مدير روابط عمومي نشر عطايي به خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، گفت: اين مجموعه شامل 12 داستان كوتاه است. در اغلب داستان‌های این کتاب به رغم تنوع در موضوعات، مساله مورد نظر نویسنده، یادآوری شان و مقام انسانیت است که در بسیاری اوقات به دلیل نامساعد بودن زمینه‌های تعلیمی و تربیتی، ناهنجاری‌های خانوادگی و نداشتن اصول فکری صحیح به فراموشی سپرده شده است.

وی در ادامه افزود: در مجموع داستان‌های این کتاب از مضامین اخلاقی بهره برده و به نارسایی‌های اجتماعی در به وجود آمدن مشکلات انسانی اشاره دارند.
 
در بخشي از اين كتاب آمده است:‌ «مادرش در دوران كودكي براي او تعريف كرده بود كه بچه‌ها و نوه‌هاي شيطان هميشه در ميان مردم مي‌لولند. آن‌ها در همه جاي دنيا پخش هستند و با مردم به راحتي معاشرت دارند... تا چشم پسر جوان به او افتاد، بدنش لرزيد و نزديك بود چشمانش از حدقه خارج شود. او به وضوح ديد كه شيطان با همان ديدگان سرخ و ملتهب، ساكت و موقر در سمت چپ داداش جواد نشسته است.» 

محمدرضا طبیب‌زاده در سال 1315 در شهر مشهد متولد شد. وي كه تحصیلاتش را در رشته زمین شناسی در دانشگاه تهران به پايان رسانده است، در زمينه‌هاي ترجمه کتابﻫﺎیی در زمینه روانشناسی فعال است. در اغلب نوشتهﻫﺎی او هدف تنها بیان و پرداختن به اصالت وجودی انسان است. 

از طبيب‌زاده پيش‌تر آثاري چون «دهكده مقدس»، «خانه تدفين»، «نجواي فرشتگان»، «سفر به ديار ستارگان» و «قدرت عشق» از جمله آثار اين نويسنده در حوزه تاليف و «چگونه بهترين دوست خود باشيم؟» و «بهانه ممنوع! تغيير عادات و روش‌هاي فكري غلط و ريشه‌دار» در حوزه ترجمه منتشر شده است.
 
«كسي كه پهلوي داداش جواد نشسته بود» در 112 صفحه، با شمارگان هزار نسخه، به قيمت چهار هزار و 800 تومان و از سوي نشر عطايي روانه بازار كتاب شد.