دوشنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۰
حق‌الزحمه تصویرگران منصفانه نیست

مقداد ساداتی، تصویرگر و عضو انجمن تصویرگران ایران معتقد است؛ بسیاری از تصویرگران جوان هنوز به نصف تعرفه تعیین شده از سوی انجمن، هم دست پیدا نمی‌کنند.

سرویس فرهنگ و نشر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مسئله قیمت‌گذاری تصویرگری کتاب کودک در ایران فقط دغدغه مالی نیست؛ بلکه بخشی از چالشی بزرگ‌تر در ساختار نشر است. مقداد ساداتی، تصویرگر و عضو انجمن، در گفت‌وگو با ایبنا می‌گوید: «در ایران، حق‌الزحمه معمولاً براساس هر فریم پرداخت می‌شود. اما در اروپا تصویرگر اگر احساس کند قیمت منصفانه نیست، می‌تواند موضوع را پیگیری کند.»

ساداتی، مهم‌ترین نقطه ضعف این بخش را فقدان نهادهای میانجی در بسیاری از انتشارات می‌داند؛ به‌ویژه نبود مدیر هنری. به گفته او: «مدیر هنری نه‌فقط ارزش‌گذار است، بلکه نقش تلطیف‌کننده هم دارد؛ تصویرگر حرف مدیر هنری را بیشتر می‌خواند تا مدیر نشر.» غیبت مدیر هنری، موجب شده مذاکره‌ها بیشتر به اختلاف ختم شود تا تفاهم.

او همچنین به خلأهای حقوقی رایج اشاره می‌کند؛ یکی از مهم‌ترین‌ها، تعیین نشدن زمان انتشار کتاب در قرارداد است. ساداتی هشدار می‌دهد: «گاهی تصویرگر کتاب را تحویل می‌دهد اما ناشر یک یا دو سال آن را چاپ نمی‌کند. تکلیف چیست؟ آیا تصویرگر می‌تواند کتاب را پس بگیرد؟» این بلاتکلیفی‌ها موجب شده بسیاری از تصویرگران اعتماد کافی به روند تولید نداشته باشند.

نرخ‌نامه انجمن تصویرگران نیز اگرچه مرجع مهمی است، اما الزام‌آور نیست. ساداتی معتقد است؛ «تعرفه‌ها برای بسیاری از ناشران دست‌نیافتنی است. اما می‌گوییم حداقل از آن برای چانه‌زنی استفاده کنید.» به گفته او، واقعیت این است که بسیاری از تصویرگران جوان هنوز به نصف تعرفه هم دست پیدا نمی‌کنند.

- قیمت‌گذاری عادلانه تصویرگری کتاب کودک چه تعریفی دارد؟

اصطلاحی در تصویرگری وجود دارد با عنوان «قیمت منصفانه» یعنی مبلغی برابر با ارزش هنری، زمان صرف شده، که معمولاً برای کتاب بین دو تا سه ماه است؛ همچنین نوع استفاده از تصویر مثل کتاب، سازگاری با عرف بازار و درصد تورم، مولفه‌های تعریف «قیمت منصفانه» در بحث تصویرگری کتاب کودک است. علاوه‌براین سابقه و تجربه تصویرگران ازجمله تصویرگران جوان، شناخته شده و پیشکسوت نیز در بحث قیمت‌گذاری عادلانه تصویرگری در نظر گرفته می‌شوند. همه این مولفه‌ها مشابه قطعات پازل، تکمیل‌کننده هستند.

یک نکته درخورتوجه اینکه معمولاً در ایران، حق‌الزحمه بابت هر فریم تصویر، ازسوی ناشر پرداخت می‌شود؛ روش دوم، بیشتر برای نویسندگان محاسبه می‌شود، پرداخت حق‌الزحمه تصویر براساس درصد فروش با در نظر گرفتن قیمت پشت جلد است؛ این شیوه محاسبه و پرداخت حق‌الزحمه با امضا قرارداد بین ناشر و تصویرگر، به پایان می‌رسد اما در اروپا پیگیری حقوق متفاوت است؛ به‌عبارت دیگر اگر بعد از انتشار کتاب، تصویرگر حس کند، حق‌الزحمه منصفانه نبوده، امکان پیگیری موضوع با کمک انجمن و تشکل‌های نشر و حتی دادگاه برای احقاق حق تصویرگر، وجود دارد.

- اگر قرارداد بین ناشر و تصویرگر، با مذاکره مستقیم به امضا برسد، به‌نظر می‌رسد احتمال بروز چالش بین دو طرف زیاد است به خصوص در بحث ارزش‌گذاری هنری اثر و به‌ویژه اگر ناشر نسبت به این مولفه تسلط و اشراف درخورتوجهی نداشته باشد. برای پیشگیری از پیچیده شدن مسئله چه راهکارهایی وجود دارد؟

این چالش در اکثر تعاملات کاری بین تصویرگر و ناشر به وجود می‌آید به این معنا که تصویرگر حس می‌کند، ناشر به‌عنوان کارفرما، آیا صلاحیت ارزش‌گذاری، دارد؟ در این شرایط، نقش «مدیر هنری» مطرح می‌شود. مدیر هنری، باید تصویر و گرافیک را بشناسد و به‌اصطلاح استخوان «خُرد کرده» و تایید شده تصویرگر و ناشر باشد. در انجمن تصویرگران الزام می‌کنیم که ناشر باید در سازوکار نشر، یک مدیر هنری حضور داشته باشد. مدیر هنری، در تعیین ارزش و سطح تصویر، نقش بسزایی را بازی می‌کند.

نکته اساسی اینکه جریان صحیح در استفاده از تصویرگر، مشورت ناشر با مدیر هنری در انتخاب تصویرگر مناسب، با موضوع و محتوای کتاب است. به‌عبارت دیگر اگر محتوای کتاب، ادبیات کلاسیک، فولکلور، شعر یا کمیک است، مدیرهنری با توجه به شناخت و بینش گسترده و عمیق، تصویرگر مناسب را انتخاب می‌کند.

- تا اینجا درباره بایدها صحبت شد، اما واقعیت‌های قیمت‌گذاری تصویرگری کتاب کودک چیست؟

متاسفانه برخی ناشران، به وجود و جایگاه شغلی «مدیر هنری» در تشکیلات نشر، قائل نیستند؛ بنابراین خود ناشر درباره تصویرگری اعمال نظر می‌کند.

- شاید از نظر ناشران، «مدیرهنری» بیشتر نقش مداخله‌گر دارد یا فردی است که کمتر به وضعیت اقتصادی نشر توجه دارد، جایگاهی شبیه ویراستاری، این طور نیست؟

بله؛ اما فکر می‌کنم، ویراستاری بیشتر جا افتاده و اوضاع ویراستاران، نسبت به تصویرگران بهتر است و کمتر کتابی بدون ویراستار منتشر شود، اما ممکن است کتابی را ببینید که اصلاً مدیرهنری ندارد اما وارد بازار می‌شود. نباید فراموش کنیم که مدیر هنری، علاوه‌بر ارزش‌گذاری، یک نقش تلطیف‌کننده هم دارد، بنابراین از نظر هنری، تصویرگر به اصطلاح حرف مدیرهنری را بیشتر می‌خواند تا حرف مدیر انتشارات و معتقد است، نتیجه اجرای دیدگاه‌های مدیر هنری، بهبود تصاویر خواهد بود.

- چه خلاهای حقوقی، در قراردادهای متداول وجود دارد که بر قیمت‌گذاری تصویرگری موثر است؟

دو مقوله وجود دارد؛ نخست اینکه تعرفه انجمن تصویرگران که سالانه با توجه به تورم و براساس نوآوری‌های تصویرگری، ازجمله ورود هوش مصنوعی، به دنیای تصویر، به‌روز می‌شود. جزئی‌ترین نقش‌آفرینی‌ها، ازجمله جلد، تصاویر کتاب و حتی ریزتصاویرها در تعرفه دیده شده و قیمت دارد. درباره این تعرفه‌ها، دو دیدگاه وجود دارد؛ عده‌ای تعرفه را دست‌نیافتنی می‌دانند مثلاً گفته می‌شود، هیچ ناشری، برای هر فریم، حاضر به پرداخت ۵ میلیون تومان نیست.

اما انجمن تاکید دارد، تعرفه‌ها، اهرمی است که تصویرگران می‌توانند به آن استناد کنند و البته امکان چانه‌زنی هم داشته باشند تا حداقل نصف تعرفه را دریافت کنند؛ درحالی که بسیاری از تصویرگران، به‌خصوص تصویرگران جوان، این میزان دریافتی ندارند. انجمن تصویرگران علاوه‌بر تعرفه یک قرارداد تیپ نیز ارائه می‌کند؛ بنابراین قرارداد تیپ، تاکید بر امکان مشورت تصویرگران با انجمن است. دو کارکرد اصلی آشنایی با قرارداد تیپ انجمن، بررسی مفاد قرارداد پیشنهادی ناشر و دوم، آشنایی تصویرگر با مفاد ضروری قرارداد است.

حق‌الزحمه تصویرگران منصفانه نیست

- درباره مفاد و بندهای ضروری در قرارداد تصویرگران بیشتر بفرمایید که تاکیدی است بر خلاءهای حقوقی.

می‌دانیم دو حق پدیدآور - در اینجا تصویرگر- داریم؛ حق مادی و حق معنوی. معمولاً در قراردادها این دو حق دیده می‌شود. حق مادی تصویرگر یعنی؛ حق‌الزحمه تصویرگری و چاپ باید به تصویرگر پرداخت شود. حق معنوی هم غیرقابل واگذاری است. در ایران، برخی حقوق پدیدآور ازجمله تصویرگر در نظر گرفته نمی‌شود؛ به‌عنوان مثال در کشور آلمان «حقوق ثانویه تصویرگر» در قراردادهای نشر وجود دارد. اجرای این حق از سوی نهاد «جمع‌آوری آثار هنری تصویری» پیگیری می‌شود؛ به عبارت دیگر اگر تصاویر کتاب، بعدها برای ساخت فیلم سینمایی، انیمیشن، تولید تیشرت و دیگر محصولات استفاده شود، حقوق تصویرگر محفوظ است.

اهمیت توجه به حقوق تصویرگر و این نهاد در ایران، به‌دلیل استفاده از تصویر کتاب کودک به‌عنوان منبع اقتباس، در تولید انواع محصولات تصویری ازجمله فیلم و انیمیشن است؛ ازجمله اقتباس از کتاب‌های «رولد دال» برای ساخت فیلم‌های «ماتیلدا» یا «چارلی در کارخانه شکلات‌سازی». این آثار سینمایی هرچند براساس متن تولید شده اما با توجه به اینکه کوئنتین بلیکِ تصویرگر، بخشی از هویت بصری کتاب بوده، از سود نمایش فیلم‌ها منتفع می‌شود. درحالی که در ایران از کتاب، فیلم و انیمیشن چندان اقتباسی سینمایی چندانی را شاهد نیسیتم اما تئاتر کودک ساخته می‌شود اما از اقتباس‌ها در نمایش‌نامه‌نویسی، منفعتی عاید نویسنده نمی‌شود چه رسد به تصویرگر.

یکی از خلاء‌ها جدی مربوط به زمان‌بندی در انتشار کتاب از سوی ناشران است؛ درحالی که در قرارداد درباره تاریخ ارائه تصاویر، بند الزام‌آور وجود دارد اما درباره انتشار کتاب، زمانی مشخص نمی‌شود. به‌عبارت دیگر اگر ناشر تا یک یا دو سال آینده، کتاب را چاپ نکرد، تکلیف چیست؟ یعنی برای خود بازه زمانی تعیین نمی‌کند. در چنین شرایطی آیا امکان در اختیار گرفتن کتاب از سوی تصویرگر وجود دارد؟ و آیا امکان همکاری با ناشر دیگری برای این تصویرگر وجود دارد؟ حتی اگر تصویرگر از پرداخت نشدن «قیمت منصفانه» و چاپ بی‌کیفیت، بگذرد، یکی از دلخوری‌ها، تاخیرهای طولانی و حتی چند ساله در انتشار کتاب وجود دارد.

در مجموع گاهی در تنظیم قراردادها، یک و گاهی چند خلاء دیده می‌شود، به همین دلیل انجمن تصویرگری ایران، تلاش کرده تا درارائه نرخ‌نامه به جزئی‌ترین مسائل ورود کند.

- درباره نهاد «حقوق ثانویه تصویرگر» در آلمان بیشتر بفرمایید.

۷۰ هزار عضو دارد؛ شامل هنرمندان تجسمی، عکاسان، کارگردانان سینما، یعنی افرادی که همه با تصویر سروکار دارند. پیگیری حقوقی این نهاد، حتی شامل پرینت از کتاب در مدارس و موزه‌ها هم می‌شود؛ بنابراین برای حفظ حقوق تصویرگر، از دستگاهی که کپی، زیرمجموعه آن اتفاق افتاده، پیگیری می‌کنند. مجموع مبالغ، در این نهاد جمع و صرف هزینه‌های مختلف هنرمندان عضو می‌شود. چنین سیاست‌های محکمی در زمینه کپی‌رایت، علاوه‌بر امیدواری، زمینه‌ساز تداوم کار تا آخر عمر هنرمند می‌شود.

- می‌توان امیدوار بود، در ایران نیز نرخ‌نامه رسمی و الزام‌آور تصویرگری داشته باشیم تا مرجع ناشران برای عقدقراردادها باشد؟

به‌نظرم خیلی نمی‌توان امیدوار بود. با وجود اینکه تعدادی از ناشران با رعایت حق رایت، به ترجمه و انتشار کتاب اقدام می‌کنند اما بسیاری دیگر از ناشران، با سفارش و خریدهای تک نسخه‌ای، کتاب خارجی را کپی، ترجمه و وارد بازار می‌کنند؛ علاوه‌براین برخی ناشران از همین نسخه کپی، نسخه دیگری کپی و عرضه می‌کنند؛ یعنی وجود یک جریان فاجعه‌بار.

- آیا اقتصاد بازار کتاب ایران، وجود یک نرخ‌نامه الزام‌آور را تاب می‌آورد؟

نکته تامل‌برانگیزی است که به نظرم ناشران پاسخ‌های بهتری دارند؛ با این وجود فکر می‌کنم، وضعیت بازار کتاب که غیرمستقیم بر کار تصویرگران اثر می‌گذارد، میل مخاطبان به خرید کتاب‌های ترجمه است؛ در نتیجه، سود حاصل از فروش ترجمه بر تالیف که احتمالاً بدون رعایت کپی‌رایت و حذف هزینه تصویرگری است، زمینه‌ساز تبدیل شدن یک رویه برای تولید کتاب خواهد شد. علاوه‌براین زیربار پرداخت ۲ تا ۳ میلیون تومان به‌ازای هر فریم تصویر، به تصویرگر یا استخدام مدیرهنری، نمی‌رود؛ بنابراین وضعیت بازار کتاب – تمایل ناشران به کتاب‌های ترجمه – به‌طور غیرمستقیم بر تدوین تعرفه، نرخ‌گذاری و پرداخت حق منصفانه به تصویرگر تاثیر گذاشته است.

- بنابراین ناشران چندان تمایلی به وجود یک نرخ‌نامه رسمی الزام‌آور ندارند.

وقتی ناشر می‌داند، انتشار بیشتر ترجمه به‌اصطلاح کار می‌کند و نتیجه می‌دهد، چرا باید وضعیت را تغییر دهند؟! با این وجود، نباید معدود ناشران صنعت کتاب که پرداخت منصفانه را در نظر دارند، فراموش کنیم. این ناشران، بخش بین‌الملل یا کپی‌رایت را ایجاد کرده‌اند.

- سال‌ها است از موفقیت‌های بین‌المللی تصویرگران ایرانی می‌شنویم. این موفقیت‌ها چقدر در شکل‌گیری سازوکاری در قیمت‌گذاری منصفانه تصویرگری کتاب کودک، موثر بوده است؟ به‌عبارت دیگر این موفقیت‌ها موجب شده، در بُعد مالی قدر و منزلت تصویرگران دانسته شود؟

به جرات می‌گویم، ایران در منطقه در زمینه تصویرگری، پرچمدار است و بسیاری از کشورهای همسایه ایران، آرزوی قرار گرفتن در سکوهای بین‌المللی را دارند. موفقیت‌ها، سطح توقع تصویرگر را هم افزایش می‌دهد و شاید حاضر به همکاری با ناشران ایرانی نباشد و تمایل پیدا می‌کند به همکاری با ناشران خارجی. بنابراین این موفقیت‌ها در پرداخت‌ها، بی‌تاثیر نبوده اما منجر به تغییر نگرش‌ها، نشده است؛ به‌عبارت دیگر نمی‌توان با قطعیت درباره تاثیرگذاری موفقیت‌های خارجی تصویرگران ایرانی برپرداخت «قیمت منصفانه» صحبت کرد.

فکر می‌کنم، بیشتر ناشرانِ به‌روز و آگاه به فضای تصویرگری ایران و دنیا، به رعایت «قیمت منصفانه» توجه دارند؛ بنابراین بین ناشر مطلع از شرایط روز دنیا با ناشر نشسته در اتاق کار، خیلی متفاوت است. از یک زاویه دیگر، حتی اگر سازوکار نشر کهنه باشد اما مدیرهنری به‌روز داشته باشد، تحول‌گرا است. نسل جدید تصویرگری ایران، با وجود سن کم، در تصویرگری ایران، تغییر سبک ایجاد کردند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها