به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، مراسم نکوداشت حسن رضوانی، باستانشناس پیشکسوت با حضور و سخنرانی استادان و پیشکسوتان باستانشناسی همراه با رونمایی از نشریه ایرانشناسی «مارلیک» دوشنبه (29 مهرماه) در دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد.
عباس مقدم در این مراسم با اشاره به اینکه آشنایی با حسن رضوانی به سال 1375 در کاوشهای تپه چغابنوت بازمیگردد، اظهار کرد: رضوانی از اوایل جنگ که همه به سمت داخل کشور حرکت میکردند به موزه آبادان و هفتتپه رفت و با همکاری جعفر مهرکیان و گروه کوچکی از دیگر باستانشناسان اشیای موزهای را به اهواز انتقال دادند. این مسایل میتواند موضوع داستانها و فیلمهایی قرار گیرد. زندهیاد علیمحمد خلیلیان در ایلام و در روزهای نخستین جنگ به منطقههای مرزی رفت و با کمک عشایر در برابر هجوم عراقیها ایستاد، رضوانی نیز همچون وی فداکاریهای بسیاری در این دوران انجام داد.
حامد وحدتینسب در این مراسم با شرح خاطراتی از رضوانی، گفت: سال 1378 که با تعدادی از باستانشناسان جوان به پژوهشکده باستانشناسی رفته بودیم، حضور عموحسن (حسن رضوانی) تنها عامل شکستن سکوت محل کار استادان پیشکسوت بود. در سال 1388 که گزارش محوطههای دلازیان و میرک منتشر شد، از همه همکاران در آغاز کتاب سپاسگزاری شد اما متاسفانه نام رضوانی در کتاب درج نشد، این در حالی است که محوطه میرک را وی یافته بود و همه اکتشافها و گزارشها مرهون وی است. پس از آن، مقالهها و گزارشهای بعدی را بهصورت مشترک و در کنار نام حسن رضوانی بهچاپ رساندم.
جعفر مهرکیان نیز در آغاز سخنانش با گرامیداشت یاد علیمحمد خلیلیان، شیرازی، احمد امیری و یزدان کوشانفر، اظهار کرد: تصادفا در اتاق 116 با حسن رضوانی با هم بودیم. حسن انسانی است که بسیار مدیون همسرش، شهرزاد خلیلی، است. رضوانی، فردی باهوش و با استعداد است که شاید در هر عرصه دیگری هم که وارد میشد، میتوانست کامیاب شود. هنگامیکه جنگ شروع شد، با لندروری سه روز طول کشید تا به خوزستان رسیدیم. در آن دوره کاری را انجام دادیم که کسی اطلاع چندانی از آن ندارد. حسن قلههای بسیاری را فتح کرده و در هر منطقهای از ایران که با مردم بود، آنها را با میراث فرهنگیشان آشنا کرد.
عموحسن، زوربای باستانشناسی ایران
کورش روستایی در این نشست با اشاره به تدوین ویژهنامه دوفصلنامه «مارلیک» بیان کرد: ویژهنامه را با همکاری محمد قمریقتیده، حامد وحدتینسب و شاهین آریامنش گردآوری کردیم و آنچه در این ویژهنامه نوشته شده، همگی دلنوشتههایی هستند که چون از دل برآمدهاند، بر دل مینشینند. اصلیترین ویژگی حسن، خاکی بودن، بیآلایشی و مغرور نبودن وی است. این شخص در زندگی حرفهای نقش مهمی ایفا کرده و از دوستان نزدیکم بهشمار میرود. «عموحسن» گفتن اطرافیان به وی تنها بهدلیل مجالی است که به دیگران داده و همه با او احساس راحتی میکنند. حسن از سقف متنفر است و باید در کوهها دنبالش گشت و بهحق باید وی را زوربای باستانشناسی ایران دانست.
این باستانشناس افزود: حسن بسیار سخاوتمند است و اطلاعات علمی را بهراحتی در اختیار اطرافیانش میگذارد. وی گزارشها و مدارک مربوط به کاوشهایش در منطقه شاهرود را به من داد و امیدوارم بتوانم ادامهدهنده راهش باشم. متاسفانه در علم از خودگذشتگیهای افراد دیده نمیشود. حسن از دهه 60 و پس از آنکه موزه آبادان را در زیر بمباران نجات داد دچار مشکلاتی شد و برای فاصله گرفتن از شرایط حدود هفت سال در شاهرود ماند. کمتر کسی میتواند پس از 10 تا 15 سال مسایل را پشتسر گذاشته و به روند علمی بازگردد. اواسط دهه 70 وی بار دیگر توانست به کارش ادامه دهد.
نوشتههای لطیف رضوانی باید منتشر شوند
سید مهدی موسوی، رییس هیات مدیره انجمن باستانشناسی نیز در این مراسم با خواندن شعری در قدردانی از زحمات حسن رضوانی، گفت: باید میان نسل جدید و میانی باستانشناسان پیوند برقرار کرد تا با تبادل تجربهها و داشتهها در این مسیر پیش برویم. متاسفانه مشکل اساسی باستانشناسی غرور و خودبرتربینی است، چیزی که رضوانی آن را کنار گذاشته و محبوب همه باستانشناسان بهشمار میرود. وی روح لطیفی دارد و بهواسطه این لطافت، نوشتههای بسیاری دارد که باید آنها را منتشر کند تا دیگران از آنها بهره ببرند. یکی از دانشجویانم هنگامی که وی را به نام عموحسن خواند، تعجب کردم و خواستم به او بگویم که درست نیست اما پس از اندکی فکر کردن متوجه شدم که صمیمیتی که رضوانی در برابر دیگران دارد، باعث شده تا دیگران با وی به راحتی و دوستانه برخورد کنند.
رضوانی، عاشق طبیعت، انسان و سرزمینش است
ناصر نوروززاده چگینی نیز در ادامه این مراسم با خواندن بیتهایی از مولانا بیان کرد: رضوانی را از سال 1351 که سال دوم باستانشناسی بودیم، میشناسم و نخستین خاطرهای که از وی به ذهنم تداعی میشود، تئاتری بود که در آن نقش ایفا میکرد. وی عاشق طبیعت، انسان و سرزمینش است و به دلیل همین عشق، سالها آفتاب این سرزمین را خورد. دانایی رضوانی باعث شده تا همه همکاران و همحرفهایهایش او را دوست داشته باشند.
محمد قمریفتیده، آخرین باستانشناسی بود که در این مراسم درباره رضوانی سخن گفت. وی اظهار کرد: نمیتوان عموحسن را جز با همین نام خواند. وی علاوه بر باستانشناسی به شاگردانش درس زندگی داد و آموختههایی که از این استاد بهیاد دارم در کلمه و متن نمیگنجد. یکی از مهمترین درسهایی که از عموحسن یاد گرفتم این بود که هیچوقت فراموش نکن چه مطلبی را چه وقت و کجا و از چه کسی آموختی. وی به شاگردانش جرات و جسارت کاوش و نوشتن میداد و آنها را حمایت و همزمان کنترل میکرد.
راز ماندگاریام حرکت است
حسن رضوانی نیز در مراسم نکوداشت خود با خواندن بخشی از یک منظومه و بیان اینکه باید آن را منتشر کند، گفت: اجازه نمیدهم شکستگی و پیری به سراغم بیاید و شاید یکی از رازهای ماندگاریام، حرکت باشد. کوهنوردی و دوچرخهسواری ورزشهایی هستند که به آنها میپردازم. از همه دوستانم که درباره رفتارهایم سخن گفتند، سپاسگزارم. عشق ورزیدن به انسانها از مهمترین مسایل در سراسر زندگیام بهشمار میرود و محور اعتقادم در کار باستانشناسی نیز برای انسانهاست.
در مراسم نکوداشت حسن رضوانی، شهرزاد خلیلی، همسر وی نیز متنی را قرائت کرد. همچنین از دوفصلنامه ایرانشناسی «مارلیک» (ویژهنامه «این مرد نیک و ارجمند (دلنوشتههایی برای حسن رضوانی)» رونمایی و با اهدای لوح قدردانی به رضوانی به پایان رسید.
نظر شما