به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – رضا دستجردی: حسین ابوالحسن تنهایی جامعهشناس را در غرفه نگارستان اندیشه دیدم و از او خواستم با ما از نگاهش به کتابخانه و کارهایی که اخیراً در دست دارد گپ بزند. آنچه در پی میآید حاصل گفتوگوی این جامعهشناس با ایبنا است.
وی در ابتدای سخنان خود از شرایط کتابخوانی در کشور اظهار تأسف کرد و گفت: «متأسفانه بازار کتاب رو به افول است که از جمله دلایل آن تورم میباشد. ضمن آنکه توجه کافی دانشجویان به کتاب خواندن نیز بنا به دلایل امید اجتماعی کاهش یافته است، به همین خاطر است که وقت کافی برای کتاب خواندن نمیگذارند. ادبیات مینیمالیستی کوتاهکوتاه و شیوع استفاده از تلفنهمراه شاید حوصله افراد را برای خواندن کتابهای جدی از میان برده است». تنهایی ضمن اشاره به شرایط امروز جامعه خاطرنشان ساخت: «کتاب خواندن دغدغه خاص میخواهد، نه فقط تورق کردن یا تماشای کتاب از پشت شیشه. آدمها باید دنبال یک یا چند خط فکری باشند و در آن کار کنند. این امر مستلزم آن است که یا انسان حرفهاش این باشد یا دانشپژوه باشد، یا حداقل اولویت کاریاش این باشد. اکثریت مردم به صورت تفننی وارد این حوزه میشوند. متأسفانه کمشدن فرصتهای زندگی که نتیجه خرابی دستگاههای اقتصادی مملکت است، انگیزههای خرج کردن و هزینه کردن در کار کتاب را هم برای ناشران از بین برده و هم برای خوانندگان. برای آنهایی که به صورت جدی کتاب میخوانند و ناشرانی که کتاب جدی چاپ میکنند قاعدتاً باید دغدغههای خیلی خاص داشته باشند و دنبال تجارت نباشند. عناوین تجاری زیادی کار میشود که نمیخواهم به نام آنها اشاره کنم، ولی کار تخصصی کردن رو به افول است، بازار کتاب بازار خوبی نیست».
تنهایی در ادامه، به آثار گذشته خود اشاره کرد و گفت: «کارهای اصلی من، نظریهشناسی، نظریهپردازی، نقد نظری و ساختارشناسی نظری است که مهمترین نمود آن در کتاب «جامعهشناسی نظری» دیده میشود که به همت نگارستان اندیشه منتشر شده است. این کتاب، ساختارشناسی نظریه را از ابتدا تا انتها نقد و تلفیق و تبارشناسی کرده است. بقیه کارهایم هم مربوط به معرفتشناسی و تاریخ نظریههاست که در این حوزه کارهای بسیاری انجام دادهام». این جامعهشناس به آثار خود از سال ۱۴۰۰ به بعد اشاره کرد و گفت: «دستگاههای نظری» را نوشتهام که در هشت جلد چاپ شده است. یکی از کارهای مهم من، معرفی پاردایم مکتب شیکاگو در جامعهشناسی است که خودم شاگرد این مکتب بودهام. یکی از کارهای من در طول این چهار دهه، معرفی این مکتب بوده است. متأسفانه در جامعه ما بسیار کژخوانی و کجفهمی از این مکتب شده که خوشبختانه چند سالی است که به کمک دانشجویانم توانستیم یک دانشنامه شیکاگویی که با پیشنهاد نگارستان اندیشه انجام شد را به انجام برسانیم. شاید بتوان گفت اولین و مهمترین معرف مکتب شیکاگو در ایران است که دادههای دست اول در آن ارائه میشود.»
وی در پایان، به کتابهای در دست چاپ خود هم اشاره و خاطرنشان ساخت: «یک کتاب دیگر هم زیر چاپ دارم به نام «جامعهشناسی؛ خیابان زندگی هر روزه من» که در آن تلاش کردهام جامعهشناسی را به زبان ساده تبیین کنم و نزدیک به زبان عامه باشد، خصوصاً آنکه به صورت مصور هم کار شده است. کتاب دیگری که کار کردهام «اندیشه و جنبش نظری در جامعه برونساخت» است». تنهایی به اصطلاح جدید خود نیز اشاره و سخن خود را اینگونه پایان داد: «سی سال است که روی اصطلاح «برونساخت» کار کردهام که اولین بار در سال ۱۴۰۰ از آن صحبت کردم، دستگاه نظری تفسیری – پراگماتیستی که در آن دیدگاه خودم را مطرح نمودهام. در حقیقت میخواهم بگویم که از منظر تفسیری – پراگماتیستی، جوامعی مثل ایران، جزو جوامع برونساخت هستند، به این معنا که در طبقه فرادست و فرودست، مدیریت جامعه و مردم از جنسهای مختلف هستند».
نظر شما