سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - علیرضا مکتبدار، سردبیر نشریه الآفاق: در سالهای اخیر، برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس، با حمایت لابیهای سیاسی و رسانهای غربی، تلاش کردهاند تا با تحریف نام این خلیج در اسناد رسمی، رسانهها و حتی رویدادهای بینالمللی، آن را «عربی» بنامند. این تلاشها البته سابقهای طولانی دارد، اما در دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ، به شکل بیسابقهای به رسمیتطلبی سیاسی کشیده شد. ترامپ در اقدامی نمایشی و عوامفریبانه، در یک سخنرانی نام «خلیج عربی» را به کار برد؛ حرکتی که با واکنش تند مردم و روشنفکران ایرانی مواجه شد و تنها بر نادانی تاریخی طراحان آن افزود.
در چنین فضای پرتنشی، بازخوانی آثار ادبی تاریخی که ریشههای این نام و این هویت را به یاد ما میآورند، ضرورتی دوچندان دارد. یکی از درخشانترین این آثار، رمان «بر جادههای آبی سرخ» نوشته نادر ابراهیمی است. اثری که در دل روایتش، ایستادگی در برابر تحقیر تاریخی و تجزیهطلبی استعمارگرانه موج میزند.
این رمان، زندگینامهای است بازآفرینیشده از سردار دلاور جنوب، میرمهنا دغابی، که در قرن هجدهم میلادی در بندر ریگ، از توابع استان بوشهر، علیه استعمار هلند، انگلیس، پرتغال و عثمانی قیام کرد و جزیره خارک را از چنگ آنان بیرون کشید. نادر ابراهیمی، با صرف ۱۵ سال پژوهش و نگارش، از این شخصیت نه یک قهرمان فردی، بلکه یک نماد تاریخی ساخته است. به تعبیر خودش: «میرمهنا یک شخصیت نیست، یک جریان است. میرمهنا یک حادثه پایدار تاریخیست نه فقط یک سردار بیپروا.»
ابراهیمی در «بر جادههای آبی سرخ» با نثری شاعرانه، سرشار از حس وطندوستی، نهتنها به شرح دلاوریهای میرمهنا میپردازد، بلکه تصویری فرا واقع از مفهوم مقاومت و دفاع از خاک میآفریند. مردی که نه با تکیه بر قدرت دربار، بلکه با پشتوانه مردمی، برای حفظ آبوخاک جنوب ایران برخاست و خلیج فارس را از چنگ بیگانگان رهانید.
از نگاه نادر ابراهیمی، نبرد میرمهنا نه فقط یک درگیری نظامی، بلکه نبردی برای حفظ نامهاست: نام جزایر، نام بنادر و در نهایت نام «خلیج فارس». نامهایی که در هر صفحه این کتاب، طنین شور و شرف و شرمساری دارند. کتاب با جملاتی آغاز میشود که خود بازتابی از نگاه ملیگرایانه و دردمند نویسنده است: «سلامی است محبتآمیز و سرشار از شرمساری… که از دهان طفلی درمیآید، طفلی که آرزومند است مردانی چون میرمهنا را، یک بار دیگر در حیات میهن خود ببیند.»
این رمان، در عین روایت تاریخی، پاسخی غیرمستقیم ولی پرقدرت به تحریفگران تاریخ نیز هست. آنانی که میکوشند با دلارهای نفتی، نقشههای جغرافیایی را بازنویسی کنند، غافل از آنکه تاریخ را نمیتوان خرید و حقیقت را نمیتوان با برچسبهای ساختگی پوشاند. خلیج فارس، تنها نامی جغرافیایی نیست؛ بخشی از هویت ملی ایرانیان است و «بر جادههای آبی سرخ»، پاسداشت همین هویت است؛ در قالبی داستانی، ادبی، و جاودان.
در این روزگار، خواندن این کتاب نه فقط ادای دین به نادر ابراهیمی و میرمهنا، که اعلام وفاداری به حافظه تاریخی و تمدنی این سرزمین است. کتابی که باید در کتابخانه هر ایرانی باشد؛ همانقدر که نام «خلیج فارس» باید در قلب و زبان هر ایرانی زنده بماند.
نظر شما