۳۰ اردیبهشت را روز «ایرانشناسی و ایرانگردی» نامیدهاند، اما هنوز بسیاری از جاذبههای گردشگری در شهرهای ایران ناشناخته مانده است و نیازمند توجه بیشتر سازمانهایی است که با ایرانشناسی در ارتباط هستند.
ایران بر پایه دادههای آماری یونسکو از نظر جاذبههای طبیعی و گردشگری در ردیف مناسبی قرار گرفته است اما با وجود این پتانسیلها ایران همچنان سهم اندکی از گردشگران جهانی را در اختیار دارد. نتیجه ضعف گردشگری ایران کمکاری و عدم کارایی تمام حوزهها و دستاندرکاران این صنعت از جمله نشر کتابهای گردشگری است. شهرهای ایران جاذبههای گردشگری بسیاری دارد که بسیاری از آنها بکر و ناشناخته مانده است و چه بسا معرفی این بخشهای ناشناخته در کتابها میتواند بیشتر ایران را به جهانیان بشناساند.
یکی از اصلیترین دستاندرکارانی که در این زمینه فعالیت میکند، بنیاد ایرانشناسی است و امیدواریم رفع موانع موجود و توجه مبادی امر به این بنیاد خوشپیشینه و پرتلاش رونق روزافزون آثار ارزشمند در دست پژوهش و انتشار را سبب شود.
دیگر سازمانها نیز همین رویه را پیش گرفتهاند پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در زمینه انتشار آثار کتابهای ایرانشناسی ضعیف عمل کرده است و شاید در سال به برگزاری چند همایش در حوزههای گوناگون بسنده کند. انتظار میرود سازمانی که در استانهای ایران نیز شعبه دارد پژوهشگرانی را به یاری بطلبد تا درباره ناشناختههای شهر خود بنویسند تا گردشگری شهرهای کوچک رونق یابد.
اگر بخواهیم سراغ ناشران حوزههای ایرانشناسی نیز برویم ناشران اندکی در این حوزه بهصورت تخصصی فعالیت میکنند و ناشران دیگر در کنار انتشار کتابهای رمان و روانشناسی و آشپزی و... چند کتاب ایرانشناسی و گردشگری با موضوعات تکراری و بعضا اطلاعات و دادههای اشتباه منتشر و روانه بازار کتاب ایران میکنند. اکثر آنها نیز یا ترجمه صرف و یا دارای مطالب تکراری است. بنابراین میتوان گفت كه علم ایرانشناسی و گردشگری تا حدودی درگير كتابسازی شده است.
اگرچه نوشتن درباره سفر میتواند یکی از حرفههای بسیار جذاب باشد اما هرکسی برای این کار ساخته نشده است. در حقیقت تلاش برای زندگی کردن بهعنوان کسی که نویسنده سفر است، میتواند هزینهبردار باشد و به روحیهای خاص نیاز دارد و فرد باید محدودیتهایی ویژه برای زندگی خود تعریف کند.
دان جورج و جانین ابرلی در کتاب «چگونه سفرنویس شویم» (انتشارات ایرانشناسی) درباره سختیهای سفرنویسی چنین مینویسند: «سفر آسان نیست، بهویژه زمانی که در یک مأموریت هستید تا اطلاعات و تجربیاتی را به دست بیاورید که بتوانید با آن یک داستان خوب بنویسید. مهم نیست چقدر خسته هستید. باید شرایط را درک کرده، بر تفاوتهای فرهنگی غلبه کنید و از موانع زبانی عبور کنید و به آرامی غذاهایی را که معده شما را به هم میریزد ببلعید. شما باید شهامت آن را پیدا کنید با مردمی که هرگز قبلاً ملاقات نکردهاید صحبت کنید و یاد بگیرید به مهربانی غریبهها اعتماد کنید.»
باید به این نکته هم توجه کرد که کتابهای گردشگری در ایران برای دو گروه مخاطب تولید و منتشر میشود؛ دستهای کتابهای علمی و تخصصی که برای دانشجویان و پژوهشگران این حوزه به رشته تحریر درمیآید و دسته دیگر کتابهای کاربردی که برای علاقهمندان گردشگری و در واقع عموم مردم تألیف میشود. متأسفانه آثار تألیفی و ترجمهای در هر دو دسته مذکور دارای ضعفها و نواقص بسیاری است. از یکسو در تألیف کتابهای آکادمیک و تخصصی نیاز دانشجویان و پژوهشگران این رشته مورد توجه قرار نمیگیرد و از دیگر سو کتابهایی که برای عموم مردم نوشته میشود، فاقد استانداردهای لازم است و اطلاعات نادرستی را در خود جای دادهاند. البته این موضوعات شامل همه ناشران نمیشود چراکه ناشرانی نیز در این بازار آشفته فعالیت دارند که برای خود نقشه راه مشخصی ترسیم کردهاند و بهصورت تخصصی به انتشار کتابهای گردشگری میپردازند و بهطبع مخاطبان خاص خود را دارند.
پژوهشگران ایرانشناسی بر این باورند که با وجود مشکلات پیشروی ناشران در زمینه انتشار کتابهای گردشگری راهکارهایی برای برونرفت از این وضعیت وجود دارد؛ استفاده از مطالب پژوهشی، ترجمه قوی آثار خارجی، تألیف کتابهای کاربردیتر در زمینه گردشگری، نیازسنجی مخاطبان و حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور، بنیاد ایرانشناسی و... از ناشران فعال در این حوزه از جمله این راهکارهاست که میتواند تا حدی وضع آشفته بازار کتابهای گردشگری را سر و سامان دهد.
نظر شما