دوشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۴:۵۶
«من و ماروین گاردنز» و «کتابدار دوست داشتنی ما» را از دست ندهید

محبوبه نجف‌خانی در یادداشتی که در اختیار ایبنا قرار داده کتاب «من و ماروین گاردنز» و مجموعه «کتابدار دوست داشتنی ما» را برای مطالعه نوروزی به کودکان و نوجوانان پیشنهاد داده است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)-محبوبه نجف‌خانی: ازجمله کتاب‌هایی که نوجوانان می‌‌توانند در ایام تعطیلات نوروز مطالعه کنند کتاب «من و ماروین گاردنز» نوشته ایمی ساریگ کینگ است که با ترجمه رضوان خرمیان از سوی نشر داستان جمعه در 263 صفحه منتشر شده و کتاب شایسته تقدیر سی‌و هشتمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی در بخش داستان ترجمه حوزه نوجوان بوده است.
 
در این کتاب، اُب پسر نوجوانی است که در ایالت پنسیلوانیای آمریکا زندگی می‌کند. خانه آن‌ها با هکتارها زمینی احاطه شده که زمانی متعلق به اجداد مادرش بوده، اما حالا از آن همه زمین بجز خانه و تکه‌ای زمین کوچک که برکه‌ای زیبا در آن قرار دارد، چیزی برایشان باقی نمانده است. اُب علاقه زیادی به این برکه و تمام گیاهان و جانوران آن و حتی زمین‌های اجدادی از دست رفته دارد که حالا به مالکیت شرکت‌های ساختمان سازی درآمده است و هر روز آپارتمان جدیدی از دل خاک سربرمی‌آورد و آب و خاک منطقه را آلوده می‌کند.
 
اُب هر روز به کنار برکه می‌رود و زباله‌های رها شده در طبیعت را جمع‌آوری می‌کند. در یکی از همین روزهای پاکسازی، او با حیوان جدید و عجیبی توی برکه روبه‌رو می‌شود که قبلا هرگز شبیه آن را ندیده بوده. این حیوان نه تنها ظاهر و رفتار عجیب، بلکه ویژگی مخصوصی دارد: پلاستیک می‌خورد. اُب به دلایلی اسم آن حیوان را ماروین گاردنز می‌گذارد و تصمیم می‌گیرد این راز را پیش خود نگه دارد. اما یکی از دوستان قدیمی‌اش - که مدتی است با هم مشکل پیدا کرده‌اند و او به دار و دسته قلدرهای مدرسه پیوسته- به طور اتفاقی ماروین را پیدا می‌کند. اُب که جان ماروین را در خطر می‌بیند تصمیم می‌گیرد از یک بزرگسال کمک بگیرد و چه کسی شایسته‌تر از معلم علوم مهربان مدرسه که عاشق طبیعت و حفظ محیط زیست است. معلمی که اسطوره و الگوی اُب است و توی مدرسه در «هفته جهانی زمین» به جای یک هفته، «ماه زمین» برگزار می کند و در این ماه، هر روز حقیقتی تکان‌دهنده و تفکربرانگیز را با دانش‌آموزان در میان می‌گذارد. مثل: انسان‌ها در هر دقیقه یک میلیون کیسه‌پلاستیکی استفاده می‌کنند! «و یا 500 سال طول می‌کشد تا یک بطری پلاستیکی تجزیه شود!»
 
کتاب من و ماروین گاردنز در سال 2017 برنده جوایز متعددی شده است. نویسنده برای نوشتن این کتاب از دغدغه‌ها و تجربه‌های شخصی‌اش الهام گرفته. این کتاب برای کسانی است که عاشق طبیعت و حفظ محیط زیست هستند، نگران میلیون‌ها پلاستیکی که هر سال وارد دریاها و اقیانوس‌ها می‌شوند، نگران باغ‌ها و جنگل‌هایی که از دست می‌روند و تمام دغدغه‌شان نجات سیاره زمین است. داستان از زبان راوی اول شخص روایت می‌شود و لحن صمیمانه، فصل‌های کوتاه، فلش‌بک‌ها، تعلیق‌های پرکشش، پیرنگ قوی و پیام‌های هشدار دهنده، کتاب را به شدت جذاب و خواندنی کرده است. کتابی ارزشمند که نه تنها نوجوانان که لازم است خانواده‌ها و معلمان و مربیان نیز آن را بخوانند.

«از حالا تا صد سال بعد، آیا همه مردم زباله‌هایشان را بازیافت می‌کنند؟ آیا شیوه زندگی‌شان را تغییر می‌دهند؟ آیا ممکن است کسی راهی برای تمیز کردن هوا و آب و خاک پیدا کند؟ خیلی چیزها ممکن است در طول صد سال اتفاق بیفتد. شاید اگر همه متوجه می‌شدند که ما می‌توانیم جهان را تغییر بدهیم، شاید یاد می‌گرفتیم جور دیگری زندگی کنیم.»
 
مجموعه «کتابدار دوست داشتنی ما»
مجموعه «کتابدار دوست داشتنی ما» شامل «کتابدارمان چیزی به ما یاد نمی‌دهد»، «اژدهای خانم کتابدار»، «در اینترنت خواندم» و «جست وجوی یک‌هویی به روش دیویی» نوشته تونی بازنو، است که با تصویرگری ساچیکو یوشیکاوا و ترجمه فرمهر منجزی از سوی انتشارات میچکا (مبتکران) با تصاویری رنگی منتشر شده است.
 
در این مجموعه خانم اسکوروپسکی کتابدار مدرسه است. کتابداری مهربان و خلاق که عاشق کارش است. یک روز با لباس اژدهایی توی راهروهای مدرسه راه می رود و بچه‌ها را به رقابت در کتاب‌خوانی دعوت می‌کند و می‌گوید قرار است معلم کلاسی که بالاترین امتیاز را در مسابقه کتابخوانی کسب کند، کله اژدها روی سرش بگذارد و معلم کله اژدهایی شود. همچنین اعلام می‌کند که حتی زمان گوش دادن به کتاب صوتی و خواندن کتاب‌هایی با خط بریل هم  جزو ساعت کتابخوانی محاسبه می‌شود. 
 
یک روز با گوشواره‌هایی به شکل اعداد به مدرسه می‌آید و با بچه‌ها از رده‌بندی کتاب‌ها می‌گوید و آن‌ها را با روش دیویی آشنا می‌کند و یادشان می‌دهد چگونه با استفاده از این روش کتاب‌هایی را که لازم دارند از توی قفسه‌های کتابخانه پیدا کنند. یکی از روش‌های خلاقانه او این است که به جای جواب دادن مستقیم به سوال‌های درسی بچه‌ها، به آن‌ها می‌آموزد چگونه از توی قفسه‌های کتابخانه، کتاب مورد نظرشان را بیابند و جواب سوالشان را پیدا کنند. این کار او باعث شده که یکی از بچه ها مدام تکرار کند: کتابدارمان چیزی به ما یاد نمی‌دهد و خودمان باید همه کارها را بکنیم.

خانم کتابدار برای بچه‌ها شرح می‌دهد که بهترین منبع برای پیدا کردن اطلاعات کدام است، کتاب یا اینترنت؟ و این‌که چگونه در اینترنت جست‌و‌جو کنند. اما در ضمن به آن‌ها یادآور می‌شود که نباید به تمام مطالبی که در اینترنت می‌خوانند اعتماد کنند و حتما باید اعتبار اطلاعات داده شده را بسنجند.
 
دراین مجموعه، خوانندگان در قالب داستان‌هایی جذاب و به دور از آموزش مستقیم، با قسمت‌های مختلف کتابخانه، ریزه‌کاری‌های کتابداری، چگونگی روش‌های تحقیق، شیوه‌های خلاق علاقه‌مند کردن کودکان به کتابخوانی، انواع کتابخوانی فردی و جمعی و نیز کنترل درستی اطلاعات آشنا می‌شوند.
 
تصویرهای زیبا و رنگ‌های زنده و شادِ کتاب‌ها به جذابیت داستان‌ها افزوده است. این مجموعه نامزد دریافت جایزه جشنواره رشد بوده است و خواندن آن را نه تنها به کودکان که به معلم‌ها و کتابدارهای مدارس و مروجان کتاب پیشنهاد می‌کنم. به‌خصوص که در کشور ما کمتر پیش می‌آید برای اداره کتابخانه های مدارس از فارغ‌التحصیلان باتجربه کتابداری استفاده کنند. این مجموعه می‌تواند ایده‌های جذاب و خلاقانه‌ای برای علاقه‌مند کردن کودکان به کتاب خوانی در اختیار تمام دوستداران کتاب قرار دهد. 
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها