شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۵:۵۵
بخشی از شاهنامه در ادبیات ارمنی تجلی یافته است

آندرانیک سیمونی، شاهنامه‌پژوه و مدیر گروه زبان و ادبیات ارمنی دانشگاه آزاد اسلامی، با اشاره به اینکه به‌زودی شاهنامه‌ای منثور به زبان ارمنی بر اساس مقایسه تصحیح‌های معتبر مختلف منتشر می‌شود، گفت: بخشی از شاهنامه در ادبیات ارمنی تجلی یافته و امروز ارامنه در نام‌گذاری اسامی فرزندانشان از نام‌های موجود در شاهنامه به‌وفور استفاده می‌کنند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا آندرانیک سیمونی در نشست «فردوسی و شاهنامه در فرهنگ و ادبیات ارمنی» که امروز، سوم خرداد به میزبانی مرکز نشر دانشگاهی برگزار شد، عنوان کرد: وقتی عرب‌ها به ارمنستان وارد شدند با ارامنه که مسیحی بودند نسبت به سایر ملت‌ها سعه صدر بیشتری نشان دادند، بنابراین با اینکه در ایران دین تغییر کرد و زبان باقی ماند در ارمنستان هم زبان و هم دین بدون تغییر ماند.

وی توضیح داد: مسروپ ماشتوتس که خط ارمنی را ابداع کرد و ساهاک پارتی که اتفاقاً ریشه ایرانی و پارتی داشت، در سده پنجم میلادی، مکتبی را در ترجمه بنیان‌گذاری کردند که باعث نگارش آثار فراوانی به زبان ارمنی شد. یکی از کسانی که در این مکتب پرورش یافت، موسی خورِنی، مورخ ارمنی، بود. او نخستین تاریخ تطبیقیِ مستند و دارای زمان‌بندی را در منطقه نوشته است. یکی از امرای ارمنستان که سفارش تألیف این کتاب را به خورنی داده بود، از او خواست که درباره اساطیر ایرانی و ارمنستانی هم در کتاب خود مطالبی بنویسد. خورنی، به عنوان یک مجتهد مسیحی، به اساطیر ارمنی و ایرانی نگاهی انتقادی داشت؛ ولی همین نگاه انتقادی باعث ثبت بخشی از اساطیر و ادبیات ایرانی شد. به عنوان نمونه خورنی با زبانی انتقادی گفته ارمنی‌ها به وجود پهلوانی به نام «دورک آنگِق» اعتقاد داشتند که تخته‌سنگ‌هایی چنان بزرگ را به دریا می‌افکند که باعث غرق شدن کشتی دشمنان می‌شد یا ایرانیان اعتقاد داشتند پهلوانی به نام رستم، به اندازه ۱۲۰ پیل قدرت داشت. موسی خورنی چندین نمونه از اساطیر ایرانی و ارمنستانی را در کتاب خود معرفی کرده است.

وی با بیان اینکه ابومنصور محمد بن عبدالرزاق در زمان نگارش شاهنامه ابومنصوری از منابع ارمنی نیز استفاده کرد، افزود: این اثر ارزشمند برای احیای مجد و شکوه ایرانیان نوشته شده و بعدها در شاهنامه فردوسی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. در قرن دوازدهم که شاهنامه سروده می‌شود داوید ساسونی، حماسه ملی ارمنی، نیز شکل می‌گیرد که هر دوی اینها جنبه رهایی بخش داشتند. فردوسی تمام روحیات ملی یک ملت را بازسازی کرده و با لقمه‌های کوچکی که در شاهنامه به ما می‌دهد می فهمیم که بزرگی‌های ایرانیان تا چه اندازه بوده است. رستم چرا این قدر عاجز شد و فرزندش را به دست خود قربانی کرد؟ من اعتقاد دارم کاری که رستم انجام داد آگاهانه بود و می‌خواست از کیان و فره ایزدی که ارزش آن از فرزندش بالاتر است نگاهبانی کند. شاهنامه داستان احیای بزرگی‌های ایرانیان است در حالی که حماسه ملی ارمنیان داستان مقاومت یک ملت کوچک در برابر یک قدرت بسیار بزرگ‌تر است. اگر هم فردوسی این مأموریت را انجام نمی‌داد کس دیگری را زمانه تحمیل می‌کرد تا شاهنامه‌ای بسراید.

سیمونی با اشاره به اینکه تا پایان قرن نوزدهم حماسه‌های ارمنی به صورت سینه به سینه نقل می‌شد، گفت: در قرن نوزدهم توجه به ادبیات شفاهی ملت‌ها خیلی ارزش پیدا کرد و ۱۶۰ ورژن داوید ساسونی نقل شد. در ابتدای قرن بیستم سه نفر از بزرگان ارمنی این ورژن‌ها را سه قسمت می کنند و البته سه دانشمند ارمنی در سال ۱۹۳۴، نسخه‌ای یکسان و یکپارچه از روایت‌های موجود را تنظیم کردند که به مناسبت جشن‌های هزاره حماسه منتشر شد. ترجمه من از این اثر آماده است که در حال نوشتن مقدمه‌اش هستم. در قرن دوازدهم پاهلوانی اولین متن مطالعه درباره شاهنامه توسط ارمنیان بود.

وی تأکید کرد: در زمانی که الفبای ارمنی به وجود آمد ۱۴۰۰ واژه ایرانی داشتیم. بعدها وقتی که دستور زبان را مطالعه و احیا کردند به سه یا چهار هزار واژه رسید. در ارمنی میانه این واژه‌های مشترک به ۱۲ هزار رسید.

این شاهنامه‌پژوه با اشاره به اینکه رستم، فردوسی و شاهنامه سه واژه برابر هم هستند، توضیح داد: از چهره‌های ارمنی معاصر که درباره شاهنامه تحقیقات زیادی کرده‌اند یکی رفیع است و دیگری تومانیان که در منظومه‌ای به نادرشاه ایراد گرفته است. در نیمه قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم زبان ارمنی نوشتاری شد و به آن زبان رمان را خلق کردند. این حرکت از خاچاطور آبوویان شروع شده و تاکنون ادامه دارد که به آن ادبیات جدید ارمنی گفته می‌َشود. از نیمه نخست قرن نوزدهم تا دهه دوم از قرن بیستم، اغلب ادیبان بزرگ ارمنستانی به زبان فارسی مسلط بودند و بعضاً با ایران ارتباط داشتند. در این دوره حتی در بسیاری از مدارس ارمنستان هم زبان و ادبیات فارسی تدریس می‌شد.

سیمونی گفت: سال ۱۹۳۴ در ارمنستان کتابی شامل مجموعه مقالات درباره شاهنامه چاپ شد که اثری بی‌بدیل است و دو سال بعد هم اثر بدیع دیگری خلق شد. بسیاری از شاعران و نویسندگان ارمنی به شخصیت‌های شاهنامه از جمله تهمینه، سهراب، رستم و سودابه اشاره می‌کنند و حتی بسیاری از ارامنه این نام‌ها را برای فرزندانشان انتخاب می‌کنند. محبوبیت رستم از سایر شخصیت‌های شاهنامه در ارمنستان بیشتر است و حتی برای نام خانوادگی نیز استفاده می‌شود.

وی به کتاب «رستم زال» که ورژن ارمنی شاهنامه است اشاره کرد و افزود: این اثر که اخیراً گردآوری شده بیش از ۱۰ ورژن از سخنان راویان را دربردارد.

سیمونی همچنین به فیلم‌هایی که بر اساس داستان‌های شاهنامه نوشته شده، اشاره کرد و گفت: سال ۱۹۷۱ در تاجیکستان فیلمی در ۱۳۸ دقیقه به نام «روایت حماسی درباره رستم» ساخته شد که سه بخش دارد. دومین اثر هم به نام «رستم و سهراب» در ۱۵۲ دقیقه اکران شد. سال ۱۹۷۶ نیز «افسانه سیاوش» ساخته شد که هر سه افزودنی‌های ادبی دارند. در ارمنستان این سه فیلم ترجمه شده‌اند و توانسته‌اند همان ضرباهنگ و فضای شاهنامه ارمنی را منعکس کنند.

وی همچنین خبر داد: اکنون در ایروان یک شاهنامه منثور آماده انتشار است که بر اساس قیاس متون مختلف نوشته شده و به زودی به فارسی و ارمنی منتشر خواهد شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین