دوشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۰
اسناد بسیار اندک از حضور زنان در قیام تاریخی 15 خرداد/ عملکرد زنان در برخی وقایع تاریخ معاصر ایران

در تظاهراتی که در 15 خرداد در تهران برپا شد، زنان نقش بسزایی ایفا کردند و با توجه به اسناد بسیار اندکی که از حضور زنان در این نهضت حکایت دارد تعدادی از شهدا و مجروحان این دو روز را زنان تشکیل می‌دادند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، آناهید خزیر: اگر به خوبی تاریخ را بررسی کنیم خواهیم دید که زیربنای هر اجتماع زن است اما باوجود نقش مؤثر آنان در تکوین تمدن‌ها، هنگامی که برای کشف حقایق صفحات تاریخ را ورق می‌زنیم با این واقعیت تلخ روبه‌رو می‌شویم که تأثیر زنان در تاریخ مغفول مانده به گونه‌ای که انگار در جریان‌های بزرگ و سرنوشت ساز فاقد هرگونه و نقش و وظیفه‌ای بوده است. تا قبل از دوران قاجاریه از حرکت جمعى زنان و نقش آنها در تحولات اجتماعى ـ سیاسى اطلاع درستى در دست نیست. اما بر اساس شواهد و مدارک تاریخى دوره قاجار آغاز حرکت جمعى زنان بوده است دوره‌اى که زنان به علل نارضایتى‌هاى سیاسى ـ اجتماعى ناشى از ضعف دولت در برابر دول استعمارگر خارجى و حکومت استبدادى داخلى به دنبال مردان و به هدایت و تشویق و تأیید آنها به نهضتهاى اجتماعى پیوستند و به طور مؤثرى در این راه کوشیدند. آنها در این راه، از هدفهاى مردان پشتیبانى مى‌کردند و خواسته‌هاى مشخص نداشتند (مانند نهضت تنباکو و نهضت مشروطیت)

نخستین حرکت ملى در دوره معاصر پس از شکست ایران در جنگها با روس، جنبش خود جوش مردم تهران در دفاع از زنان گرجى مسلمان شده‌اى بود که سفیر خودخواه و مستبد روس با سماجت هرچه تمامتر مى‌خواست با تفسیر یکى از مواد معاهده ترکمانچاى آنها را از شوهران و فرزندان خود جدا کرده و با تغییر مجدد مذهب روانه گرجستان سازد. این عمل نزد مسلمانان نوعى تجاوز به ناموس ملى و مذهبى بود و به همین دلیل، مورد اعتراض مردم قرار گرفت. زنان تهران در این روز شور و حرارت زیادى از خود نشان دادند و تا آخرین دقیقه‌اى که هیاهوى مردم در خراب کردن سفارت روس و کشت و کشتار ادامه داشت آنها نیز از پاى ننشستند. 

در تظاهرات دیگرى که مردم تهران در دفاع از امیر کبیر برپا ساختند، زنان شرکت فعالى داشتند. درخشان‌تر از هر دو واقعه یاد شده، اتحاد و همبستگى‌شان در جنبش تحریم تنباکو بود. در اواخر سلطنت نیم قرنى ناصر الدین شاه که امتیازات فراوانى به خارجیان داده شد، توتون و تنباکو در انحصار یک کمپانى بیگانه درآمد. مردم (و حتى زنان دربار) که تا آن زمان هرگز در اوامر سلطان چون و چرا نمى‌کردند و یاراى چنین کارى را نداشتند، در این جهاد ملى به دستور پیشواى مذهبى خود، مرحوم میرزاى شیرازى، شرکت کردند. زنان حرم هم قلیانها را شکستند و در مقابل اوامر صریح و قدرت مطلق ولى نعمت خود مقاومت کردند. [2] این پافشارى بجایى رسید که دولت ناچار امتیاز توتون و تنباکو را لغو کرد. زنان در این نهضت بخوبى رشد اجتماعى و دینى خود را به منصه ظهور رساندند.

زنان ایران در نهضت مشروطیت که جامعه ایران را تکان داد، تنها و بى‌اعتنا و منفعل نبودند، بلکه همانند مردان به جنب و جوش درآمدند، به طورى که باید گفت از این تاریخ بیدارى واقعى زنان آغاز شد. در آذربایجان، زمانى که سردار ملى ایران، مرحوم ستارخان، علیه استبداد قاجار و سلطه اجنبى قیام کرد، زنان از مساعدت معنوى و مادرى به وى دریغ نکردند. بین شهداى انقلابیون جنازه 20 زن مشروطه طلب در لباس مردان پیدا شد. 

در امور زنان تغییرات با دامنه وسیع‌تر از دوره پهلوى آغاز شد. ایران در زمان پهلوى از یک دولت نیمه فئودالى آسیایى به یک دولت متمرکز سرمایه‌دارى وابسته به آمریکا تبدیل شد. این تغییر در تمام ابعاد زندگى، بویژه اقتصادى و اجتماعى، تأثیر بسیار گذاشت. در حالى که فرایند نوگرایى امتیازاتى را براى بخش‌هایى از طبقه بالاى جامعه و طبقه متوسط در حال ظهور داشت، اما به بخش سنتى طبقه متوسط آسیب رسان بود. ارتباط تاریخى این طبقه با روحانیون برقرار بود. یک تعارض مستمر و جناح بندى بین نوگرایان در حال افزایش و روحانیون قدرتمند و بازار سنتى وجود داشت که وضعیت زنان قسمتى از موضوع این اختلاف بود. دوران پهلوى از زنان به عنوان عناصر نوگرایى استفاده مى‌کرد؛ کشف حجاب یک نمونه بارز آن بود. در این دوره، از زنان براى نماد نوگرایى نظام استفاده شد. این حرکت به شکاف اساسى بین دو گروه یاد شده بیشتر دامن زد. جناح مذهبی از همان آغاز کشف حجاب با آن مخالفت کرد که در نهایت منجر به قیام مسجد گوهر شاد شد اما رضا شاه به شدت آن را سرکوب کرد و این حادثه شکاف بین حاکمیت را که از همان ابتدا زیاد بود زیادتر کرد. 

امام خمینی به عنوان مرجع تقلید شیعیان و رهبری انقلاب و نهضت اسلامی برای زنان و نقش آنها در وقایع تاریخی اهمیت زیادی قائل بودند. امام پرورش یافته مکتب اسلام بود و اگر ما به وضعیت زنان در دوران اعراب جاهلی نگاه گنیم متوجه می شویم که اسلام برای زنان ارزش، احترام، آزادی، شخصیت و کرامت انسانی به همراه آورد. بی گمان فقیهی که آبشخور فکریاش این چشمه زلال معرفت بوده و خود نیز سال‌ها در راه شناسایی و ترویج احکام آن کوشیده باشد نمی تواند نسبت به مقام  و جایگاه زن بی توجه باشد. در اسلام برای زن مانند مرد در ایجاد و اثبات ولایت الهی سهیم بوده و بر اساس ضرورت جامعه جامعه حق بلکه وظیفه هجرت و جهاد فی سبیل الله را دارند و حق مزبور باعث می‌شود تا زنان در قبال سیاست حاکم احساس مسئولیت کنند و هرگز توجیهی بر بی تفاوتی و بی دردی این قشر عظیم وجود ندارد.

امام(ره) نیز زنان را رکن بزرگ و اساسی جامعه اسلامی دانسته و همواره از آنان به عنوان مربیان انسان ساز یاد کرده اند و چنانچه روزگاری از یک جامعه  و ملت گرفته شوند ملت‌ها رو به اضمحلال رفته و نابود خواهند شد.ایشان در طول دوران زندگیاش و از جمله از زمان شروع نهضت یعنی از قیام 15 خرداد و حتی پیش از آن یعنی بحث لایحه انجمن ایالتی و ولایتی دولت علم سعی داشتند تا با سخنان و اظهار نظرهای خود روح تازهای درکالبد زنان که با سیاست های غرب گرایانه پهلویها منفعل و خانه نشین شده بودند دمیده و آنان را به به حقوق انسانی و اسلامی خود آشنا کند. در بیشتر سخنرانی‌های خود از زنان صدر اسلام مثال می‌آورند که علاوه بر مسئولیت خانه داری در میدان‌های جنگ نیز حاضر میشدند و برای یاری به پیامبر و پرورش نهال نو پای اسلام جانفشانی‌ها کرده و با توجه به توان و استعدادشان در پرستاری زخمی‌ها و امداد رسانی به مجاهدان مشارکت می‌کردند.

عملکرد زنان دربرخی وقایع تاریخ معاصر و شرکت در نهضت تنباکو، مشروطه و... بر کسی پوشیده نیست که چگونه زنان همدوش مردان پای در میدان مبارزه گذاشته و به مقابله با استعمار و استبداد برخاستند. امام با تکیه بر این جانفشانی ها و بازگو کردن آن سعی کردن حس اعتماد به نفس و احساس مسئولیت در برابر جامعه را به آنها باز گرداند و انان را به میدان مبارزه و تلاش برای احقاق حق خودشان کشاند و از آنان به عنوان پیشروان انقلاب یاد میکردند.« ما نهضت را مرهون زنها میدانیم،مردها برای زنها در خیابان‌ها ریختند، زنها مشوق مردان در مبارزات بودند.» به برکت نهضت اسلامی زنان ایران بار دیگر بیدار شده و مشعل دار قیام بودند و چنان تحولی در آنان به وجود آورد که ره صد ساله را یک شبه طی کردند .«شما ملت شریف دیدید که زن‌های محترم ایران بیش از مردان به میدان رفته و سد عظیم شاهنشاهی را درهم شکستند ما همه مرهون قیام و اقدام آنان هستیم.» 

رژیم شاه برای درهم شکستن مبارزه منفی دست به خشونت برد و در دوم فرودین 1342 کماندوهای شاه به مدرسه فیضیه که دژ مستحکم مذهبیون محسوب میشد هجوم بردند وچند نفر کشته و زخمی شدند. دولت در اقدام دیگری لایحۀ خدمت سربازی طلاب را به مرحله اجرا گذاشت . عملکرد خشن  هیچ ثمری برای حاکمیت نداشت و تنها روحیۀ شاه ستیزی را تقویت کرد. بسیاری از مردم درمراسم عزاداری کشته شدگان فیضیه حاضر شدند. در ایام عاشورا رژیم در بخشنامهایاز وعاظ و روحانیون خواست بر ضد حکومت و شخص شاه سخنرانی نکنند اما امام خمینی که اینک به یک چهره محبوب تبدیل شده بود در روز 13 خرداد در صدد برآمد( به مناسبت عاشورای1383) در فیضیه سخنرانی کنند تلاش دولت برای منصرف کردن او از این تصمیم بی ثمر بود. سخنرانی با حمله مستقیم به شاه آغاز شد او بی محابا  شخص اول مملکت را عامل بدبختی ها وفجایع معرفی نمود در این سخنرانی که با بیان بسیار ساده ایراد شد یک روحانی برای نخستین بار شاه را آماج حملات خود قرار داد وبا به کاربردن الفاظی مانند «بدبخت»« بیچاره» مجری اوامر بیگانه و .... د رحضور هزاران تن ابهت و عظمت اعلیحضرت که خود را ظل الله می‌خواند د رهم شکست.این بیانات نقطۀ عطفی در تاریخ ایران است و به شدت رژیم را تکان داد.در این ایام تقریبا سراسر ایران از جمله تهران عزاداری محرم به تظاهرات ضد حکومتی تبدیل شد.

خاندان پهلوی در طول حکومت پنجاه و هفت ساله‌اش تمام تلاش خود را به کار برد تا زنان را که در حدود پنجاه درصد جامعه را تشکیل میدادند با یک کار برنامه ریزی شده  به سمت و سویی که خود میخواهد هدایت کند.اما نه تنها موفق به این کار نشد بلکه در نهایت سنگین ترین ضربه ها را از ناحیه همین قشر خورد. کشف حجاب دوره رضا شاه و به دنبال آن برنامه و تبلیغات وسیعی که حاکمیت با عنوان حق رای به زنان در دهه 1340 در جامعه را انداخت زنان را به عنوان حامی رژیم درنیاورد بلکه با توجه به سیاست ضد مذهبی که در این فرایند پیاده شد بجز چند زن معلوم الحال که به مجلس و دیگر مقام های بالا دست یافتند کسی از رژیم حمایت نکرد و به مرور مشخص شد که ادعاهای دولت برای شخصیت دادن به زن بر خلاف کرامت و مقام زن بوده است. بانوان مسلمان از همان اغاز متوجه شدند که آزادی وام گرفته از فرهنگ غرب بر خلاف ارزش‌های اجتماعی اسلامی بوده و تار و پود خانواده را متلاشی میکرد. زنان ایرانی نمیخواستند به صورت کالای تبلیغاتی در آیند به همین منظور از اغاز قیام یعنی 15 خرداد قم با حجاب کامل در صحنه حاضر شدند.

زنان از این زمان به طور جدی وارد عرصه سیاسی شدند و با وحدتی که بین روحانیت و زنان به وجود آمد پیام های امام را به عنوان چراغ راه خود قرار داده و با مشارکت گسترده و حضور دائم در صحنه از پیشروان انقلاب شدند.پیشرفت زنان در انقلاب تا آن پایه رسید که سهم آنان را بیشتر از مردان میدانند و در مقدمه قانون اساسی در این مورد چنین امده است «همبستگی گسترده مردان و زنان از همه اقشار و جناح های مذهبی و سیاسی در این مبارزه به طرز چشمگیری تعیین کننده بود و مخصوصا زنان به شکل بارز در تمام صحنه ها ی این جهاد بزرگ حضور فعال گسترده ای داشتند صحنه هایی از آن نوع که مادر با کودکی در آغوش شتابان به سوی میدان نبرد و لوله های مسلسل نشان میداد بیان گر سهم عمده و تعیین کننده این قشر بزرگ جامعه در مبارزه بود.»

نقطه‌ آغازین نهضت امام خمینی شهر قم که به شهر خون و قیام معروف شده بود. حضور همه‌جانبه مردم آن شهر، اعم از زن و مرد بر شکل‌گیری قیام نیمه‌ خرداد سهم بسزایی داشت. پس از انتشار خبر دستگیری امام (ره)، مردم آن شهر به‌پا خاستند و در حمایت از امام خمینی و آزادی ایشان به خیابانها ریختند و دسته دسته از اطراف شهر به طرف حرم حضرت معصومه(ع) حرکت کردند.نکته قابل توجه در این روز حضور گسترده و چشمگیر زنان پاکدامن و شجاع آن شهر در کنار مردان غیوری بود که یکصدا خواستار آزادی مرجع تقلیدشان بودند. در منابع درباره نقش زنان در قیام 15 خرداد مطالب زیادی موجود نیست از این رو چنانچه کسی بخواهد  در این مورد تحقیقی انجام دهد بدون تردید با محدودیت اطلاعات روبرو خواهد شد. ولی از لابه لای اسناد به جای مانده و خاطرات میتوان تا حدودی به اطلاعات ذیقیمتی در این باره دست یافت.

بنا به روایات مسیر خانه امام تا حرم انبوهی از زنان و مردان گرد امده بودند که شعار« یا مرگ یا خمینی» آنها پایه های استبداد شاه را به لرزه درآورده بود. زنان به عنوان نیمی از جمعیت جامعه که بعد از کشف حجاب منزوی شده بودند بار دیگر به صحنه آمده و با راهنمایی و هدایت امام به وظیفه خطیر خود در آن شرایط بحرانی آگاه شدند.آنان در مکتب امام درس جهاد و فداکاری آموخته بودند و بی گمان اگر کسی از این چشمه زلال معرفت  جرعهای می‌نوشید محال بود که در این قیام شرکت نکند.به گفته یکی از ناظران زنان به خاطر دستگیری این عالم بزرگ «مانند کسی که فرزندش مرده باشد گریه میکردند و اشک می‌ریختند.»

در آغاز دهه 1340 یک نوع همکاری ظریف اما مستحکم بین روحانیت و قشر زنان به وجود آمده بود. و این قشر به شدت تحت تاثیر سخنان امام قرار گرفته بودند که دائم در سخنانشان به عفت و پاکدامنی زن ایرانی اشاره کرده و با تاکید بر رعایت حجاب اسلامی از حقوق شرعی آنان نیز دفاع میکردند. بی جهت نبود فریاد «خمینی خمینی » آنها در این روز هیات حاکمه  که خود را حامی زنان می‌دانست شگفت زده کرد. میزان مشارکت بانوان در قیام بستگی به میزان شدت و ضعف واکنش‌های شهرها به بازداشت امام داشت. از این رو تهران، قم و شیراز نسبت به دیگر نقاط نقش زنان پر رنگ تر بود.

هنگامی که عده ای مردم در صحن جمع شده و شعار میدادند و برخی هم مشغول سخنرانی شدند زنان در کوچه حکیمی قم گرد هم آمدند و مانند مبارزان واقعی در صحنه جنگ با چوب، کارد، قند شکن، سیخ کباب، و حتی خنجر مجهز شده و پیشاپیش مردان در کوچه و خیابان به حرکت درآمدند و به طرف صحن حرکت کردند.هنگامی که جمعیت زیادی در حرم متحصن شده بودند صدها زن چادری که بیشتر شان از اقشار پایین شهر بودند مسلح و  با در دست داشتن عکسهای امام  وارد صحن شده و شعارهایی در حمایت از امام سر می‌دادند و با گریه و زاری هیجان و احساسات زیادی از خودشان نشان می‌دادند. بنا یه گزارش ساواک در ساعت 30 /9 عده زیادی از زنان در مسجد اعظم قم بده و در حمایت از امام شعار می‌دادند. این عمل زنان بار دیگر هیجان را به تظاهر کنندگان باز گرداند و جمعیت متحصن را به جوش و خروش انداخت آه و ناله زنان بر نفرا مردم از رژیم میافزود.بدیهی بود با سیل احساساتی که زنان راه انداخته بودند جمعیت نمی‌توانست مدت زیادی در در زیر سقف حرم پناه بگیرد. پس از مدتی اقامت در صحن، حوصله‌ی حضار سرآمد بنابر این تصمیم گرفتند از حرم خارج شوند .در حالی که زنان پیشاپیش حرکت کرده وشعار بر ضد شاه و حمایت از امام میدادند از صحن بیرون آمدند. هنوز چند متر بیشتر حرکت نکرده بودند که مأموران به مقابله آنان آمدند و ابتدا به زنان که در صف اول و پیشقراول بودند شلیک کردند،‌ که در نتیجه‌ی آن تهاجم تعدادی از زنان شهید و مجروح و همانند بسیاری از برادارن خود به خاک و خون کشیده شدند.

در میان زنان قم، ساکنان محله چهار مردان نقش عمده‌تری در این تظاهرات‌ها داشتند و در واقع آنان، پیشرو زنان قم برای شرکت در انقلاب بودند.حضرت امام درباره پیشرو بودن زنان محله‌ چهارمردان، در اردیبهشت سال 1358فرمودند:«نام بزرگ ملت ایران در عالم به رشد سیاسی ثبت شد؛ نام بزرگ قم در بین ملت ایران به رشد سیاسی و فعالیت و جانفشانی در تاریخ ثبت شد، نام بزرگ چهارمردان در فداکاری و جان‌نثاری در تاریخ عالم ثبت شد؛ نام بزرگ بانوان ایران ثبت شد؛ نام بزرگ بانوان قم ثبت شد؛ نام بزرگ بانوان چهارمردان ثبت شد؛ بانوان قم و بانوان چهارمردان پیشرو این نهضت اسلامی بودند، رشد سیاسی خودشان را اثبات کردند، نهضت را راهنمایی کردند، شما رهبران نهضت هستید، بانوان رهبر نهضت ما هستند، ما دنباله‌ی آنها هستیم، من شما را به رهبری قبول دارم و خدمتگزار شمایم.»

هنگامی که می‌بینیم رهبر بزرگ انقلاب اینچنین خاضعانه از زنان قدردانی میکند باید دلاوری آنها را ستود. اقدام انها از این جهت بر مردان برتری دارد که میبینیم بسیاری از انها کودکان صغیر  را هم با خود آورده بودند که آنها را یا به کول بسته و یا چادرها را به کمر زده و آنها را دنبال خود میکشاندند. به راستی در آن شرایط عواطف مادری را کنار گذاشتن کار راحتی نیست و هر کسی نمی تواند به این راحتی بر احساسات خود غلبه کند. در کتاب روحانی به نمونه دیگری از دلاوریهای زنان اشاره شده است. او از یکی از شاهدان نقل میکند زمانی که در چهراه مردان درگیریها در اوج بود در یک کوچه بن بست زنی با چشمانی اشک آلود عده ای از تظاهرکنندگان را به خانه خود راه داد و با این کار خود دوازده نفر را که مرگشان حتمی بود از مهلکه نجات داد.

در 27 خرداد ماه شهربانی کل کشور در گزارش خود آز اقایان مهدی چاوشی،علی چاوشی،زین العابدین چاوشی به عنوان محرکان مردم قم برای ایجاد اغتشاش و بلوا در 15 خرداد نام می‌برد و می‌گوید«..زنها را هم به دنبال آنها (مردان) حرکت می‌دهند و مقداری قمه و قداره ...زیر چادرهای زنها و تعدادی هم در یک کیسه شکر ریخته ....بین افراد تقسیم کرده و وارد صحن مطهر می‌شوند.»

هنگامی که خبر بازداشت امام به مردم تهران رسید آنان زن و مرد پیر و جوان به خیابانه ریختند. در تهران تظاهرات‌ها از میدان بارفروش‌ها شروع شد و در بازار و میدان ارگ به اوج خود رسید و مؤسسات دولتی مورد تهدید قرار گرفت. و به تدریج، به سایر نقاط شهر و اطراف آن کشیده شد. عدهای در حدود دوهزار نفر در بازار عباس آباد جمع شدند و با شعار یا مرگ یا خمینی به طرف بازار کفاشان حرکت کردند. در فاصله خیابان ناصر خسرو و سبزه میدان درگیری شدیدی بین مامورین پلیس و مردم خشمگین رخ داد .تظاهر کنندگان در طول مسیر خود به طرف میدان ارگ و ایستگاه  رادیو با چوب با چوب و آجر و سنگ بعضی از دکانها را مورد حمله قرار دادند و درب و شیشه آنها را شکستند. عده زیادی از دانشجویان دانشگاه تهران کلاس‌های درس خود را تعطیل کردند و در حمایت از امام وارد خیابانها شدند.تظاهرات تا غروب 15 خرداد ادامه داشت و درگیری‌های شدیدی در اقصی نقاط شهر تهران رخ که در طی ان چندین نفر مجروح و کشته شدند. شمار کشته و مجروحان به درستی مشخص نشد و برخی منابع انرا چندهزار و یا چند صد نفر ذکر کرده اند.

در تظاهراتی که در 15 خرداد در تهران برپا شد، زنان نقش بسزایی ایفا کردند وبا توجه به اسناد بسیار اندکی که از حضور زنان  در این نهضت حکایت دارد تعدادی از شهدا و مجروحان این دو روز را زنان تشکیل می‌دادند.زنان ازاد قهرمان تهران هم با شناخت خود و بازگشت به خویشتن خویش لحظه درنگ نکرده و همانند دیگر زنان دلیر در اقصی نقاط ایران به میدان مبارزه آمد. ماموران به بهانه قیام ارتجاع به زنان و دختران بیگناهی که دوشادوش مردان از حقوق حقه خود دفاع میک‌ردند را مورد حمله قهر آمیز قرار داده و به روی آنها آتش گشودند. از 23 نفر مجروح و مصدومی که به بیمارستان سینا منتقل شدند، چهار نفر زن بودند که یک نفر آنان(نرگس پاشایی) شهید شد. در بیمارستان فیروزآبادی از میان 19 نفر، در بیمارستان پهلوی (جاده‌ کرج) از 17 نفر و در بیمارستان شفا یحیائیان از میان 19 نفر، یک نفر زن بود. در مجموع، در این چهار بیمارستان، شش نفر از مجروحان زن بودند و این نشان‌دهنده‌ حضور فعال زنان در تظاهرات بود.
 
ردیف اسم شهرت اسم پدر محل سکونت سن شغل 1 مهناز رئوفیان جواد خ.شهباز،کوچه باغ شریفی، 16 کشاورز 2 بلقیس حسن سید محمدی بازرارچه قوام الدوله کاروانسرای جواهری 35 خانه دار 3 منصوره عبای حسینی سه راهبوذجمهری،منزل سروان رادپور 27 خانه دار 4 پوران حسن پیله ور سه راهبوذجمهری،منزل سروان رادپور 19 خانه دار 5 معصومه غلامرضا سهرابی خ.بهرستان،کوچه میر فضلی پلاک 513 11 کفاش 6 نرگس پاشا احمدیان خانی آباد،کوچهثمر بخش منزل محمد آقا ترکه 35 خانه دار در تظاهرات خرداد ماه  در تهران، زنان  شیوه‌ و تاکتیک جدیدی برای  مبارزات خود ابداع کردند که بعدها در طول جریان‌ها و تظاهرات‌ها بعدی تا پیروزی انقلاب در سال 1357 کاربرد داشت. در این شیوه به نوعی بانوان تهرانی در تلاش بودند تا بین الفت و عطوفت زنانه با خشونتی که در ذات نظامیان بود نوعی ارتباط برقرار کرده و پلی بین انها بزنند. آنها میخواستند به این طریق نیروهای نظامی را به سوی جنبش کشانده و یا حداقل به انها بفهمانند که به روی هموطنان و برادران خود که علیه ظلم و ستم به پا خواسته اند آتش نگشایند. رای این منظور تعدادی از زنان در میدان توپخانه و بازار، میان سربازانی که برای سرکوب مردم اعزام شده بودند، میوه و شیرینی پخش می‌کردند تا بدین‌ترتیب، آنان را به نهضت مایل کنند و از برخورد با تظاهرات‌کنندگان بازدارند. با توجه به اینکه ایرانی همیشه نسبت به زن رفتاری توأم با رأفت و مهربانی دارد، این اقدامات برای بازداشتن ارتشی‌ها از سرکوب مردم بسیار مؤثر بود.

بجز موارد ذکر شده نقش زنان درمنابع و اسناد به تصویر کشیده نشده بنابراین در ادامه سعی میکنیم که تبه ذکر گوشه هایی از دلاوری انان در متون دیگر اشاره نماییم. شیراز هم از جمله شهرهایی بود که به دستگیری امام واکنش شدیدی نشان دادند . فعالیت بهاالدین محلاتی و آیت اله دستغیب در بیداری مردم تاثیر زیادی داشت.شب پنج‌شنبه 16 خرداد، علمای شیراز از جمله آیت‌الله دستغیب و مصباحی از قول شیخ بهاءالدین محلاتی روی منبرها اعلام کردند که بر عموم مردم واجب است که برای ابراز مخالفت با دستگیری امام روز پنج‌شنبه بازار و مغازه‌ها را تعطیل کنند و «در مسجد نو» جمع شوند. همان شب مأموران به طور ناگهانی به منزل آیت‌الله دستغیب و سایر علمای شیراز حمله بردند. هنگامی که ماموران برای دستگیری آیت‌الله دستغیب رفتند، همسرشان مقاومت زیادی در مقابل مهاجمان از خود نشان دادند و به خاطر رشادت او آیت‌الله دستغیب توانست از معرکه رهایی یابد.

فردای آن شب شماری ازمردم شیراز که تعداد زیادی زن هم در میان آنان حضور داشت، به پیروی از دستورات علما و بی‌خبر از وقایع شب گذشته و اقدام دولت برای توقیف علما شهر، در مسجد جامع عتیق جمع شدند و پس از مدتی تحصن و شعار دادن از آنجا به سوی مسجد نو راه افتادند. میگویند در مسیر راه، زنان و مردان تظاهر کننده چنانچه  دختر و زن بی‌حجاب میدیدند، با او برخوردمیکردند که این مسئله  به خودی خو.د نشان‌دهنده‌ نفرت مردم از سیاست‌های رژیم به منظور انحراف زنان بود. مردم خشمگین در سر راه به هر مغازه مشروب فروشی که رسیدند آنرا به آتش کشیدند. وقتی تظاهرات‌کنندگان، که زنان پیشاپیش آنان بودند، به مسجد نو رسیدند، در آنجا تحصن کردند و در حمایت از امام وعلیه رژیم شعار دادند. جمعیت، منتظر آمدن آیت‌الله دستغیب ماند و چون از ایشان خبری نشد، به حال اعتراض از مسجد بیرون آمدند و در خیابان‌های اطراف به تظاهرات پرداختند دسته دسته به طرف بازرار وکیل حرکت و با پلیس درگیر شدند حکومت برای خاموش کردن این قیام در شیراز، لشکر جنوب را به کمک شهربانی فرستاد . در درگیری‌های اولیه پلیس به سوی تظاهر کنندگان  ابتدا گاز اشک اور شلیک کرد اما با شدت یافت اعتراض به سوی انها آتش گشود که در نتیجه‌ آن، عده‌ای از جمله تعدادی از زنان شهید شدند که هنوز هیچ آمار دقیقی از آنها در دست نیست. 

در شهر خمین ـ زادگاه امام ـ نیز  زنان نقش زیادی دروقایع و تظاهرات خرداد 1342 ایفا کردند. پس از اینکه خبر دستگیری امام با اندکی تاخیر به شهر خمین رسید، مردم آنجا که از دوستداران امام بودند  به هیجان آمده و در میادین و  خیابان‌های اصلی شهر جمع شدند و در اعتراض به این اقدام حاکمیت دست به تظاهرات گسترده ای زدند. بنا به روایات زنان نقش مهمی  در این تظاهرات‌داشتندو بنا به اعتقادی می‌گویند که آنان  بیش از مردان در این حماسه موثر  بودند. آنها هم مانند زنان شهر قم علیه شاه شعار سر داده و ناله و شیون می‌کردند و با آه وفغان میگفتند :«یا مرگ یا خمینی». وقتی مأموران، برای متفرق کردن تظاهرات‌کنندگان به مقابله با آنان آمدند، زنان نخستین گروهی بودند که با آنان درگیر شدند و با این کار خود، مردان  را تشجیع کرده و از انان خواستند در برابر یورش ماموران مقاومت کنند.

تظاهرات مردم ورامین هم در نوع خود جالب است و با توجه به تقارن با عاشورا و مراسم های خاصی که اجرا می‌کردند رنگ و بویی عاشورایی و حسینی به خود گرفت. مردم در حال اجرای مراسم بنی اسد بودند که خبر دستگیری امام را شنیدند که یکباره مراسم به تظاهرات ضد حکومتی تبدیل شد و مردم و جوانان کفن پوش به طرف تهران حرکت کردند. جالب توجه اینکه زنان هم با اشتیاق خاصی با مردان همراه شدند اما مردان با رفتن انها مخالفت کردند ولی هنوزبه پل حاجی نرسیده بودند که باز هم مشاهده کردند زنان مخفیانه دنبالشان میروند این بار هم مانند دفعه پیش مانع  از رفتن انها به تهران شدند.

با این وجود شاه ودیگر دستیارانش در سرکوب مردم نمیخواستند این واقعیت را بپذیرند که جامعه ایران بیدار شده و نمیخواهد به اصلاحات آمریکایی تن در دهد. علم قیام را نقشه و توطئه دشمنان نامید که میخواستند با پول دادن به وعاظ و عده ای اشرار به مقاصد خود مبنی بر ضریه زدن به نظام شاهنشاهی برسند.[38]شاه میز که چند روز بعد به همدان سفر کرد تا اسناد زمین‌ها را به کشاورزان بدهد  در هتل بوعلی با چند تن از اعضای جمعیت زنان گفتگو کرد و با آنها از اینده روشن زنان ایرانی سخن گفت  و به تقبیح قیام 15 خرداد پرداخت و گفت دیدی ارتجاع چه کرد؟ یک فرد شیعه ایرانی از یک بیگانه غیر مسلمان پول بگیرد و علیه ملت عمل کند!

زنان به عنوان نیمی از جمعیت جوامع در طول تاریخ نقش بسزایی ایفائ کرده اند اما اکثر منابع از آن غفلت کرده اند. زنان ایران هم از این قاعده مستثنی نیستند. با توجه به فرهنگ ایرانی اسلامی ما و جایگاه والای زن می‌توان گفت که زنان به هیچ وجه منفعل نبوده اند. در دوره قاجار به خوبی در عرصه ظاهر شده و به وظیفه ملی و دینی خود در برابر استعمار و استبداد عمل کردند. دوره پهلوی شاهد نوسازی ایران هستیم که رضا شاه می‌خواست با کشف حجاب در نظر خودش این قشر را اجتماعی کرده به صحنه اجتماع بیاورد اما این نتیجه معکوس داد و زنان محجوب ایرانی برای آنکه چادر و حجاب را کنار نگذارند ترجیح دادند در خانه و کنج خلوت خانه‌ها بمانند. محمد رضا شاه تصمیم گرفت با طرح دیگری به نام حق رای به زنان آنها را به ابزار دست خود تبدیل کند که بازهم نتیجه برعکس شد و با مقاومت شدید از سوی زنان روبه‌رو شد. اوج آن در 15 خرداد بود و در واقع این قیام آغاز حضور فعال زن به شمار می‌رود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها