سالار عبدی، شاعر و پژوهشگر با اعلام خبر کتاب جدیدش درباره حسین منزوی گفت: شعر منزوی شعر تکرار است که باید به تکرار خواند و به تکرار گریست و به تکرار خندید و به تکرار آوازش کرد.
در سالهای اخیر کتابهای متعددی پیرامون شعر و شاعرانگی حسین منزوی منتشر شده است که در این میان کتاب «شوکران نوش غزل» جدیدترین کتاب است. کمی درباره این کتاب توضیح دهید.
این کتاب پژوهشی به شاعرانگی بسیط استاد حسین منزوی و زوایای مختلف آن میپردازد و به این بهانه، سیر و سلوک شعر معاصر را از جنبههای مختلف با فرمت آکادمیک مورد بررسی و کنکاش قرار داده است.
شما در سالهای گذشته نیز اثری درباره منزوی منتشر کرده بودید. آیا این جلد دوم همان کتاب است؟
بله. جلد اول این کتاب پژوهشی با عنوان «نام او عشق است! آیا میشناسیدش!؟» در سال 1387 توسط انتشارات آثار برتر به چاپ رسید و با استقبال از طرف اهالی ادبیات، مخصوصا جامعه دانشگاهی مواجه شد و به سرعت به عنوان یک منبع در حوزه شعر معاصر جای خود را باز کرد و این کتاب اخیر درواقع تکملهایست بر همان کتاب.
بعد از این همه تحقیق و پژوهش روی شعر و زندگی حسین منزوی؛ به نظر شما او چه میگوید و از شعر چه میخواهد؟
پس از تحقیق و تفحص گسترده در خصوص شاعرانگی حسین منزوی و شعری که وی نمایندگی میکند، به این نتیجه رسیدم که شاید بتواند خط فکری و ایدئولوژیکی شعر عاشقانه امروز را نیز ترسیم کند. عشقی که حسین منزوی از آن دم میزند در واقع عشقیست سلیس و زلال، بدون آسمان و ریسمان بافیهای معمول که سعی دارد با تکیه بر سهل و ممتنعگوییهای مختص سبک شعری این شاعر، تعریفی سادهتر ، ولی رساتر و امروزیتر از عشق را در باور ما نهادینه کند. وی به رموز این عشق آگاه است و با آگاهی کاملی که بر گستره شعر امروز و دیروز دارد، توانسته است الگویی جدید در متُد شاعرانه عشق زمینی بنیانگذاری کند که به مدد جنون ذاتی و بی درمانش، شعریت آثارش را در بالاترین سطح غزلوارگی امروز گنجانده است. در واقع اینگونه بگویم که منزوی در سبک شعری خود، دنبال خلق مفاهیم فکری و اندیشهای آنچنانی نیست و الهه شعر را در آسمانها دنبال نمیکند؛ بلکه بر روی همین زمینی که داریم زندگی میکنیم، معشوق شعریاش را یافته و بدون اسطورهسازیها و بزرگنماییهای عجیب و غریب که معمول شعر پارسیست، در همان شکل و قامت زمینی قابل رویت و باور، به تشریحش مینشیند ولی آنچنان ژرفباورانه و زیباسرایانه، از پس این تعریف و تمجید بر میآید که خواننده را به حیرتی شگرف وا میدارد.
پس شما هم این موضوع را قبول دارید که منزوی در کنار پرداختن به موضوعات مختلف و دید گسترده شعری، ذهنیتی سراسر عاشقانه دارد؟
دقیقا. وی ذهنیتی به شدت عاشقانه دارد و گویی خداوند برای همین کار او را آفریده است که بشیند و برای امروز ما ردایی زیبا و دوست داشتنی بر تن عشق خلق کند تا ما بتوانیم از پس دود و دم و انواع و اقسام آلودگیها و دروغها و تهمتها و افتراها و نیرنگ و دسیسه بازیهای معمول، در شعر و شاعری وی اندکی فرود آییم و به خویشتن خویش مجال لذت بردن از عشق با تمام فراز و نشیبهای به روز شدهاش بدهیم!
