جمعه ۲۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۵
توجه ازغندی به نقش نظامیان در سیاست و رابطه نخبگان با قدرت

رضا نجف‌زاده گفت: ازغندی علاوه‌بر تحلیل سیاست خارجی در دو دوره پهلوی و جمهوری اسلامی، از معدود افرادی بودند که درباره جنگ نیز به‌طور مستقل قلم زد. آثار او در کنار کارهای افرادی چون جلیل روشندل، از معدود تحلیل‌های استراتژیک مستقل پس از انقلاب است. او توجه ویژه‌ای به دیکتاتوری‌های نامنعطف در خاورمیانه داشتند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا مائده مرویان حسینی، آیین یادبود زنده‌یاد سیدعلیرضا ازغندی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ سیاسی و مدرس گروه علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی، روز پنجشنبه ۲۶ تیرماه با حضور جمعی از استادان علوم سیاسی در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

سید علیرضا ازغندی زاده متولد ۱۳۲۰ در مشهد، استاد علوم سیاسی و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی بود. او همچنین در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران تدریس می‌کرد و مدتی مدیریت گروه علوم سیاسی این دانشگاه را بر عهده داشت. ازغندی یکی از اعضای مؤسس انجمن علوم سیاسی ایران نیز بود. حوزه اصلی پژوهش او تاریخ سیاسی معاصر ایران، به‌ویژه دوره پهلوی، بود. در این زمینه کتاب‌ها و مقالات متعددی از جمله «ارتش و سیاست»، «روابط خارجی ایران»، «اندیشه های سیاسی سعدی»، «تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران» و «فرایند عقلانی شدن دولت و سیاست در ایران عصر مشروطه» منتشر شده است.

روایت بدون جانبداری سیاسی از تاریخ ایران
در ابتدای مراسم صادق زیبا کلام، نویسنده و استاد علوم سیاسی ضمن اشاره به نگاه مستقلانه زنده‌یاد علیرضا ازغندی گفت: به نظرم یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های دکتر علیرضا ازغندی، که کمتر درباره‌اش صحبت شده، نگاه مستقل و متفاوت ایشان به تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران پس از انقلاب است. بعد از سال ۱۳۵۷، روایت رسمی از تاریخ معاصر ایران، به‌ویژه دوران پهلوی، تا حد زیادی تحت تأثیر نگاه ایدئولوژیک و سیاسی قرار گرفت. این روایت عمدتاً توسط مجموعه‌ای از نویسندگان و استادان چه در حوزه و چه در دانشگاه، تقویت شد. در این چارچوب، مشروطه از مسیر اصلی‌اش منحرف شده، رضاشاه محصول یک کودتای وابسته به انگلستان معرفی شده و محمدرضاشاه نیز کاملاً وابسته به آمریکا دانسته می‌شود، اما دکتر ازغندی از معدود استادانی بود که در آثار و تحلیل‌هایش این روایت رسمی را بازتولید نکرد. او تلاش می‌کرد با رویکردی مستند و تحلیلی، بدون جانبداری سیاسی یا ایدئولوژیک، به تاریخ بپردازد. همین نگاه باعث شد که اگرچه به‌طور کامل کنار گذاشته نشد، اما حمایت یا تریبون خاصی هم برای او فراهم نشد. به عبارتی، روایت او با روایت مورد نظر نهادهای رسمی فاصله داشت و همین امر سبب شد جایگاه عمومی او در فضای رسمی چندان برجسته نشود.

متانت و تواضع مرحوم ازغندی همیشه در خاطرم باقی است
در ادامه مجید توسلی رکن‌آبادی، همکار زنده‌یاد ازغندی در دانشگاه آزاد علوم تحقیقات، به ویژگی‌های اخلاقی این استاد پرداخت و گفت: بنده به دلیل سال‌ها مسئولیت در مدیریت دانشکده حقوق و علوم سیاسی واحد علوم و تحقیقات، افتخار همراهی با اساتید بزرگی را داشتم. استادانی که یا بازنشسته شده بودند یا به نحوی جذب واحد علوم و تحقیقات می‌شدند و این دانشگاه به مرکزی کم‌نظیر تبدیل شده بود. دکتر ازغندی انسانی متواضع و آرام بودند. البته، بعضی مواقع درباره مسائل خاص، اختلاف‌نظرهایی هم پیش می‌آمد. مثلاً زمانی که قرار شد گرایش جامعه‌شناسی سیاسی راه‌اندازی شود، از ایشان خواسته شد روی این موضوع کار کنند. در سال ۱۳۹۱، شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب کرده بود که ایجاد رشته‌های جدید در علوم انسانی منوط به بازنگری سرفصل‌هاست. به همین دلیل، ما به‌جای ایجاد رشته جدید، به توسعه گرایش‌ها پرداختیم. با مکاتبات انجام‌شده، توانستیم گرایش جامعه‌شناسی سیاسی را با زحمت‌های بسیار وارد دفترچه کنکور کنیم و امروز هم همچنان برقرار است.

او ادامه داد: نکته دیگری که از دکتر ازغندی در خاطرم هست، آرامش، متانت و تواضع ایشان است. در سال ۱۳۹۰، که بحث برگزاری آزمون جامع برای دکتری مطرح بود، من بر برگزاری جدی و دقیق آزمون اصرار داشتم. دکتر زیباکلام هم از مخالفان اجرای این طرح بود، حتی چند بیانیه علیه ما صادر کردند. به‌خاطر دارید که روزنامه فارس نوشت: «جاسبی حریف یک رئیس دانشکده نشد.» چون گفته بودم آزمون باید جدی باشد و توسط اساتید مرکز تهران برگزار شود. دکتر ازغندی نخستین فردی بود که آمد و گفت: «بگذارید این کار انجام شود، ارتقایی در آن نهفته است.» ایشان همیشه تلاش می‌کردند با آرامش نصیحت کنند که تعادل حفظ شود.

توسلی با تاکید بر نقش زنده‌یاد ازغندی در جامعه‌شناسی سیاسی گفت: دکتر ازغندی در سال‌هایی که در دانشگاه بودند، نقش مؤثری در حوزه جامعه‌شناسی سیاسی ایفا کردند. همان‌طور که آقای دکتر زیباکلام اشاره کردند، ایشان با دقت به موضوعاتی مثل طبقات اجتماعی، نقش نظامیان در سیاست، نخبه‌گرایی و رابطه نخبگان با قدرت توجه داشتند. همین موضوعات به شکل موضوع پایان‌نامه‌ها انتخاب می‌شد و مسیرهایی جدید در پژوهش باز می‌کرد. روحشان شاد. امیدوارم که بتوانیم ادامه‌دهنده راه علمی ایشان باشیم.

استادی که از قدرت طلبی و جنجال دور بود
حمید احمدی، همکار زنده‌یاد علیرضا ازغندی در دانشگاه آزاد علوم تحقیقات، از نحوه آشنایی با زنده‌یاد ازغندی یاد کرد و گفت: من ازغندی را از دوران دانشجویی می‌شناختم. آن آشنایی اولیه مربوط می‌شود به سال ۱۳۵۹، زمانی که انقلاب فرهنگی اتفاق افتاد و دانشگاه‌ها تعطیل شد تا سال ۶۲ که دانشگاه‌ها بسته بودند و ما هرکدام دنبال کاری رفتیم. من مدتی در مشهد در هیئت هفت‌نفره تقسیم زمین مشغول جذب نیرو بودم. در آن دوران شنیدیم که گروهی در وزارت علوم برای بازگشایی دانشگاه‌ها برنامه‌ریزی می‌کنند. آقای همایون الهی، رئیس گروه علوم سیاسی بود. من نیز کنجکاو شدم و به دفترشان در خیابان ویلا رفتم و پیشنهاد همکاری به آنان دادم، ایشان استقبال کردند و گفتند: «خیلی هم عالی است، تو خودت نماینده دانشجوها باش.» و من با گروهی آشنا شدم که در رأس آن‌ها مرحوم دکتر ازغندی بود. دکتر ازغندی در آن ایام روی کتابی با عنوان «سیاست خارجی ایران» کار می‌کرد که تحت عنوان «روابط خارجی ایران» تصویب شده بود. این کتاب در کنار آثار شاخصی چون کتاب دکتر مهدوی و کتاب ترجمه‌نشده دکتر رمضانی، جزو منابع اصلی در حوزه سیاست خارجی ایران است.

او ادامه اداد: بعدها در دانشگاه آزاد کرج دوباره با دکتر ازغندی همکار شدیم. ایشان کتاب‌هایی مانند «نخبگان ایران بین دو انقلاب» و آثار دیگری در جامعه‌شناسی سیاسی ایران نوشتند. متأسفانه در سال‌های پایانی عمرشان به دلیل بیماری و نیز تحولات دانشگاه آزاد، اذیت شدند. تغییر وضعیت استادان باسابقه و حذف یا محدود کردن نقش آنان، موجب رنجش شدید برخی مانند دکتر قوام، دکتر ساعی، دکتر کاظمی و دکتر ازغندی شد. دکتر ازغندی مردی بسیار وارسته، نیک‌خو، دور از جنجال و اهل مطالعه و تحقیق بودند. اهل قدرت و هیاهو نبودند. اگر مسئولیتی هم داشتند، با نرمی و درایت با اساتید و دانشجویان برخورد می‌کردند.

رویکرد ساختاری ازغندی در تحلیل تاریخ سیاسی
مجتبی مقصودی، بنیان‌گذار انجمن صلح ایران، به بیان ویژگی‌های اخلاقی و خاطرات مرتبط با زنده‌یاد ازغندی پرداخت و گفت: درباره استاد دکتر ازغندی، باید به نقش مؤثرشان در تدوین و تصویب سرفصل‌های رشته علوم سیاسی، تألیف کتاب‌های درسی آن مقطع و همچنین همراهی با مجموعه‌ای اشاره کنم که در دهه ۷۰ و ۸۰ مدیریت علوم سیاسی کشور را در دانشگاه‌های مختلف برعهده داشتند. در تاسیس انجمن علوم سیاسی، ۱۹ نفر پیش‌بینی شده بودند که دو نفر از دانشگاه شهید بهشتی بودند، یکی از آن‌ها دکتر ازغندی بود. از ایشان خواهش کردم در این مجموعه حضور داشته باشند و باز هم با پیگیری من، در هیئت‌مدیره اول انجمن علوم سیاسی ایران (در سال ۱۳۸۲) شرکت کردند و عضو اصلی شدند.

او اضافه کرد: یکی از ویژگی‌های بارز دکتر ازغندی، رویکرد ساختاری ایشان در تحلیل تاریخ سیاسی بود، در مقابل تاریخ‌نگاری سنتی که بر نقش نخبگان تأکید داشت. به‌عنوان مثال، من شاگرد دکتر جواد شیخ‌الاسلامی بودم؛ ایشان تمام جزئیات ارتباطات خانوادگی سیاست‌مداران را می‌دانستند و ساخت قدرت را این‌گونه تحلیل می‌کردند. در مقابل، مرحوم دکتر ازغندی بیشتر به ساختارها توجه داشتند. واقعیت این است که خود من حتی بستگان خودم را هم خوب نمی‌شناسم، ولی دکتر شیخ‌الاسلامی دقیقاً می‌دانست که هر سیاست‌مدار تا چند درجه فامیلی با چه کسانی ارتباط دارد. اما کتاب «جامعه‌شناسی سیاسی» که من نوشتم، تا حد زیادی متأثر از آموزه‌های ازعندی بود. ایشان فردی ایران‌گرا، ملی‌گرا، منظم و دارای دیسیپلین بودند. از اساتید طیف کلاسیک به‌شمار می‌آمدند. فاصله‌شان با دانشجویان نه خیلی نزدیک و نه خیلی دور بود، معمولاً رسمی بود. نکته‌ای که شاید کمتر گفته شود، نگاه انتقادی ایشان بود.

فضای امروز علوم سیاسی، نیازمند بازتعریف مفاهیم
جواد رنجبر درخشیلر، مدیرسابق گروه صلح و ادبیات انجمن علمی مطالعات صلح ایران، با اشاره به اهمیت چنین برنامه‌هایی گفت: صحبت کردن از یادبود یک استاد، واقعاً کار ساده‌ای نیست. ای کاش استاد در میان ما بودند و در حضور خودشان از آن‌ها یاد می‌کردیم. با این حال، برگزاری چنین یادبودهایی اهمیت زیادی دارد و به همین خاطر، از برگزارکنندگان این جلسه، به‌ویژه خانم دکتر حسام‌قاضی، سپاسگزارم. یکی از نکاتی که در این‌گونه مراسم‌ها باید به آن توجه کرد، این است که وقتی از یک استاد یاد می‌شود، ناخواسته این تصور شکل می‌گیرد که او بی‌نقص بوده است. در حالی‌که نسل دکتر ازغندی، هرچند نسلی درخشان و تأثیرگذار بوده، اما آثار علمی آن‌ها نیز قابل نقد و بازنگری است. علم مقدس نیست و نگاه هر تحلیلگری و مولفی بازتاب زمانه اوست.

مدیرسابق گروه صلح و ادبیات انجمن علمی مطالعات صلح ایران در ادامه گفت: چهره‌هایی چون تقی‌زاده، زرین‌کوب و زریاب خویی، با وجود جایگاه برجسته‌شان، آثارشان هم خالی از خطا نبوده است. منابع آن دوران محدود بود و امروز می‌توان تحلیل‌های تازه‌تری ارائه داد. در کتاب "روابط خارجی ایران" عبارتی تحت عنوان "دولت دست‌نشانده" آمده بود. از استاد درباره آن پرسیدم و گفتند: فقط کتاب را بخوان، پرانتز را ول کن! با این حال، محتوای کتاب نیز نگاهی انتقادی داشت. امروز با ابزارهای روش‌شناسی جدید می‌توان این تحلیل‌ها را بازخوانی کرد. فضای امروز علوم سیاسی، نیازمند بازتعریف مفاهیم هست. مفاهیمی مانند "اقتدارگرایی"، "استبداد"، "دولت ملی" یا "دولت دست‌نشانده" باید با دقت بیشتری به کار روند تا تحلیل‌ها از مسیر علمی خود منحرف نشوند. آثار مرحوم دکتر ازغندی می‌توانند مبنایی برای بازسازی علم سیاست در ایران باشند.

نگاه تاریخی ازغندی در تحلیل امر سیاسی
رضا نجف‌زاده، مترجم و پژوهشگر در حوزه علوم سیاسی، ضمن اشاره به نگاه تاریخی مرحوم علیرضا ازغندی گفت: اهمیت ازغندی بر کسی پوشیده نیست. دانشجویان دهه‌های ۶۰، ۷۰، ۸۰ و حتی اوایل دهه ۹۰ با ایشان آشنا بوده‌اند، به‌ویژه دانشجویان دانشگاه آزاد که سال‌های بیشتری افتخار شاگردی ایشان را داشته‌اند. از ایشان تعدادی کتاب نیز به یادگار مانده که بازتاب‌دهنده فضای فکری دهه ۶۰ و جنبش‌های ضدامپریالیستی آن دوران است.

او ادامه داد: دکتر ازغندی از معدود کسانی بودند که با نگاه تاریخی به امر سیاسی می‌پرداختند، و خوشبختانه نگرش تاریخی ایشان امروز نیز توسط استادانی چون دکتر احمدی و دکتر زیباکلام تداوم یافته است. ایشان را باید تاریخ‌نگار علم سیاست دانست؛ شاید پیراسته‌ترین و غیرایدئولوژیک‌ترین تاریخ‌نگاری‌ای که تاکنون در این حوزه انجام شده باشد. کسانی که با تاریخ علم سیاست در ایران آشنایی دارند، می‌دانند که چنین کاری چقدر کم‌نظیر است.

نجف‌زاده همچنین به ویژگی روش‌شناختی آثار ایشان اشاره کرد و گفت: یکی از ویژگی‌های مهم دکتر ازغندی، نگاه ترکیبی‌شان بود؛ جمع بین نخبه‌گرایی و ساختارگرایی در تحلیل سیاست و جامعه ایران. اثر برجسته‌شان، نخبگان سیاسی ایران بین دو انقلاب، به مسئله "دور بودن واحد کنش سیاسی در ایران" اشاره دارد؛ امری که همچنان در سیاست ما تداوم دارد.

او در ادامه افزود: دکتر ازغندی علاوه‌بر تحلیل سیاست خارجی در دو دوره پهلوی و جمهوری اسلامی، از معدود افرادی بودند که درباره جنگ نیز به‌طور مستقل قلم زدند. آثار ایشان در کنار کارهای افرادی چون جلیل روشندل، از معدود تحلیل‌های استراتژیک مستقل پس از انقلاب است. ایشان توجه ویژه‌ای به دیکتاتوری‌های نامنعطف در خاورمیانه داشتند.

زنده‌یاد ازغندی، انسانی اخلاق‌مدار و به‌روز بود
اسدالله اطهری، رئیس انجمن مطالعات غرب آسیا، از آشنایی خود با مرحوم علیرضا ازغندی گفت: سخن گفتن در چنین محفلی برای من دشوار است. نخستین‌بار در سال ۱۳۶۳ وارد دانشگاه تهران شدم و همان زمان، با دکتر ازغندی آشنا شدم که از دانشگاه شهید بهشتی برای تدریس به دانشگاه تهران می‌آمد. بعدها در دانشگاه آزاد، همکار ایشان بودم و در تدوین برخی رساله‌ها و مقالات نیز با ایشان همکاری داشتم.

او با اشاره به تجربه‌اش در مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه افزود: در آن نشست‌ها با شخصیت و دیدگاه‌های ایشان بیشتر آشنا شدم. دکتر ازغندی نقش مهمی در جامعه‌شناسی سیاسی داشت. من افتخار داشتم شاگرد استادانی چون دکتر بشیریه، دکتر نقی‌زاده، دکتر پهلوان و دکتر ازغندی باشم. متأسفانه جامعه‌شناسی سیاسی در فضای دانشگاهی ایران مهجور مانده است، شاید به این دلیل که مستقیماً با قدرت و ساختارهای آن درگیر است. با وجود چالش‌های حوزه جامعه‌شناسی سیاسی، دکتر ازغندی یکی از چهره‌های جریان‌ساز این حوزه بود. در کنار او، باید به نقش نظریه‌پردازان اپوزیسیون مانند پویان، احمدزاده و جزنی نیز اشاره کرد که در برخی موارد عمیق‌تر از تولیدات رسمی دانشگاهی عمل کردند.

او به ویژگی‌های فردی و حرفه‌ای ازغندی پرداخت و گفت: او حوزه مشخص مطالعاتی داشت، به ارتباط بین‌نسلی باور داشت، مفاهیم را دقیق و منسجم منتقل می‌کرد، نظریه را با داده ترکیب می‌کرد، تخصص‌گرا، اخلاق‌مدار، به‌روز، دقیق، فروتن، ایران‌دوست و قانون‌محور بود. به دانشجویان توجه ویژه‌ای داشت. یک‌بار شخصاً به من چهار کارتن کتاب هدیه داد که بعدها بخشی از آن را به دانشگاه سیستان و بلوچستان اهدا کردم.

دکتر ازغندی پدر علمی من بود
مسعود مطلبی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران مرکز، ضمن اشاره به زنده‌یاد ازغندی به عنوان پدر علمی خود گفت: من همیشه به دانشجویانم می‌گویم که دو پدر دارید؛ یکی پدر ژنتیکی و دیگری پدر علمی. دکتر ازغندی پدر علمی من بود. همیشه، حتی امروز، با افتخار می‌گویم شاگرد ایشان بوده‌ام، نه همکارشان. برخی او را محتاط می‌دانستند، اما من چنین نظری ندارم. ایشان تریبون‌دار نبودند و نگاهشان به سیاست، حکومتی نبود. ترجیح می‌دادند در دانشگاه متمرکز باشند و به محل تدریس خود وفادار بمانند.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران مرکز ادامه داد: دکتر ازغندی بسیار بخشنده بودند. یک‌بار سیزده کارتن کتاب به من دادند تا برای دانشگاه محل خدمتم ببرم. همچنین در انتخاب نظریه برای رساله‌ام به من گفتند، نظریه‌ای که برای انگلستان یا فرانسه نوشته شده، لزوماً برای جمهوری اسلامی قابل تعمیم نیست. ایشان تأکید بسیاری بر بومی‌سازی نظریه‌ها داشتند. علاقه‌مند بودند بر آثار اندیشمندانی چون سعدی و غزالی نیز پژوهش کنند. امیدوارم نسل جدید علوم سیاسی راه این بزرگان را ادامه دهد.

ازغندی سیاست را با عقل و تجربه تحلیل می‌کرد
مریم اسماعیلی، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی، به ویژگی‌های شخصیتی و اخلاقی زنده‌یاد ازغندی اشاره و اظهار کرد: از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۵ در مقطع کارشناسی و از ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۵ در مقطع دکتری، افتخار شاگردی دکتر ازغندی را داشتم. همچنین در سال‌های پایانی فعالیت‌های دانشگاهی ایشان، در دانشگاه علوم و تحقیقات، توفیق همکاری با ایشان را داشتم. ازغندی شخصیتی فروتن، صبور و اندیشمند بود. هرگز از جایگاه علمی خود برای تحقیر دیگران استفاده نمی‌کرد و با وجود اقتدار پدرانه‌ای که داشت، همواره با احترام و مهربانی با دانشجویان برخورد می‌کرد. فضای کلاس‌های ایشان همراه با احترام متقابل و در عین حال پر از شور علمی بود.

او ادامه داد: یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های ازغندی، استقلال فکری و پرهیز از سیاست‌ورزی بود. ایشان هرگز خود را در ساختار سیاسی قرار ندادند و این فاصله، به او اجازه داد آزادانه‌تر نقد کند و بنویسد. او سیاست را نه با تعصب، بلکه با عقل و تجربه تحلیل می‌کرد. آثار ایشان، با زبان روشن و دقیق، مفاهیم عمیق را ساده و قابل فهم ارائه می‌دادند؛ به همین دلیل هنوز هم در بسیاری از دانشگاه‌ها به‌عنوان منبع درسی مورد استفاده‌اند. دکتر ازغندی استادی متفکر، پژوهشگری مستقل، انسانی فروتن و معلمی بود که تفکر را آموزش می‌داد. امیدوارم ما شاگردان شایسته‌ای برای او باشیم.

دولت را نقطه آغاز جامعه‌شناسی سیاسی ایران می‌دانست
محمد نژاد ایران، از دانشجویان قدیمی مرحوم علیرضا ازغندی، به بیان خاطره‌ای پرداخت و گفت: مایه افتخار است که در جمع اساتید و دوستانی حضور دارم که برای بزرگداشت استادی گرد آمده‌اند که حق بزرگی بر گردن ما دارد. حدود چهارده سال پیش، در کلاس دکترای جامعه‌شناسی سیاسی دکتر ازغندی حضور داشتم. آن زمان تدریس فقط محدود به ۵۰ صفحه نخست کتاب «جامعه‌شناسی سیاسی ایران» بود. بسیاری از ما، با نگاهی متاثر از گفتمان‌های مارکسیستی یا باستان‌گرا، انتظار داشتیم تمرکز بر نیروها و طبقات اجتماعی باشد، اما ایشان دولت را نقطه آغاز تحلیل می‌دانستند. درک این نگاه برایمان دشوار بود، اما بعدها متوجه شدم ایشان با شناختی دقیق از تاریخ معاصر ایران، دریافته بودند که برخلاف الگوهای غربی، در ایران این دولت است که طبقات و نیروهای اجتماعی را شکل داده است.

او ادامه داد: دکتر ازغندی به جای نظریه‌پردازی پرطمطراق، تلاش می‌کرد واقعیت جامعه ایران را با تکیه بر تاریخ توضیح دهد. نگاه او برآمده از تجربه، مطالعه و درک عمیق ساختار قدرت در ایران بود.

نژاد ایران با اشاره به فروتنی شخصیت مرحوم ازغندی گفت: ایشان اهل تریبون نبودند، از حضور رسانه‌ای پرهیز می‌کردند و بیش از هر چیز، معلمی فروتن و اندیشمند باقی ماندند. در کلاس، دیدگاه خود را داشتند اما هرگز آن را تحمیل نمی‌کردند. دانشجویان را به تفکر مستقل تشویق می‌کردند. با گذشت زمان، به این نتیجه رسیدم که برای فهم جامعه‌شناسی سیاسی ایران، باید بار دیگر از نقش دولت آغاز کنیم. امروز بیش از گذشته به این نگاه تحلیلی نیاز داریم؛ نگاهی که دکتر ازغندی با سادگی و دقت علمی‌اش به ما آموخت.

برای ما فقط یک استاد نبود، بلکه معلم زندگی بود
در پایان نیلوفر چیچیان، از دانشجویان قدیمی زنده‌یاد سید علیرضا ازغندی با یادآوری خاطره‌ای از ایام دانشجویی گفت: افتخار می‌کنم که دانشجوی اساتیدی بودم که سنت آلمانی، سنت آمریکایی و سنت اسلامی را توأمان به دانشجویان خود آموخت. دیسیپلین آلمانی، آزاداندیشی آمریکایی و چهارچوب‌های اسلامی در رفتار و آموزش آن‌ها نمایان بود. از آن‌ها فقط درس سیاست نگرفتیم؛ بلکه درس زندگی آموختیم. در آخرین مقطع تحصیلی‌ام، در یکی از کلاس‌های دکتر ازغندی، ایشان وقتی وارد کلاس شدند و ما را دیدند، یکی‌یکی پرسیدند: "چرا آمدی دکتری بخوانی؟ " پاسخ‌ها اغلب کلیشه‌ای بود، اما ایشان با طنز خاص خود گفتند: "نه، تو برو مغازه بزن." یا "تو بهتره ازدواج کنی". سال‌ها بعد که آن هم‌کلاسی‌ها را دیدم، متوجه شدم استاد چقدر دقیق تشخیص داده بودند. بیشتر آن‌ها دقیقاً همان راهی را رفتند که ایشان پیش‌بینی کرده بودند و موفق هم شدند. دکتر ازغندی برای ما فقط یک استاد نبود، بلکه معلم زندگی بود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین