به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «تاج مناجاتیان» با عنوان فرعی زندگی و نغز گفتارهای خواجه عبدالله انصاری، نوشته فریدون اکبریشلدره روایتی داستانی از زندگی این عارف شهیر قرن پنجم است که به تازگی به چاپ رسیده است. نویسنده در نقل داستان به دلیل استفاده به جا از تمهیداتی چون تعلیق، موفق عمل کرده، ولی برخی اشکالات محتوایی مهمی نیز به روایت او وارد است که در ذیل به آن اشاره میشود.
نویسنده در این کتاب مدام از واژه تصوف، درویش و خانقاه استفاده میکند و در برخی موارد نیز زبان و لحن روایت نویسنده به گونهای است که از آن نوعی شیفتگی به اهل خرقه و تصوف از آن مستفاد میشود. این در صورتی است که صوفی با عارف تفاوت ماهوی و بنیادین دارند و روایات صحیح بیشماری از ائمه اطهار علیهم السلام به ویژه معلم مکتب تشیع حضرت امام جعفر صادق (ع) در رد و لعن اهل خرقه و دور بودن تصوف از اسلام راستین، وجود دارد؛ به عنوان مثال در صفحه 30، آورده شده است: «عبدالله نزد شیخ طاقی سجستانی با راز و رمز تصوف بیشتر آشنا شد. نویسنده در پانویس کتاب، در توضیح واژه تصوف نوشته که تصوف راه و روشی برای کسب معرفت و شناخت حق است.» در اینجا نویسنده باید اشارهای به تمیز جریانهای باطل تصوف از عرفان راستین اشارهای هر چند کوتاه داشت.
بسیار عجیب است که در راستای شیفتگی خاص به عادات و حالات اهل خرقه و عرفانهای دروغین، نویسنده حتی روایتی را که جز عادت مذموم و نکوهیده شاهدبازی چیز دیگری از آن مستفاد نمیشود، در این کتاب آورده است. این روایت در صفحات 24 و 25 کتاب به این شرح آمده است: «همچنین از عبدالله (یعنی خواجه عبدالله انصاری) نقل است که گفت: در دبیرستان ما پسری بود در نهایت زیبایی و جمال و بسیار نیکو روی بود که او را ابواحمد می گفتند. به من گفتند که آیا درباره این پسر چیزی نمیگویی؟ من در همان لحظه بیتی به عربی گفتم که معنای آن چنین است: ابواحمد سیمایی دارد که ماه شبانگاهی، غلام روی اوست و چشمانی چون چشمان آهوی رعنا و زیبا دارد که دل از من میرباید.»
اکبریشلدره در پیشگفتار خود بیان کرده که سعی داشته با روایتی داستانی از زندگی خواجه عبدالله انصاری، نوجوانان و جوانان را با زندگی و کار فکری این ادیب اندیشمند ایرانی آشنا کند، حال مخاطبان کتاب با خواندن این روایت چه دیدگاهی نسبت به خواجه عبدالله انصاری خواهند داشت؟ بنابراین نویسنده در نشان دادن عرفان راستین در نوشتههای خود قلم لرزانی داشته است.
نویسنده پانویسها و پینوشتهایی را برای توضیح بیشتر برخی از نامها و واژگان آورده است که به برخی از آنها چون خلیفه سوم عثمان، نیاز چندانی نبود. با وجود اين برخی نامها که حتی برای بسیاری از محققان نیز نا آشناست در این کتاب بدون توضیح رها شدهاند؛ به عنوان مثال در صفحه 18 کتاب از شخصیتی به نام «شریف حمزه» استاد ابومنصور، پدر خواجه عبدالله سخن به میان آمده و بدون هیچ توضیحی رها شده است.
اما مهمترین دلیل برای اشکالاتی که در بالا ذکر شد، عدم مراجعه نویسنده به منابع متعدد در راستای نگارش این کتاب است. نویسنده برای به سرانجام رساندن روایت خود از زندگی این چهره پرنفوذ عرفان و ادب کلاسیک تنها 13 کتاب را دیده است. چهار کتاب از این 13 منبع ارتباط مستقیمی با خواجه عبدالله انصاری ندارند و فقط در مواردی چون توضیح جغرافیای هرات کارآیی داشتهاند.
پنج کتاب دیگر از منابع و مآخذ نویسنده نیز آثار خود خواجه عبدالله انصاری چون «صد میدان» و «مجموعه رسایل» بوده است. بنابراین نویسنده برای شرح زندگی پیر هرات تنها به چهار منبع دست اول رجوع کرده و بسیاری دیگر از منابع را ندیده است.
کتاب در برخی موارد اشکالات ویراستاری دارد که به نظر میرسد بیشتر ناشی از عدم رعایت دقت هنگام چاپ است؛ به عنوان مثال بسیاری از واژگان در کتاب بدون نیم فاصله تایپ شدهاند. همچنین، جمله آخر صفحه 56 کتاب ناتمام مانده است و قاعدتا جمله آغازین صفحه 57 باید ادامه جمله پایانی صفحه 56 باشد که البته این چنین نیست.
کتاب «تاج مناجاتیان» نوشته فریدون اکبری شلدره، با شمارگان هزار نسخه، 112 صفحه و بهای دو هزار و 800 تومان از سوی نشر تیرگان منتشر شده است.
یکشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۱ - ۱۰:۱۹
نظر شما