نویسنده کتاب «نامآوران ورزش ایران: زندگینامه و تجربههای داوود نصیری» معتقد است که مرحوم نصیری، مردی بود با ویژگیهای خاص یک ورزشکار که از جمله آنها میتوان به این خصلت او اشاره کرد که برای هیچ چیز و هیچ کس دروغ نمیگفت.-
تنها اثری که درباره مرحوم نصیری نوشته شده است، کتاب «نامآوران ورزش ایران: زندگینامه و تجربههای داوود نصیری» به قلم نصرالله دادار، شامل زندگینامه و تجربههای ارزشمند داوود نصیری، قهرمان، پیشکسوت، معلم، مربی و داور بازیهای داخلی و خارجی است که هفت سال پیش از سوی نشر سبزخامه در 200 صفحه منتشر شد.
نصرالله دادار، نویسنده این اثر را نویسندگان و روزنامهنگارانی که با دنیای علم و پژوهش آشنایند، به خوبی میشناسند؛ فردی که هم در دوره روزنامهنگاری و هم در دوره نویسندگی به مجموعهای مسایل اخلاق پایبند بوده و همواره انعکاس تجربیات و علم صاحبان اندشیه و دانش برای او یک هدف به شمار آمده است.
او که سابقه تالیف کتاب درباره زندگینامه چند تن از بزرگان ایران زمین را در پرونده کاری خود دارد، تنها کتاب موجود درباره زندگینامه مرحوم داوود نصیری را تحریر کرده است؛ اثر مکتوبی که سال 1385 با عنوان «نامآوران ورزش ایران: زندگینامه و تجربههای داوود نصیری» از سوی نشر سبزخامه منتشر شد.
به بهانه درگذشت داوود نصیری، گفتوگویی با نصرالله دادار انجام دادیم تا با او درباره استاد نصیری، شخصیت و منش رفتاری و همچنین درباره کتاب « نامآوران ورزش ایران: زندگینامه و تجربههای داوود نصیری» سخن بگوییم. دادار هم مثل همیشه ساده و بیآلایش سخن میگوید که نتیجه آن را با هم میخوانیم:
چطور شد که به سراغ مرحوم داوود نصیری رفتید و زندگینامه او را نوشتید؟
همواره فرمایش حضرت علی(ع) مبنی بر وجود زیاد عبرتها و تعداد کم عبرتگیرندگان، ذهنم را به خود مشغول میکند و من هم کاملا این احساس را دارم که برای پیشرفت کردن، نیازمند استفاده از تجربیات بزرگان و افراد باتجربه هستیم. بنابراین، دوست داشتم زندگینامه بزرگان حوزههای مختلف را بنویسم و هنگامی که در کیهان علمی کار میکردم، زندگینامه برخی از نامداران ایران مانند احمد آرام، احمد بیرشک، دکتر فاطمی، دکتر آرمین و دکتر مستقیمی را به نوشتم؛ افرادی که امروز دیگر در میان ما نیستند.
البته من از حوزه ورزش خیلی اطلاعات نداشتم تا اینکه یک روز توسط محسن گلدانساز، مدیر مسوول سابق مجلات رشد، دعوت شدم تا ملاقاتی با دکتر امیر حسینی، رییس سابق آکادمی ملی المپیک و پارالمپیک داشته باشم. دکتر حسینی در آن دیدار از من خواست زندگینامه پیشکسوتان ورزش ایران را بنویسم تا در قالب کتاب چاپ شود. وقتی دیدم او نیز مانند من دنبال جمعآوری خاطرات افراد باتجربه است، این کار را پذیرفتم.
و از آن به بعد همنشین مرحوم داوود نصیری شدید؟
بله، حدود دو سال این همنشینی ادامه یافت تا توانستم در گفتوگوهای متعدد و طولانی با وی، خاطراتش را بنویسم.
البته پیش از این هم یکی دو کتاب ورزشی دیگر را هم نوشته بودید، اینطور نیست؟
بله، من دو کتاب را درباره زندگینامه سید محمد خادم، پیشکسوت کشتی و همچنین رحیم علیآبادی، پیشکسوت کشتی فرنگی نوشتم که قرار بود با همکاری کمیته ملی المپیک و پارالمپیک منتشر شود، اما متاسفانه این کار صورت نگرفت و این دو کتاب هنوز هم روی دستم ماندهاند!
چقدر مرحوم نصیری را پیش از نگارش زندگینامهاش میشناختید؟
من هیچ شناختی از ایشان نداشتم و اولین دیدار من با مرحوم نصیری هم به جلسهای مربوط میشود که دکتر امیر حسینی در آکادمی ما دو نفر را به هم معرفی کرد. آنجا بود که قرار ملاقاتهای بعدی را گذاشتیم. اغلب من ایشان را در منزلش در محله صادقیه میدیدم و با هم گفتوگو میکردیم.
حتما جلسات متعدد و طولانی هم بودهاند؟
بله، گاهی جلسات ما خیلی طولانی میشد. از آنجایی که مرحوم نصیری در فدراسیون شنا فعالیت می کرد، تعدادی از ملاقاتهای ما نیز در این فدراسیون انجام میشد.
در این مدت شخصیت مرحوم نصیری را چگونه یافتید؟
او به معنای واقعی کلمه معلم بود. معلم ورزشی که عشق زیادی به بچههای ایرانی و کشور ایران داشت. برای نصیری خیلی مهم بود که کارش را به بهترین شیوه انجام دهد، البته با پشتکار و نظمی مثالزدنی. خودش میگفت پشتکار و نظم باعث شده بود تا موفقیتهای متعددی را با تیمهای ایرانی به دست بیاورد، مانند پیروزی بر تیم بسکتبال انگلیس همراه با تیم بسکتبال منتخب دبیرستانهای ایران، آن هم در خاک انگستان!
مرحوم نصیری همچنین اعتقاد زیادی به مقوله آموزش داشت و میگفت که اگر قرار باشد ورزش ایران سر و سامان یابد، باید به ورزش مدارس و به ویژه ورزش در مقطع ابتدایی توجه ویژهای بشود و بچهها تحت آموزشهای علمی قرار بگیرند. خودش هم دبیر بود و کار آموزش بچهها را از مدرسه دارالفنون شروع کرده بود. البته در ورزشهای محلی و باشگاهی هم حضور فعالی داشت. جالب این که مرحوم نصیری به اصطلاح مرد همه فن حریف ورزش بود در 12 رشته ورزشی تبحر داشت.
ویژگی دیگر شخصیت وی، اعتقادش به مکتوب کردن علم و تجربیاتش بود که نتیجه آن انتشار 55 عنوان کتاب بود.
همه این صفات را در وجود یک مرد حدود هشتاد ساله یافتید؟
بله، نصیری حدود 84 سال داشت که من ملاقاتهایم با او را شروع کردم. انسان جالبی بود. گاهی فاصله بین منزلش تا فدراسیون شنا واقع در خیابان شهید مفتح را پیاده طی میکرد. ساعت شش صبح از خواب بیدار میشد، ورزش میکرد، صبحانه میخورد و از خانه بیرون میآمد و تا عصر کار میکرد. بر خلاف اینکه اغلب آقایان پس از فوت همسرشان نمیتوانند از عهده زندگی شخصیشان برآیند، مرحوم نصیری چند سال پایانی عمرش را به تنهایی اما با اقتدار و عزت گذراند.
شما از او پرسیدید که چرا دست به قلم می شود و تجربیاتش را مینویسد؟
او مینوشت چون واقعا دوست داشت آنچه میداند، به مردم منتقل شود. میگفت شاید کسی این مطالب را بخواند و از آنها استفاده کند. برایش مهم بود که علم و تجربهاش در اختیار مردم ایران قرار بگیرد.
در جریان نشست و برخاستهایی که با مرحوم نصیری داشتید، آیا دریافتید که چه چیزی او را بیش از همه رنج میدهد؟
نصیری از دو چیز خیلی ناراحت بود. نخست اینکه به ورزش مدارس توجه زیادی نمیشود، به ویژه اینکه در سالهای پیشین افرادی مثل خودش به خوبی در این زمینه پایهگذاری کرده بودند، اما عملا این کارها پیگیری نمیشد و او دیگر معلمان ورزش مانند خودش را در آموزش و پرورش نمیدید. یادم میآید که ایران را با چین مقایسه میکرد و خیلی ناراحت میشد وقتی میدید چینیها که چند سال پس از ما کارشان را در ورزش مدارس آغاز کرده بودند، اینقدر از ما پیش افتاده بودند.
موضوع دیگری که خیلی این استاد باتجربه را رنج میداد، این بود که ورزشکاران ایران به اصطلاح پولکی شدهاند و حال دیگر بهجای عشق ورزیدن به وطن، عاشق پول شدهاند. او میگفت که دادن پول زیاد به ورزشکاران باعث گسترش فساد میشود و از این طریق ورزش ایران راه به جایی نمیبرد. وضعیت زمان ورزشکاری خودش و نسل خودش را با ورزشکاران امروزی مقایسه میکرد. مثلا میگفت که چطور پس از خوردن یک صبحانه معمولی در ورزشگاه شیرودی ورزش میکردند، اما امروزه ورزشکاران ما با استفاده از بهترین فرمولهای تغذیهای و گرفتن دستمزدهای کلان، چقدر نسبت به نسلهای پیشین ضعیفترند چون سختی نمیکشند و کمتر به کشورشان تعصب و عشق دارند.
مرحوم نصیری به چه چیزی بیش از هر چیز دیگر افتخار میکرد؟
یکی اینکه در دوران حیاتش برای ایران عزیز زحمات زیادی کشیده و دیگر اینکه به عنوان یک انسان زندگی خوب و سلامتی را پشت سر گذاشته بود. او خیلی خوشحال بود که در زندگی شخصیاش به راه کج کشیده نشده بود. از این که میتوانست در دهه هشتم عمرش یک زندگی طبیعی و سالم را انجام دهد و ورزش کند، بسیار به خودش افتخار میکرد. این را هم باید بگویم که اعتماد به نفس بسیار بالایی داشت و بسیار لذت میبرد که زندگیاش را وقف آموزش دادن کرده بود.
شما به عنوان یک نویسنده و خبرنگار از همنشینی و گفتوگو با مرحوم نصیری چه چیزهایی یاد گرفتید؟
پشتکار و نظم موجود در زندگی او برایم بسیار جالب بود و عملا از او الگو می گرفتم. همچنین عشقی که او به کشورش داشت، برایم آموزنده بود. نکته دیگر اینکه مرحوم نصیری خیلی راستگو بود و حاضر نبود برای هیچ چیزی یا برای هیچ کس دروغ بگوید.
از مشکلات چاپ کتاب هم گلهمند بود؟
بله، میگفت کتاب مساله و دغدغه افراد جامعه به ویژه اهالی ورزش نیست و کسی دنبال تولید و انتشار کتاب و حمایت از آن نمیرود. میگفت که چرا کسی از بزرگترهای ورزش سوال نمی کند که چه کار کردهاند یا تجربیات آنان را مکتوب نمیکند تا جوانترها از آنها بیاموزند؟ اعتقاد داشت که باید به سراغ باتجربهها رفت و از آنها آموخت؛ کسانی که بدون هیچ توقعی علم و تجربیاتشان را در اختیار مردم میگذارند. او ناراحت بود که کسی به کتاب و مطالعه و همچنین افراد دارای علم و تجربه اهمیت نمیدهد و روسای فدراسیونها را از بین افراد سیاسی انتخاب میکنند. میدانید، حق او بود که سازمان تربیت بدنی سابق، کمیته ملی المپیک و آکادمی و به ویژه آموزش و پرورش به آثار مکتوبش توجه داشته باشند و از آنها حمایت کنند. جالب است که بدانید او اغلب کتابهایش را با هزینه شخصیاش چاپ کرد. البته برخی افراد مانند دکتر امیر حسین هم بودند که از او و آثار مکتوبش حمایت میکردند، اما در مجموع برای تولید و انتشار کتابهایش با موانع زیادی روبهرو بود.
شما کتاب زندگینامه داوود نصیری را به گونهای نوشتهاید که روال داستانی در آن مشاهده نمیشود و روح گفتوگو بر آن حاکم است. قدری در این باره توضیح دهید.
درست می گوید. من زندگی مرحوم نصیری را داستانی ننوشتم تا بلکه بتوانم در جریان گفتوگو با او، حرفهایش را به طور مستقیم بنگارم تا بیشتر قابل استفاده باشد.در واقع، این کتاب یک گفتوگوی مفصل با داوود نصیری است.
بسیار طبیعی است که شما از درگذشت این معلم بزرگ حوزه ورزش ناراحت باشید. لطفا از احساس خودتان به دلیل نگارش زندگینامه مرحوم نصیری برایمان سخن بگویید.
واقعا از فوت ایشان ناراحتم. همچنین خداوند را شکر میگویم که توانستم تجربیات این پیشکسوت ورزشی را بنویسم تا یادگاری برای نسلهای بعدی باقی بماند.
نظر شما