دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۳:۱۱
بی‌توجهی مسئولین لندن به داستان‌نویسان و نمایشنامه‌نویسان مشهور

با وجود این‌که بسیاری از نویسندگان بزرگ دنیا در «لندن» به دنیا آمده‌اند یا «لندن» را به عنوان موطن خود برگزیده‌اند اما در سطح شهر اثری از این نویسندگان دیده نمی‌شود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشریه «گاردین» در یادداشتی با بیان این مطلب نوشته است:

نویسندگانی چون «دانیل دوفو»، «هنری فیلدینگ»، «ساموئل ریچاردسون»، «موریل اسپارک»، «دوریس لسینگ»، و «آنجلا کراتر» از این گروه نویسندگان هستند. این کمبود با حضور مجسمه‌ای جدید از «جورج اورول» در ورودی ساختمان بی‌بی‌سی پررنگ می‌شود. اگرچه جمله‌ای که در کنار مجسه «اورول» حکاکی شده است - «اگر آزادی معنایی داشته باشد به معنای گفتن سخنانی است که مردم مایل نیستند آن را بپذیرند» - نشان از حقیقتی تلخ دارد. حقیقت تلخ این است که مجسمه «اورول» به دلیل کار کردن وی در مجموعه این بنگاه خبری و نه به عنوان نویسنده کتاب‌های «مزرعه حیوانات» و «1984» در این مکان نصب شده است.

حتی اگر مجسمه «جورج اورول» در لندن را به عنوان بزرگداشت هنر نویسندگی وی بدانیم تنها دو مجسمه است که در سطح شهر لندن از نویسندگان اهل یا ساکن این شهر وجود دارد. یکی مجسمه «اورول» و دیگری تندیس «ویرجینیا وولف» که در میدان «تاوی استاک» تعبیه شده است. شاید بسیاری از علاقه‌مندان داستان با چنین توجیهی خود را آرام کنند که سهم نمایشنامه‌نویسان نیز در این شهر کم است و تنها مجسمه‌ای از «اسکار وایلد» اثر «مگی همبلینگ» و مجسمه‌ای دیگر از «ویلیام شکسپیر» در میدان «لستر» که حتی در شأن این نویسنده بزرگ نیست در سطح کشور وجود دارد.

بسیاری از افرادی که مجسمه‌ای در شهر دارند از شخصیت‌های مهم جامعه هستند. مورخین و متفکرین عرصه‌های مذهبی، علمی، و سیاسی از جمله افرادی هستند که در زمره افراد مورد توجه بوده‌اند و در بهترین حالت شاعران جایگاه بهتری نسبت به داستان‌نویسان و نمایشنامه‌نویسان دارند. «اسپنسر»، «دان»، «میلتون»، «کیتز»، «برنز»، «تاگور»، و «بچمان»، شاعران بنامی که مجسمه‌هایی در سطح شهر دارند. «بچمان» مجسمه‎‌ای در سالن اصلی مترو دارد تا مسئولین شعر را به عنوان والاترین گونه هنر زبانی به مردم معرفی کند.

البته درست است که تندیس بسیاری از داستان‌نویسان مهم قرن نوزدهم در کلیسای «وستمینیستر» وجود دارد اما شأن این نویسندگان مستلزم حرکتی بزرگ‌تر از چند تندیس در کلیسا است. در کلیسا نیز محدودیت‌های خاصی وجود دارد. داستان‌نویسان را در بخش شاعران جای داده‌اند گویی داستان‌نویسان شهروندان درجه دومی هستند که شاعران مأمن آنان شده‌اند. بسیاری از مجسمه‌ها نیز از سنگ ساده ساخته شده‌اند و کلیسا برای دیدن این مجسمه‌ها هزینه‌ای را به عنوان ورودی دریافت می‌کند. علاوه بر این بسیاری از شاعران قرن بیستم در این مجموعه جای دارند اما داستان‌نویسان قرن بیستم به این مجموعه راه ‌نیافته‌اند. به نظر می‌رسد مسئولین این پروژه تعصبات خاص خود را درباره شعر و داستان دارند.

به همین دلیل حضور نمادین آنان در بخش شاعران زمینه را برای وجود نداشتن آنان در خیابان‌ها و میادین شهر فراهم کرده است. تنها داستان‌نویسی که نبودن مجسمه او در شهر قابل توجیه است «چارلز دیکنز» است که در وصیت‌نامه خود خواسته بود چنین اتفاقی رخ ندهد. سؤال اینجاست که آیا به نظر مسئولین شهر لندن جای نویسندگانی چون «جورج الیوت»، «مری شلی»، و «آرتور کانون دویل» در سطح شهر خالی نیست؟! در همه دنیا رد پای این نویسندگان دیده می‌شود اما در لندن جایی ندارند.

اگرچه بسیاری از شهرهای دنیا در حال حاضر چنین سیاستی را پیش گرفته‌اند و به داستان‌نویسان خود بی‌اعتنایی می‌کنند اما «ادینبرگ»، پایتخت «اسکاتلند» با نام‌گذاری ایستگاه‌های مترو خود به نام داستان‌نویسان معروف و بزرگداشت نام آنان به وسیله ساختن مجسمه سیاستی متفاوت از لندن در پیش گرفته است که جای تقدیر بسیار دارد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها