ساره خسروی، مترجم گفت: زیرساختهای موجود در جامعه همچون فرهنگ، تاریخ، رویدادهای اجتماعی و سیاسی، اعتقادات، ارزشها و غیره نقش بسزایی در گرایش نویسندگان به نگارش داستانها در انواع ژانر دارد.
ساره خسروی که در سالهای فعالیتش به عنوان مترجم تجربه ترجمه آثاری در ژانرهای تخیلی، معمایی، هیجانانگیز، رازآلود و وحشت را بر عهده داشته، معتقد است که ادبیات ایران در طول تاریخ خود بیشتر به شکل شعر و داستانهای مذهبی و تاریخی تمرکز کرده است، بنابراین ژانر داستان معمایی که در اصل در اروپا شکل گرفت، در ادبیات ایران به طور کامل رشد نکرده است.
در ادامه میخوانید:
در وهله نخست، به نظر شما آثار ادبی خارجی که در انواع ژانر همچون فانتزی، وحشت، هیجانی، جنایی، معمایی و غیره نوشته میشوند، از چه ویژگیهایی برخوردارند؟
باید بگویم که آثار فانتزی کمی با ژانرهای دیگری که مطرح کردید متفاوت هستند. به عنوان نمونه در ژانر فانتزی جهانسازی خلاق دیده میشود. آثار این ژانرها معمولاً در یک جهان خیالی یا موازی قرار میگیرند که توسط نویسنده به طور خلاقانه ساخته شده است. این جهانها شامل قوانین و قواعد خاصی هستند که با واقعیت معمول تفاوت دارند. این ژانر عموماً دارای شخصیتهای فراموشنشدنی است. شخصیتهای اصلی در این آثار غالباً شخصیتهای قوی، خارقالعاده و برجسته هستند. آنها ممکن است دارای قدرتهای خاص، تواناییهای فکری یا مهارتهای استثنایی باشند که آنها را از دیگران متمایز میکند. همچنین این آثار شامل عناصر فانتزی هستند که ممکن است شامل جادو، افسانهها، دیوانهها، جانداران خیالی و دیگر موجودات خلاقانه باشند. این عناصر به داستان روح و جذابیت میبخشند. اما به طور کلی تمامی این ژانرهایی که مطرح کردید، داستانهای پرماجرا و هیجانانگیز دارند که شامل راز و رمز، مبارزه با نیروهای شرور، سفرهای خطرناک و تحقیقات پیچیده میشوند. در آثار این ژانرها، توجه به جنبش داستان و روند پیچیده و پیشرونده آن بسیار مهم است. این آثار معمولاً بازیگران اصلی را در یک سفر یا ماموریت قرار میدهند که در طول آن تحولات بسیاری رخ میدهد. آثار هیجانی و معمایی اغلب با استفاده از اثرات ترسناک، مخوف و تعلقآور خواننده را درگیر داستان میکنند. این آثار معمولاً با استفاده از راز و رمز، ناگهانیها و حادثههای غافلگیرکننده توجه خواننده را به خود جلب میکنند. آثار این ژانرها علاوه بر سرگرمکننده بودن، معمولاً پیامهای عمیقی نیز به خواننده منتقل میکنند. این پیامها ممکن است درباره قدرت دوستی، قدرت عشق، قدرت خلاقیت یا قدرت ایمان باشد که در طول داستان به طور ضمنی به خواننده القا میشود.
با توجه به آشنایی شما با متن داستانها به زبان اصلی، نویسندگان داستانهای جنایی، معمایی و فانتزی در نگارش داستانها از چه کارکردهای ژانر برای پردازش صحنه و شخصیتسازی بهره میبرند؟
نویسندگان این ژانرها برای پردازش صحنه و شخصیتسازی از ترکیبی از عناصر روانشناسی، تنش و هیجان، عناصر فانتزی و عناصر جاسوسی و تحقیقات استفاده میکنند. این عوامل باعث میشوند داستانهای آنها جذاب و پرطرفدار باشند. نویسندگان جنایی از جنایت و رازآلودی به عنوان محور داستان استفاده میکنند. آنها معمولاً یک جرم را به عنوان شروع داستان انتخاب میکنند و سپس با پیگیری تحقیقات و حل رمز و راز، خواننده را به پاسخهای نهایی هدایت میکنند. نویسندگان جنایی و فانتزی معمولاً شخصیتهای پیچیده و چندبُعدی ایجاد میکنند. آنها اغلب شخصیتهایی با گذشته تاریک، مشکلات روانی یا قدرتهای خاص را به تصویر میکشند که باعث تعامل و تعلق خواننده به آنها میشود. همچنین نویسندگان این ژانرها برای پردازش صحنه و شخصیتسازی از کارکردهای روانشناسی استفاده میکنند. آنها شخصیتهای پیچیده و عمیق ایجاد میکنند که خواننده را به تحلیل روانشناسی آنها ترغیب میکند. نویسندگان این ژانرها معمولاً با استفاده از داستانهای پیچیده و تحقیقات پیچیده، خواننده را به تفکر و پیچیدگی داستان فرا میخوانند. آنها اغلب رمز و رازهای پنهان و پیچیده را در داستان جاسازی میکنند که خواننده را به حدس زدن وادار میکند. نویسندگان فانتزی از عناصر فانتزی و خیالی برای ایجاد جهانهای خلاقانه استفاده میکنند. آنها ممکن است از جادو و جانداران خیالی و دیگر موجودات خلاقانه برای افزایش جذابیت داستان استفاده کنند. نویسندگان این ژانرها معمولاً با استفاده از توجه به جنبش داستان و پیشروی آن، خواننده را درگیر داستان میکنند. آنها اغلب با استفاده از حوادث غافلگیرکننده و تغییرات ناگهانی در داستان، توجه خواننده را به خود جلب میکنند.
از آنجاییکه برترین نویسندگان داستانهای جناییمعمایی و کارآگاهی همچون آگاتا کریستی (خالق هرکول پوآرو و خانم مارپل)، سر آرتور کانن دویل (خالق شرلوک هلمز)، دوروتی ال. سایرز و ریموند تورنتون چندلر اروپایی و یا برترین نویسندگان داستانهای وحشت و تریلرهای روانشناختی و مهییج همچون استیون کینگ و هنری جیمز اغلب آمریکایی هستند، تا چه میزان تجربه زیستی را در انتخاب ژانر در نگارش داستان سهیم میدانید؟
تجربه زیستی نویسندگان میتواند تاثیر بسیاری در انتخاب ژانر داستان داشته باشد. برای مثال، ادبیات ایران در طول تاریخ خود بیشتر به شکل شعر و داستانهای مذهبی و تاریخی تمرکز کرده؛ بنابراین ژانر داستان معمایی که در اصل در اروپا شکل گرفت، در ادبیات ایران به طور کامل رشد نکرده است. خوانندگان ایرانی ممکن است به آثار داستانی معمایی کمتر علاقهمند باشند و به جای آن، به داستانهای عاشقانه، تاریخی یا اجتماعی علاقهمند باشند. بنابراین نویسندگان و ناشران ممکن است ترجیح دهند به سلایق خوانندگان پاسخ دهند و آثار داستانی معمایی کمتر را منتشر کنند.
در ادامه باید بگویم که تجربههای شخصی نویسنده در زمینه جنایت و رازآلودی میتواند به او کمک کند تا داستانهای جنایی و معمایی را به شکل واقعگرایانه و جذاب بنویسد. همچنین تجربه زندگی در یک جامعه خاص میتواند به نویسنده کمک کند تا مسائل اجتماعی را در داستانهای خود بازتاب دهد و تحلیل و تفکر اجتماعی را به خواننده ارائه دهد. به علاوه، تجربه زندگی نویسنده ممکن است تاثیری در شخصیتسازی داستانها داشته باشد. به عنوان مثال، اگر نویسنده تجربههای شخصی در مورد مشکلات روانی یا قدرتهای خاص داشته باشد، ممکن است شخصیتهای پیچیده و چندبُعدی را به تصویر بکشد که باعث تعامل و تعلق خواننده به آنها میشود. تجربههای حرفهای نویسندگان همچنین میتواند تأثیر چشمگیری بر روی انتخاب ژانر داستان داشته باشد. نویسندگانی که در محیطهای پلیسی و تحقیقاتی فعالیت میکنند، ممکن است به داستانهای جنایی و جاسوسی علاقهمند شوند و از عناصر جاسوسی و تحقیقات در داستانهای خود استفاده کنند. آنها ممکن است با تجربههای خود در این حوزهها آشنا شده و از آنها برای ساختاردهی داستان، توصیف صحنهها و شخصیتها استفاده کنند.
در دهههای گذشته نویسندگان اروپایی ژانرنویس موفق در حوزه جنایی و معمایی به بازارهای جهانی کتاب معرفی شدهاند. از دلایل آن بگویید.
یکی از دلایل معرفی نویسندگان اروپایی در ژانر جنایی و معمایی به بازارهای جهانی کتاب، تجربه زندگی و تاریخچه این نویسندگان در این زمینه است. اروپا به عنوان محل تولد بسیاری از شاهکارهای ادبی در ژانر جنایی و معمایی شناخته شده است و نویسندگان اروپایی از تجربههای خود در این زمینه بهره بردهاند. به عنوان مثال، نویسندگان معروف مثل آرتور کانان دویل و آگاتا کریستی، تجربههای قضایی و حقوقی خود را در داستانهایشان به کار بردهاند. آنها با تجربههای خود در دادگاهها و قضاوت افراد، داستانهای جذاب و پر از راز و رمز ساختهاند که خواننده را به خود جذب میکند. دلیل دیگری که نویسندگان اروپایی در ژانر جنایی و معمایی موفق بودهاند، استفاده از تاریخ و فرهنگ اروپا است. اروپا با تاریخ غنی و فرهنگ متنوع خود، محلی مناسب برای روایت داستانهای پر از راز و رمز و جنایت است. نویسندگان مثل هرمان هسه و ژرژ سیمنون، با استفاده از تاریخ و فرهنگ اروپا، داستانهایی را خلق کردهاند که همچنان بعد از سالها هم جذابیت خود را حفظ کردهاند. علاوه بر این، نویسندگان اروپایی در ژانر جنایی و معمایی به شکل واقعگرایانه و دقیق به تجزیه و تحلیل جزئیات پرداخته و خواننده را در معماهای پیچیده و مشوق کردهاند. آنها با استفاده از تجربه زندگی خود و تحقیقات دقیق، داستانهایی را خلق میکنند که همچنان پس از سالها هم جذابیت خود را حفظ کردهاند. نویسندگان جدیدتر هم با سرمشق قرار دادن کار نویسندگان پیشین سعی دارند چیزی به کارشان اضافه کنند. در واقع عنصر خلاقیت خیلی مهم است. هر اثر باید از اثر قبلی بهتر و غیرقابل پیشبینیتر باشد. اگر این اتفاق نیفتد، خواننده کار را تکراری تلقی میکند و باید بدانیم خوانندههای ژانر جنایی و معمایی همیشه دنبال غافلگیر شدن هستند.
گرایش نویسندگان به نگارش داستان در انواع ژانر را تا چه میزان وابسته به سلایق مخاطبان و زیرساختهای موجود در جامعه میدانید؟
این مورد به طور قابل توجهی وابسته به سلایق مخاطبان و زیرساختهای موجود در جامعه است. نویسندگان معمولاً تلاش میکنند تا داستانهایی بنویسند که با استقبال بیشتری از سوی مخاطبان مواجه شوند. بنابراین، در انتخاب ژانر و نحوه نگارش داستان، توجه به سلایق و نیازهای مخاطبان از اهمیت بالایی برخوردار است. مخاطبان دارای تفاوتهای فرهنگی، سنی، جنسیتی و اجتماعی هستند و به طور طبیعی علاقهمندیهای متفاوتی درباره داستانها دارند. برخی ممکن است به داستانهای عاشقانه علاقهمند باشند، در حالی که دیگران علاقه بیشتری به علمی تخیلی، تاریخی، ترسناک یا جنگی دارند. بنابراین، نویسندگان معمولاً ژانرهای متنوعی را در نوشتن داستانها در نظر میگیرند تا بتوانند بر روی علاقهمندیهای گوناگون مخاطبان تأثیر بگذارند. علاوه بر سلایق مخاطبان، زیرساختهای موجود در جامعه نیز نقشی بسزایی در گرایش نویسندگان به نگارش داستانها دارند. این زیرساختها شامل عواملی مانند فرهنگ، تاریخ، تکنولوژی، رویدادهای اجتماعی و سیاسی، اعتقادات و ارزشهای اجتماعی و غیره میشوند. نویسندگان معمولاً در تلاشند تا داستانهایی بنویسند که با زمان خود هماهنگ باشند و موضوعات و مسائل مهم جامعه را در برگیرند. به عنوان مثال، در دهههای مختلف تاریخی، داستانهایی که درباره جنگ جهانی دوم، جنگ سرد یا مسائل اجتماعی و سیاسی مربوط به آن دوره باشند، بسیار محبوب بودهاند. حالا اگر به سینمای ایران توجه کنیم میبینیم که بیشتر فیلمها در ژانر اجتماعی ساخته میشوند که این خود نشان از این دارد که استقبال از این ژانر در ایران بیش از بقیه ژانرهاست؛ اما در عین حال، همیشه همه نویسندگان به صورت کامل و فقط براساس سلایق مخاطبان و زیرساختهای موجود در جامعه تصمیمگیری نمیکنند. نویسندگان هنری که خلاقیت خود را برجسته میکنند ممکن است تمایل داشته باشند تا چالشهای موجود را بپذیرند و در آفرینش داستانهایی با شخصیتها و موضوعات منحصر به فرد شروع به کار کنند.
در سالهایی که ترجمه ادبی داشتهاید، کدام یک از انواع ژانر در ادبیات جهان را در مقایسه با دیگر آثار، قویتر و پرمخاطبتر دیدهاید؟
سوال سختی است چون در همه ژانرها کار قوی و ضعیف دیده میشود. به علاوه، دو واژه قوی و پرمخاطب میتوانند معانی متفاوتی داشته باشند. چون یک کار قوی لزوماً پر مخاطب نیست و یک اثر پرمخاطب هم لزوماً قوی نیست. هرچند در بسیاری از موارد احتمال دارد که این دو ویژگی در یک اثر تلاقی کنند. در چنین حالتی باید بگویم که از نظر من ژانر معمایی بیشترین اوجگیری را داشته. انسانها همواره به دنبال حل معماها و کشف رموز و رازها بودهاند. ژانر معمایی با ارائه معماهای پیچیده و پردههای اسرارآمیز، توانسته است برخی از این جذابیتها را در داستانهای خود به خوانندگان ارائه دهد. همچنین، ژانر معمایی قادر به ترکیب عناصر دیگر ژانرها است. این ژانر میتواند عناصر جنایی، عاشقانه، تاریخی، علمی-تخیلی و روانشناختی را در داستان خود ترکیب کند و این تنوع در داستان، جذابیت بیشتری را برای خواننده به ارمغان میآورد. در دهههای اخیر، برخی از رمانها و فیلمهای معمایی معروف و پرطرفداری منتشر شدهاند. این آثار شهرت بیشتری به ژانر معمایی داده و باعث شدهاند که مخاطبان بیشتری به این ژانر علاقه مند شوند و بیشتر به دنبال آثار مشابه باشند. تأثیر رسانهها، از جمله سریالهای تلویزیونی و فیلمها، در افزایش محبوبیت ژانر معمایی نیز تأثیرگذار بوده است. فیلمهایی مانند Knives out و Gone Girl و سریالهایی مانند Sherlock و True Detective موفقیتهایی در این ژانر بودهاند که باعث جذب بیشترین مخاطب شدهاند.
نظر شما