موضوعی که در این کتاب به شکل مفصل به آن اشاره کردهاید، بحث فراق است. نگاه منزوی به موضوع وصال و فراق به چه شکلی است؟
منزوی بیشتر شاعر فراقهاست و حتی وصالش نیز بوی فراق میدهد؛ ولی فراقی که امید گریهآوری در دل خود تعبیه کرده است تا شنونده چندین حس ناب و زلال را توأمان و یکجا با خواندن اشعارش تجربه کند. شعر منزوی شعر تکرار است که باید به تکرار خواند و به تکرار گریست و به تکرار خندید و به تکرار آوازش کرد. گویی در بطن و زیرِ خوانش اشعار منزوی، بربطنوازی دیوانه نشسته و بربط مینوازد یا سنتورنوازی مجنون ملودیهای معطری از مضراب به سیمهای موازی سازش میچکاند که چنین چند صدایانه، انسان را در خوانش اشعارش، حالی چند سویه دست میدهد که بیشترین سویه آن، میل به گریستنیست که بیشترین تمایل آن، بر ذوق و شوقیست که از ناکجاهایی که هنوز کجاها را ندیدهاند روانه گشتهاند! «دعویام عشق است و معجز شعر و پاسخ طعن و/ راست چون پیغمبری رودروی ناباورانش تهمت»
معیار و ملاک شما برای سنجش منزوی چیست؟ آیا میتوان او را روی ترازو قرار داد؟
نه. اشخاصي چون منزوی را كه نميشود با هيچ كدام از قوانين حاكم بر زندگيهاي امروزه زمينی كرد بايد با معيارهای ديگری سنجيد. منزوی نشانههايي از درويشي صوفيه، بيابانگردي جنونآميز مجنون، سعي مفرط فرهاد بيستون كن در تصاحب قلب شيرين، مظلومي يوسف در برابر خويشان و اقربا، خوش باشی و تیره بینی خیام، بيباكي و گستاخي شجاعت سهروردي، رندي و آشوب مولانا، سهل و ممتنعگويي استادانه سعدي، عشق آسمانی و معرفت بالای حافظ و ... را با خود داشت. وي همچون مسعود سعد سلمان زنداني شعور عاشقانه و تيز چنگ عشق ياب و مردم گريز خويش بود و چون ناصر خسرو - آواره يمگاني- فدايي از جان و دل گذشته مسلك و مرام عاشقانهاش.
حسین منزوی در شعرهایش به چه مضامینی میپردازد؟
در این کتاب به صورت تحلیلی، مضامین شعری حسین منزوی استخراج و با لحاظ قرار دادن کلیه صناعات ادبی (معانی و بیان) در ابیات شعری وی بسط داده شده است که اگر بخواهم به برخی از این مضمونها بپردازم، میتوانم به عشق، جوهره و ذات عشق در غزل منزوی، جستجوی عشق، خاصیت عشق، استقامت در عشق، تقابل عشق و عقل، عرفان و عشق، جنون و عشق، وصل و اتحاد در عشق، حالات مختلف عشق، عاشق و خصوصیات او، عاشق و حالات و خصوصیات مختلف او، صبر و طاقت و شکیب عاشق، غربت و تنهایی و شکوه عاشق، بخت عاشق، معشوق، زلف و گیسوی معشوق، چشم و نگاه معشوق، بوسه، صدای معشوق، یاد و خاطره و خواب و خیال، امید و آرزو و خواهش، غم و شادی، فراغ و جدایی، دیدار، مناظرات و حالات بین عاشق و معشوق، عشق از لونی دیگر، موعود و انتظار، شهید، زن، تقدیر و زمانه، اروتیسم در شعر منزوی، ترانهسرایی و غزلهای محاوره ای منزوی، روانشناسی شخصیت منزوی اشاره کنیم.
بهعنوان سوال پایانی؛ اثر جدیدی در دست انتشار دارید؟
پس از آنکه مجموعه هفت جلدی ترانهها و تصنیفهای دو زبانه ترکی – پارسی را امسال به بازار نشر سپردم که توسط نشر آثار برتر منتشر شد در حال حاضر، در حال نگارش مجموعه پژوهشی نقد و کنکاشی بر شاعرانگی دو شاعر مطرح امروز، محمدعلی بهمنی و قیصر امینپور هستم که قرار بود چند سال قبل به بازار نشر راه یابد ولی به علت مشغلههای زیادی که داشتهام به تاخیر افتاده و قرار است در نمایشگاه کتاب سال بعد در تهران رونمایی و در دسترس عموم قرار بگیرد. در این اثر پژوهشی 500 صفحهای، شعر شاعران مذکور از زوایای مختلف مورد نقد و واکاوی آکادمیک قرار گرفته است.
نظر شما