سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - سمانه پورمحمد، مدرس دانشگاه، پژوهشگر و فعال رسانه و ارتباطات: فرهنگ به عنوان راه مشترک زندگی، اندیشه و کنش انسان در یک جامعه، میراث معنوی هر کشوری محسوب میشود و کتاب با قدمتی پنج هزارساله از نخستین عناصری بوده که در تشکیل فرهنگ و تمدن نقش داشته است. بدین سبب نیاز است به کتاب به عنوان یک عنصر مهم و اثرگذار در ارتقای فرهنگ جامعه، نگاهی چندوجهی و منشورگونه داشت تا در نهایت امر، عمل کتابخوانی محقق شود. در فرهنگ گهربار و اصیل ایرانی، کتاب همواره مونس و همراه بیبدیل آدمی بوده و اهل کتاب و مطالعه همواره از منزلتی ارجمند در یاد، خاطره و منظر عمومی جامعه برخوردار بودهاند.
با این وصف اگر در ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی همتی مداوم و سنجیده به کار بسته نشود، سایه سستی و غفلت بر این رسانه نوشتاری مستولی خواهد شد و جای حضور و انس دلنشین و تعالی بخش کتاب را سرگرمیها و دل مشغولیهای کم ارج خواهد گرفت. در این میان، خبرنگار و رسانه میتواند در پی نقش رسانای خویش همچون مدرسهای بزرگ بر تمامی حیات انسانی پرتو اندازد و در ترویج فرهنگ والای کتابخوانی گامهای موثری بردارد. خبرنگاران رسانههای ارتباط جمعی میتوانند در ترویج فرهنگهای سازنده موثر واقع شوند و کتاب را به عنوان ماندگارترین عنصر فرهنگی به جامعه بشناسانند. خبرنگاران و اهالی قلم میتوانند تاثیر شگرفی در ترویج کتاب و کتابخوانی گذارده، مردم را در جهت استفاده از منابع مکتوب فرهنگی و علمی تشویق نموده و در این راستا موجبات توسعه علمی- فرهنگی جامعه را فراهم آورند. این امر بایستی با به کارگیری روشهای تبلیغات رسانهای نوین در بین تمامی اقشار جامعه محقق شود.
در ایران سالانه بیش از ۱۰۰ هزار عنوان کتاب چاپ میشود و این برابر با کل آثار تولید شده در جهان عرب است. یکی از مشکلات جامعه برای مسئلهمند شدن کتاب این است که کتابهای خوب به مردم معرفی نمیشوند. وقتی که مردم با آثار فاخر آشنا نشوند، در نتیجه به کتاب هم علاقهمند نمیشوند. مطالعه کردن نیاز به فرهنگسازی دارد و باید زمینهای فراهم کرد که مخاطب از خود بپرسد با خرید کتاب چه اتفاقی در زندگیاش رخ میدهد؟ وقتی مخاطب نمیداند با خرید و مطالعه کتاب پنجرهای بزرگ رو به جهان دیگر به سویش باز میشود، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم به سمت خرید کتاب و مطالعه آن جذب شوند. بنابراین یکی از رسالتهای مهم اصحاب رسانه معرفی و شناساندن کتابهای ارزشمند به افراد جامعه در طیفهای مختلف با سلایق گوناگون است. اما نکته مهمی که باید به آن توجه شود این است که در برنامههای معرفی کتاب در رادیو و تلویزیون، فضای مجازی و به طور کلی در دنیای رسانه و خبرگزاریها باید از کارشناسانی دعوت شود که خود با کتاب و کتابخوانی بیگانه نباشند.
روزنامهنگاری و خبرنگاری هم نوعی نویسندگی است. بررسی زندگینامه نویسندگان مشهور نشان میدهد که تعداد قابل توجهی از آنها پیش از ورود به دنیای نویسندگی، درگیر دنیای خبر بودهاند، لذا میتوان به این نتیجه رسید که این دو عرصه در جاهایی به هم میرسند.
بسیاری از نویسندگان با روزنامهنگاری شروع کردند
نویسندگان بسیاری بودهاند که نخستین فعالیت حرفهای خود را در روزنامهها تجربه کردهاند؛ از «مارک تواین» و «دیکنز» گرفته تا «جک کرواک» و «استیگ لارسن». برخی از بزرگترین نویسندگان جهان پیش از قدم گذاشتن به عرصه نویسندگی روزنامهنگار بوده و تا پایان عمر این حرفه را ادامه دادهاند.
«اوریانا فالاچی» متولد ۲۹ ژوئن ۱۹۲۹ روزنامهنگار، نویسنده و مصاحبهگر سیاسی برجسته ایتالیایی بود که در شهر فلورانس متولد شد و در سال ۲۰۰۶ (سن ۷۷ سالگی) بر اثر ابتلا به سرطان ریه درگذشت. آنچه بیش از هر چیز به معروفیت وی کمک نمود، مجموعه مصاحبههای مفصل و مشهور او با چهرههای سیاسی سرشناسی همچون امام خمینی (ره)، یاسر عرفات، ذوالفقار علی بوتو، ایندیرا گاندی، گلدا مایر، ملک حسین، معمر قذافی، جرج حبش، و هنری کیسینجر بود. نوشتن زنانه از جنگ چیزی است که جهان ادبیات بسیار به آن نیاز دارد. کتابی مثل کتاب زندگی، جنگ و دیگر هیچ از اوریانا فالاچی که مملو از صحنههای خشونت بار جنگهای کثیفی است که متاسفانه در همین نزدیکی در جهان ما در حال رخ دادن است، از دید یک زن شجاع و خبرنگار پرتجربه و سخنور یک نوشته بسیار مهم در زمینه کتابهای ضد جنگ جهان است.
«گابریل گارسیا مارکز» نویسنده کلمبیایی برنده نوبل و از چهرههای فراموشناشدنی ادبیات آمریکای لاتین بود که آوریل سال ۲۰۱۴ درگذشت. زمانی که او در دانشگاه ملی کلمبیا رشته حقوق میخواند، کارش را به عنوان روزنامهنگار شروع کرد. «من یک روزنامهنگار هستم و همیشه روزنامهنگار بودهام. اگر روزنامهنگار نبودم هیچگاه کتابهایم نوشته نمیشد، چون تمام اطلاعات و سوژههای من برای نوشتن یک کتاب از واقعیت نشأت میگیرد.» اینها جملاتی است که مارکز در یکی از مصاحبههای خود درباره تجربه کاریاش میگوید.
او که یکی از پیشگامان روزنامهنگاری نوین (روزنامهنگاری روایی و مستند) در آمریکای لاتین است، در سال ۱۹۹۴ با تأسیس یک بنیاد ادبی-آموزشی برای آموزش روزنامهنگاری روایی و تحقیقی، در راه بالا بردن استانداردهای روزنامهنگاری در آمریکای لاتین تلاش کرد. اگر قرار باشد فقط یک کتاب از مارکز بخوانید احتمالاً آن کتاب «عشق در زمان وبا» یا «صد سال تنهایی» است.
«ارنست میلر همینگوی» داستاننویس مشهور آمریکایی که با آثاری چون «پیرمرد و دریا» و «وداع با اسلحه» و نثر روزنامهنگاریاش در جهان شناخته میشود، در جریان جنگهای داخلی اسپانیا خبرنگار بود. همینگوی یکی دیگر از نویسندگان نوبل بردهایست که تجربه کار روزنامهنگاری داشته است. او که برای نشریات محلی مینوشت، به عنوان یک خبرنگار خارجی اخبار مربوط به جنگ را پوشش میداد و از اعتبار نامش در این راه هم استفاده میکرد. بزرگترین هدیه همینگوی به نویسندگان سبک نوشتاریاش بود. او با ایجاد یک سبک مینیمالیستی و شسته و رفته که نام آن را نظریه کوهیخی گذاشت، به دیگر نویسندگان یاد داد که تنها باید بخشی از اطلاعات داستان را به صورت مستقیم برای مخاطب بیان کرد و بخشی از اطلاعات را باید با نماد و علت در اختیار او گذاشت.
«ماریو بارگاس یوسا» نویسنده، سیاستمدار، مقالهنویس و استاد دانشگاه پرویی است که در سال ۲۰۱۰ برنده نوبل ادبیات شد. «یوسا» در ۱۴ سالگی توسط پدرش به آکادمی نظامی «لیونسیو پرادو» لیما فرستاده شد. ۱۶ ساله بود که پیش از فارغالتحصیلی، کار خود را به عنوان روزنامهنگار در یک روزنامه محلی شروع کرد. آکادمی نظامی را کنار گذاشت و تحصیلات خود را به عنوان روزنامهنگار در روزنامهای محلی در پوئرا شروع کرد.
«یوسا» از همان سنین نوجوانی با نشریه «لاکرونیکا» همکاری داشت. با چاپ نخستین شعرهایش و سازماندهی اعتصابات دانشجویی نخستین سالهای دانشگاه، چهره یک روشنفکر تمامعیار را به خود گرفت. نویسنده «گفتوگو در کاتدرال» در روزنامه «لا اینداستریا» ی پوئرا مشغول به کار شد. او طی سالهای بعدی درگیر فضای سیاسی شد، با این حال علاوه بر نگارش کتاب، به فعالیتهای روزنامهنگاری هم ادامه داد. او هنوز هم هرازچندگاهی با انتشار مقالات انتقادی و تند، تیتر رسانههای سیاسی میشود.
«اریک آرتور بلر» که با نام ادبی «جورج اورول» شناخته میشود، نویسنده رمانهای ماندگاری چون «مزرعه حیوانات» و «۱۹۸۴» است. او علاوه بر اینکه به نگارش رمان و مقاله میپرداخت و منتقد خوبی بود، به عنوان یک روزنامهنگار پرمجادله هم شناخته میشد. در ابتدای کار او در روزنامهنگاری موفقتر بود تا نویسندگی.
این رماننویس انگلیسی مقالاتی در نشریه ادبی - سیاسی «لوموند» منتشر میکرد. اولین کار او در سال ۱۹۲۸ به چاپ رسید. فقر که برای او معضلی آزاردهنده بود، تبدیل به دغدغه اصلی کارهایش شد. او چهار سال بعدی را در کنار نویسندگی، روزنامهنگاری میکرد. «جورج اورول» در عین حال با چندین نشریه سیاسی کوچک هم همکاری داشت. در همین دوران بود که شاهکار ادبیاش «۱۹۸۴» را به چاپ رساند. میتوان گفت «اورول» در دوران فعالیتهای حرفهایاش، بیشتر به خاطر روزنامهنگاری، نوشتن مقالات، نقدها، ستوننویسی در روزنامهها و مجلات شهرت داشت تا رماننویسی.
احتمالاً برنارد شاو را به عنوان یک نمایشنامهنویس میشناسید. نمایشنامهنویسی که پس از شکسپیر توانمندترین فرد در این حوزه بوده و به خاطر نمایشنامهاش به نام «سنتژان» موفق به دریافت جایزه ادبی نوبل سال ۱۹۲۵ شده است. جالب است که بدانید او در زندگیاش چند بار هم کار خبرنگاری انجام داده است. علاوه بر این برای کسب درآمد برای بعضی از افراد سخنرانی و متن مینوشت و بعدها به عنوان منتقد هنری در نشریات مختلف مشغول به کار شد. یکی از کتابهای برنارد شاو، کتاب «سرباز شکلاتی» است که با ترجمه سیمین دانشور منتشر شده است.
همچنین ماجراهای تنتن نیز یکی از مشهورترین کتابهایی است که درباره یک خبرنگار نوشته شده است. ماجراهای تنتن و میلو، درباره اتفاقهایی است که برای تنتن خبرنگار کاوشگر، ماجراجو و میلو سگ باهوش و وفادار او میافتد. این مجموعه به بیش از ۷۰ زبان ترجمه شده و بیش از ۲۰۰ میلیون نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رفته است. اولین نسخه از رشته ماجراهای تنتن و میلو در سال ۱۹۲۹ میلادی، توسط ژرژ رمی در روزنامهای در بروکسل به زبان فرانسوی منتشر شد.
به طور کلی مطالعه کتاب جزء جدایی ناپذیر حرفه خبرنگاری است و تأثیرات قابل توجهی بر خبرنگاری دارد و به تقویت مهارتهای مختلفی که در این حرفه ضروری هستند، کمک میکند. این تاثیرات شامل بهبود دایره واژگان، افزایش درک مطلب، ارتقای مهارتهای نوشتاری و تحلیلی و همچنین پرورش خلاقیت میتواند باشد.
بهبود دایره واژگان
مطالعه کتاب، به ویژه آثار با کیفیت ادبی، باعث افزایش دایره واژگان خبرنگار میشود. این امر به او کمک میکند تا در انتقال پیام خود از کلمات دقیقتر و متنوعتری استفاده کند و در نتیجه، گزارشهای جذابتر و رساتری تولید کند. هرچه بیشتر در معرض خواندن باشید، کلمات بیشتری یاد میگیرید و بیشتر از کلمات مناسب و خوب استفاده میکنید. انتخاب واژه، زاویه دید و نحوه تنظیم تیتر و تاثیر مستقیم بر ادراک مخاطب دارد. خبرنگار مسئول باید آگاهانه و دقیق بنویسد، چرا که واژهها میتوانند هم روشنگر باشند و هم گمراه کننده!
افزایش درک مطلب
خواندن کتاب، به ویژه کتابهایی که با موضوعات مختلف سر و کار دارند، به خبرنگار کمک میکند تا درک عمیقتری از مسائل پیدا کند. این امر به او اجازه میدهد تا گزارشهای دقیقتر و جامعتری را تهیه کند و درک بهتری از دیدگاههای مختلف داشته باشد.
کتابها اغلب نمونههای عالی از ساختار زبانی و نوشتاری هستند. مطالعه کتابهای مختلف، به ویژه کتابهای داستانی و غیرداستانی با کیفیت، به خبرنگار کمک میکند تا مهارتهای نوشتاری خود را بهبود بخشد. همچنین، مطالعه کتابهای تحلیلی و پژوهشی سبب میشود تا مهارتهای تحلیلی خود را تقویت کند و بتواند اطلاعات را به طور موثرتری تجزیه و تحلیل کند.
پرورش خلاقیت
خواندن کتاب، به ویژه کتابهای خلاقانه و داستانهای تخیلی، میتواند به پرورش خلاقیت خبرنگار کمک کند. این امر به او اجازه میدهد تا در تهیه گزارشهای خود از زوایای جدید و خلاقانه به موضوعات نگاه کند و گزارشهای نوآورانه و جذابتری تولید کند.
تسلط بر زبان و مهارتهای تحلیلی و نوشتاری، اعتماد به نفس خبرنگار را افزایش میدهد. این امر باعث میشود تا در مصاحبهها و گزارشهای خود قویتر ظاهر شود و با اطمینان بیشتری به کار خود بپردازد. قرار گرفتن در معرض آثار عالی میتواند تأثیر زیادی بر روی نویسندگی داشته باشد.
نظر شما