شنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۴ - ۱۳:۱۹
اینشتین قربانی نظام آموزشی

سعید ناجی گفت:‌ اینشتین نیز قربانی نظام آموزشی زمانه خود بود؛ نظامی که او را کم‌هوش می‌دانست و حتی تصمیم داشت از مدرسه اخراجش کند. در حالی که اینشتین فیزیک را مانند یک بازی ذهنی تجربه می‌کرد و روش او نوعی آزمایشگاه فکری بود.

سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) -ریحانه سید جلالی؛ چهارمین پیش‌نشست دومین همایش ملی «فلسفه برای کودکان» با حضور سعید ناجی، روح‌الله کریمی و رضا محمدی چابکی ۱۸ آذرماه ۱۴۰۴، در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد.
در این نشست، اساتید با طرح پرسش‌های بنیادین دربارهٔ «جایگاه بازی در یادگیری»، «برنامه درسی پنهان» و «فلسفه فکر پروری» تلاش کردند نگاهی تازه و ریشه‌ای به آموزش و پرورش امروز ایران بیندازند.

***

اینشتین قربانی نظام آموزشی

بازی به مثابه راهی برای یادگیری و نقد نظام آموزشی سنتی

سعید ناجی نخستین سخنران این نشست بحث خود را با طرح این پرسش آغاز کرد که «با فرض وجود موجودات فضایی، آیا ممکن است جامعه‌ای موفق و فرهیخته در سیاره‌ای دیگر وجود داشته باشد که تنها راه آموزش در آن، بازی باشد؟»

در پاسخ دانشجویان نظرات متفاوتی داشتند؛ برخی بازی را تا حدی مؤثر می‌دانستند اما معتقد بودند با «صرف بازی» نمی‌توان دانشمندی خبره، مثل آلبرت انیشتین تربیت کرد.
ناجی یادآور شد که خود اینشتین نیز قربانی نظام آموزشی زمانه خود بود؛ نظامی که او را کم‌هوش می‌دانست و حتی تصمیم داشت از مدرسه اخراجش کند. در حالی که اینشتین فیزیک را مانند یک بازی ذهنی تجربه می‌کرد و روش او نوعی آزمایشگاه فکری بود.

وی تاکید کرد که نظام آموزشی امروز ما، با وجود گذشت بیش از ۱۲۰ سال، هنوز گرفتار همان رویکردهای سخت‌گیرانه‌ای است که راه را برای امثال اینشتین سخت‌تر میکند و برای تسهیل شکوفایی آنها راه حلی ندارد.



بازنگری در تصور ما از «علم» و «برنامه درسی پنهان»

روح‌الله کریمی دیگر سخنران این نشست با تمرکز بر «تصویر ذهنی ما از علم» توضیح داد که چگونه برداشت نادرست از علم، مانع خلاقیت و پیشرفت می‌شود.

به گفته او مشکل اصلی در نوع نگاه ما به علم است؛ علمی که معمولاً قطعی، یقینی، فردی و حقیقت‌مدار معرفی می‌شود. این تصور، کنجکاوی طبیعی کودک را خاموش و او را به حفظ‌کننده‌ای منفعل تبدیل می‌کند.

کریمی با مرور تاریخچه «فلسفه برای کودک» نشان داد که تلاش اولیه برای تبدیل فلسفه به یک درس مستقل با تعارضاتی همراه بود، زیرا فلسفه در اصل روش نگاه‌کردن است، نه مجموعه‌ای از گزاره‌های آماده.

وی گفت: کودکی که فلسفه می‌آموزد، با پرسشگری عمیق خود، قانع شدن به پاسخ‌های سطحی را دشوار می‌یابد. بنابراین «فلسفه برای کودک» به‌تدریج از یک واحد درسی فراتر رفت و به روشی برای تدریس کل علوم تبدیل شد. روشی که علم را پارادایمی، موقتی و قابل بازبینی می‌بیند و از کودکان «کاوشگران کوچک» می‌سازد.

کریمی گفت: «فلسفه علوم را به هم متصل می‌کند و جایی که پیوستگی هست یادگیری اتفاق می‌افتد.»

وی همچنین با توضیح برنامه‌ی درسی پنهان، نشان داد که چگونه کودکان از همنشینی در زنگ‌های تفریح، به‌طور غیر مستقیم اما بیشتر و عمیق‌تر یاد می‌گیرند و درواقع هشتاد درصد یادگیری‌های ما بدون برنامه‌ریزی، خارج از فضای تدریس سنتی معلمان صورت می‌گیرد.

پس از سخنرانی ناجی و کریمی، زمانی به پرسش و پاسخ اختصاص داده‌شد.

بازاندیشی در چیستی انسان و ناتمام‌بودن پاسخ‌ها

محمدی چابکی دیگر سخنران این نشست ضمن جمع‌بندی مباحث قبلی، با پرداختن به مفهوم «تفکر» طرح مسئله کرد. او سیر تغییرات مفهوم تفکر و فکرورزی در سه دوره سنتی، مدرنیسم و پست‌مدرنیسم را بررسی کرد.
محمدی به تعریف سنتی انسان به‌عنوان «حیوان ناطق» تاخت و توضیح داد که چگونه همین تعریف به ظاهر بی‌خطر که پیش فرض اکثر ما ست، زمینه‌ساز بسیاری از رفتارهای تاریخی غیراخلاقی شده‌است.

وی در ادامه به طرح سوالات بنیادینی پرداخت و گفت: این سوال‌ها عبارتند از تفکر چیست؟ آیا تفکر عامل اصلی تفاوت انسان با سایر موجودات است؟ انسان چیست، آن هم زمانی که برخی انسان‌ها لزوماً متفکر نیستند؟ آیا اساساً باید بپرسیم «انسان چیست» یا «انسان کیست»؟
وی همچنین با اشاره به تفکر مدرن و ایدئولوژی‌های پنهان مدرنیته، از منظر پست‌مدرنیسم به این سوال پرداخت که آیا تفکر مدرن که بر تولید خودبنیاد و مستقل دانش تأکید می‌کند، واقع‌گرایانه است؟ آیا انسان بدون تاثیر محدودیت‌های محیطی، می‌تواند اثری مستقل از خود خلق کند؟ پاسخ پست مدرنیسم به این سوالات چیست؟

در پایان، محمدی، یادآور شد که هیچ پاسخ نهایی و مطلقی وجود ندارد و هر پاسخی که ما را از پویایی فکری دور کند، خطرناک است.

وی در همین باب از حاضران خواست که مطالعه خود را از طریق آثار فیلسوفانی چون فوکو، هایدگر و ژان‌لوک نانسی و هانا آرنت و… ادامه دهند و از تفکر دست نکشند.

وی گفت: «هرگز در پایان هیچ‌کدام از پاسخ‌ها نباید نقطه گذاشت».

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها