر آن نقش مهمی در متن نداشته باشد آن را به واحد آشنا برای ایرانیان بدل میکنم.
این مترجم آثار روسی افزود: ترجمههای ضعیف اگر در کشور زیاد شوند میتوانند زبان فارسی معیار را مخدوش کنند. گرتهبرداریها و ترجمههای نامفهوم میتوانند آسیب زیادی به کتابخوانها بزنند، همانطور که در صدا و سیما هم ترجمههای تحتاللفظی نقش بسیار موثری در تخریب زبان دارند. این رسانهها واژههای غلطی را وارد زبان میکنند و کلمات اشتباه به مرور آنقدر برای مخاطب تکرار میشوند که وارد زبان فارسی شده و فارسی زبانها آنها را به راحتی به کار میبرند.
گلکار در ادامه، نقش ویراستاری ادبی را در متون ادبی ترجمه شده بیمعنا دانست و گفت: ویراستار باید واژگان غلط را تصحیح کند و مترجم هم باید چنان با تسلط و دقت ترجمه کند که متن نهاییاش به اصلاحات زیادی نیاز نداشته باشد. این مساله درباره متون علمی و فنی متفاوت است. مترجم چنین کتابهایی معمولا پیرو دستورات زبان فارسی نیست و ویراستار ادبی باید متن را از نظر قواعد زبانی اصلاح کند.
وی که هم اکنون به تدریس در دانشگاه مشغول است، درباره نیاز مترجمان به آشنایی با نظریههای ادبی و ترجمه و همچنین تاثیر آنها در کیفیت متنی که به فارسی برگردانده میشود، بیان کرد: دانش، استعداد ذاتی و مطالعه فراوان در کنار آگاهی داشتن از نظریهها و مکاتب ادبی میتواند کیفیت ترجمه را بالا ببرد. با این حال مترجمی که کتابخوان باشد ولی نظریهها را نشناسد، میتواند ترجمه کند و بسیاری از مترجمان مطرح ما تحصیلات دانشگاهی نداشتهاند.
انتقال سبک نویسنده به مخاطبی که ترجمه یک اثر را میخواند موضوع دیگری بود که گلکار از آن سخن گفت. وی با بیان اینکه رعایت سبک نویسنده در ترجمه ضروری است، گفت: مواردی مانند نقطهگذاری، صفحهبندی و همچنین ایجاز یا طول کلام نویسنده، اگر به سبک خاصی بدل شده باشند باید در ترجمه هم رعایت شوند و مترجم باید به اصل کتاب وفادار بماند. مثلا برخی نویسندگان روس هستند که جملات خود را طولانی و بدون نقطهگذاری مینویسند. گرچه ممکن است خواندن آن برای مخاطب فارسی هم سخت باشد، اما مترجم وظیفه دارد رویه آنها را منتقل کند.
مترجم آثاری از میخاییل بولگاکف درباره تجربه خود از ترجمه نیز چنین گفت: در ترجمه حالت بینابینی را انتخاب میکنم. معمولا سعی میکنم هم به نویسنده وفادار باشم و هم متنی قابل فهم را به مخاطب ارایه دهم. از سوی دیگر همیشه اعتقادم بر این بوده که مطالعه کتابهای خوب مهمترین عاملی است که میتواند به مترجمان کمک کند. در واقع بهترین معلم برای مترجم، خواندن کتاب است.
گلکار استادیار دانشگاه تربیت مدرس است و دکترای خود را در رشته ادبیات روسی از دانشگاه ملی کییف دریافت کردهاست. «یک ماه در دهکده»، «باریس گادونوف»، «مقصر کیست»، «بازرس»، «عروسی»، «شرورترین دختر مدرسه»، «تراژدیهای کوچک»، «طالع نحس»، «قصههایی برای بزرگسالان» و «مورچهها تسلیم نمیشوند» برخی آثاری هستند که با ترجمه گلکار منتشر شدهاند.
شنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۲ - ۱۶:۱۶
نظر شما