چهارشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۸:۱۴
داشتن تجربه موسیقایی تمام عیار و سلامت‌­زا یک مهارت است

همه ما به ضرورت و ناگزیر بودن آن اذعان می­‌کنیم به همین دلیل باید نسبت به نوع و کیفیت موسیقی­‌ای که انتخاب می‌­کنیم و تأثیری که در ما برمی‌­انگیزد حساسیت نشان دهیم و این حساسیت حاصل نمی‌­شود مگر با ارتقا یافتن سواد موسیقایی ما.

خالد جنادله مترجم کتاب «تجربه موسیقایی و سلامت روان­ شناختی: نظریه­‌ها، پژوهش‌­ها و تأملات» در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) با بیان اینکه این اثر خلاصه مختصر و مفیدی از پژوهش‌­های دکتر تورس تئوریل و همکاران وی در زمینه اثرات روان­شناختی، فیزیولوژیکی و جامعه‌­شناختی موسیقی است افزود: همان­گونه که مؤلف در مقدمه و برخی از فصل­‌های کتاب بیان کرده است، موسیقی نقش مهمی در تکامل و بقای بشر داشته و این نقش را از طریق ایجاد تأثیرات اجتماعی (گروهی) و نیز روان­شناختی (فردی) ایفا کرده است.

او ادامه داد: تجربه موسیقایی خوش­آیند در بُعد گروهی، احساس همبستگی و تعلق به گروه را در افراد پرورش می‌­دهد و در بُعد فردی نیز احساس شور و شعف یا آرامش را برمی‌­انگیزد. از جهتی دیگر، قابلیت موسیقی برای شدت بخشیدن احساسات و نیز القا کردن احساسات قوی و نیرومند تأثیر مستقیمی در واکنش‌­های فیزیولوژیک بدن در موقعیت‌­های مختلف دارد و به این ترتیب در صورتی که در نتیجه تجربه موسیقایی حالت آرامش بر فرد عارض شود می­‌تواند به فرونشانی استرس و برانگیختن هورمون‌­های باززایی که در ترمیم و رشد سلول‌­ها نقشی حیاتی دارد منجر شود.

جنادله با بیان اینکه این قابلیت‌­های موسیقی سبب شده است که موسیقی ­درمانی یکی از گزینه‌­های مهم در درمان برخی اختلالات روان­شناختی یا پزشکی قلمداد شود عنوان کرد: فرونشانی درد، مراقبت از بیماران مبتلا به دمانس، آسیب­‌های مغزی، عقب ماندگی ذهنی و مشکلات خواب از جمله مواردی هستند که تأثیر مثبت موسیقی­ درمانی بر آنها آزموده شده است.

به گفته او، دکتر تئوریل در این کتاب فعل ­و انفعالات بدن در جریان تجربه موسیقایی را به ­دقت تشریح کرده است و با ارائه مثال‌­های پژوهشی دقیق به توضیح اثرات موسیقی بر سیستم­‌های مختلف بدن پرداخته است، سپس این تأثیرات را در خوانندگی انفرادی و هم سُرایی نیز پیگیری کرده و از آنجا که خود وی نیز در زمینه موسیقی و خوانندگی فعالیت دارد علاوه بر تجارب پژوهشی از تجارب دست اول خویش نیز برای تبیین موضوع مدد جسته است.


او با تأکید بر اینکه مؤلف از تأثیرات موسیقی بر رشد نیز غافل نبوده و در این زمینه نیز به ذکر پژوهش‌­های مختلفی پرداخته است که دال بر تأثیر موسیقی بر بیان هیجانی و تقویت توانایی‌های شناختی در کودکان هستند یادآور شد: احتمالاً همه ما تصور می‌­کنیم که چون موسیقی اثرات مثبتی بر سلامت دارد، موسیقیدان­‌ها باید سالم­تر از بقیه باشند؛ دکتر تئوریل نظر دیگری دارد و با بررسی شرایط روانی و جسمانی موسیقیدان‌­ها (مصنفین و نوازندگان) و شرایط شغلی خاص و ویژه آنان، به این نتیجه می‌­رسد که آنها بیش از سایر افراد در مشاغل دیگر متحمل استرس و اضطراب می‌­شوند و همه می‌­دانیم که در معرض استرس و اضطراب مکرر بودن، تأثیر مستقیمی بر سلامت فرد دارد.

این مترجم بیان کرد: آنچه بر جذابیت کتاب تجربه موسیقایی می­‌افزاید این است که نویسنده از جوانب مختلفی به موسیقی نگریسته و توانایی وی در حوزه موسیقی، پژوهش و پزشکی به­ خوبی او را یاری رسانده است تا به دقت موضوع را موشکافی و ابعاد مختلف آن را بررسی کند. بسیاری از افراد از تأثیرات روان­شناختی و جسمانی (و حتی اجتماعی) موسیقی آگاهی درستی ندارند و این امر سبب می‌­شود که در انتخاب نوع موسیقی­ که می­‌خواهند گوش دهند حساسیت زیادی به خرج ندهند و از جهتی هم غفلت از این امر باعث می‌­شود قابلیت‌­های فراوان موسیقی در سلامت­ افزایی، ایجاد آرامش، ایجاد همبستگی گروهی و حتی تقویت سیستم دفاعی بدن (با استناد به برخی پژوهش­‌ها که در کتاب تجربه موسیقایی و سلامت روان­ شناختی ذکر شده‌­اند) مورد توجه قرار نگیرند؛ به نظر می‌­رسد این کتاب می‌­تواند این آگاهی را در خواننده ایجاد کند تا هم به اثرات روانی و جسمانی موسیقی پی ببرد و هم به قابلیت‌­های آن در سلامت ­بخشی وقوف بیشتری پیدا کند.

جنادله درباره مخاطبان هدف این اثر هم توضیح داد: کتاب تجربه موسیقایی و سلامت روان­ شناختی را هم دانشوران و متخصصان حوزه پزشکی، روان­پزشکی، روان­شناسی و موسیقی می‌‌توانند مطالعه کنند و هم سایر افراد با تحصیلات و گرایش­‌های مختلف. این کتاب از آن حیث که به ارائه نتایج پژوهش­‌های علمی در زمینه موسیقی می­‌پردازد به آشنایی خواننده با برخی مفاهیم و اصطلاحات در حوزه پژوهش نیاز دارد، اما این موضوع نباید خواننده ناآشنا به این مفاهیم را نگران کند؛ زیرا مضامین همگانی و اطلاعات غیر تخصصی در این کتاب کم نیستند، در زمینه موسیقی نیز مترجم سعی خود را کرده است تا اصطلاحات و مفاهیم موسیقایی مطرح شده در کتاب را تا حد امکان توضیح دهد تا خواننده ناآشنا با این مفاهیم درکی اولیه به­ دست آورد و از مطالعه کتاب لذت بیشتری ببرد. در زمینه برخی مفاهیم پزشکی و زیست­شناختی نیز این رویه اتخاذ شده است.

او با اشاره به اینکه موسیقی جزء تفکیک‌ناپذیر زندگی امروزی است افزود: همه ما به ضرورت و ناگزیر بودن آن اذعان می­‌کنیم به همین دلیل باید نسبت به نوع و کیفیت موسیقی­‌ای که انتخاب می‌­کنیم و تأثیری که در ما برمی‌­انگیزد حساسیت نشان دهیم و این حساسیت حاصل نمی‌­شود مگر با ارتقا یافتن سواد موسیقایی ما. برای محقق شدن این امر مهم لازم است نه­ تنها در زمینه انواع موسیقی (ژانرهای مختلف، موسیقی ملل، موسیقی آوازی و سازی و...) بلکه در زمینه اثرات روان­شناختی، جسمانی و اجتماعی آن نیز آگاهی کسب کنیم. لذا آنچه در این کتاب مورد بحث قرار گرفته است می‌تواند پیش­ درآمدی اساسی برای کسب این نوع آگاهی باشد. در یک سخن، همه ما به این سواد موسیقایی نیازمندیم پس این دانش باید در اختیار همه قرار گیرد.

جنادله با بیان اینکه پژوهش علمی در زمینه هنرهای مختلف و به­ ویژه موسیقی، پژوهشی که اثرات مثبت یا منفی هنرها را بر ابعاد مختلف بشر و زندگی او ارزیابی می­‌کند، فعالیتی اساسی در همه جوامع است گفت: چیزی که این اهمیت را سبب می‌­شود ارتباط تنگاتنگ هنرها (و در اینجا موسیقی) با زندگی روزمره ما است. ما در هر جا و در هر زمانی با هنر در ارتباط هستیم. پس منطقی و عاقلانه به ­نظر می‌­رسد که از شیوه‌­های علمی برای ارزیابی اثرات این هنرها و به ­طور خاص موسیقی، بر فرد و جامعه استفاده شود. اجرای این گونه پژوهش­‌ها می‌­تواند برای شناسایی اثرات انواع گوناگون موسیقی در شرایط مختلف و بر روی افراد مختلف بسیار سودمند باشد؛ یافته‌­های این پژوهش‌ها قابلیت کاربرد در زمینه‌­های مختلف را دارد.

به گفته این محقق، متأسفانه تخصیص اعتبار برای انجام چنین پژوهش­‌هایی یا به ­سختی انجام می­‌گیرد یا اصلاً انجام نمی‌­گیرد و طرح‌­های پژوهشی این چنینی، طرح­‌هایی غیر ضروری و حتی غیر مفید تلقی می‌­شوند. در کتاب حاضر، پژوهش‌­های زیادی ذکر شده است که به ­طور مستقیم یا غیر مستقیم موسیقی را موضوع خود قرار داده‌­اند. وجود چنین کتاب‌­هایی تاحدی می‌­تواند خلاء نبود پژوهش­‌های محلی در این زمینه را پر کند، اما به ­طور محدود؛ زیرا پژوهش­‌هایی که در این کتاب ذکر شده­‌اند در محدوده جغرافیایی خاص و روی افراد خاصی اجرا شده­‌اند که این امر سبب می‌­شود قابلیت تعیمم یافته­‌های آنها بر جامعه ما بسیار کم یا ناممکن شود.

او با تأکید بر اینکه برای پر کردن این خلاء بهترین روش اجرای پژوهش‌­های محلی توسط محققان داخلی روی نمونه داخلی است بیان کرد: پژوهش­‌هایی که در این کتاب ذکر شده­‌اند می‌­توانند مثال‌­های خوبی باشند تا پژوهشگران علاقه‌­مند از آنها الگو بگیرند و مسئله پژوهشی خود را مطابق با شرایط محلی تدوین کنند. البته باز هم باید گفت که این کار به حمایت نهادهای مسئول و تأمین اعتبار برای اجرای چنین پژوهش‌­هایی نیاز دارد.

جنادله در پایان گفت: گوش دادن به موسیقی و داشتن تجربه موسیقایی تمام عیار و سلامت‌­زا یک مهارت است؛ باید آن را کسب کرد. برای دست یافتن به این مهارت بهتر است درباره ارکان موسیقی، انواع موسیقی، سازهای موسیقی و تئوری موسیقی تا حدودی اطلاعاتی کسب شود و از همه مهمتر اینکه باید موسیقی شنید، انواع موسیقی را باید شنید. یکی از بهترین راه­ها برای وسعت بخشیدن به ذائقه موسیقایی، شنیدن انواع موسیقی (ژانرهای مختلف، موسیقی ملل، موسیقی سازی و آوازی، موسیقی آیینی و مذهبی و...) است. احساسی که موسیقی کلاسیک در فرد برمی‌انگیزد ممکن است با موسیقی جاز یا پاپ متفاوت باشد، همچنین موسیقی هندی حال­ و هوای متفاوتی با موسیقی عربی یا ترکی ایجاد می‌­کند. برقراری ارتباط با انواع مختلف موسیقی باعث بسط و توسعه ذائقه موسیقایی ما می­‌شود و این امر به ما امکان می­‌دهد که تجربه موسیقایی خود را از منابع مختلف و گسترده­‌تری کسب کنیم و از مزایای آن بهره‌­مند شویم. اهمیت موسیقی و تجربه موسیقایی در زندگی تا به آنجاست که فرد لاجرم به یاد نیچه و گفته مشهورش می­‌افتد: «بدون موسیقی زندگی اشتباهی بیش نیست.»

انتشارات ارجمند کتاب «تجربه موسیقایی و سلامت روان‌شناختی نظریه‌ها، پژوهش‌ها و تأملات» نوشته تورِس تئوریل را با ترجمه خالد جنادله منتشر کرده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها