پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ - ۰۸:۲۴
هوش مصنوعی در ترجمه به فارسی، کودکی با دایره واژگانِ محدود است

فاطمه احمدی‌آذر، نویسنده، مترجم، منتقد ادبی و استاد دانشگاه با بیان اینکه بخش زیادی از متون فارسی و ترجمه‌های فارسی هنوز به‌صورت الکترونیک در اینترنت قرار نگرفته‌اند، گفت: هوش مصنوعی در زمینه‌ ترجمه به زبان فارسی، همانند کودکی است که دایره واژگانِ محدود و تجربه‌ کمی دارد.

فاطمه احمدی‌آذر در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره گسترش هوش مصنوعی و کاربردهای آن بر زندگی انسان امروزی عنوان کرد: موضوع اهمیت و گسترش هوش مصنوعی از سال‌ها پیش شروع شده است و دیدگاه‌های مثبت و منفی زیادی درباره‌ی این موضوع وجود دارند اما، در اجتناب‌ناپذیر بودن آن شکی نیست. کاترین هیلز (زاده‌ی ۱۹۴۳)، نظریه‌پرداز ادبی آمریکایی، کارهای قابل‌توجه‌ای در حوزه ادبیات و علوم، ادبیات الکترونیک و ادبیات آمریکا انجام داده است. هیلز اکنون در دانشگاه دوک به تدریس ادبیات مشغول است. جدیدترین اثر این منتقد ادبی، با عنوان «فراچاپ: کتاب‌ها و رایانه‌ای شدن (۲۰۲۱)» به ظهور ادبیات جدید می‌پردازد. او به‌طور کلی بحث می‌کند که ظهور اینترنت و سپس هوش مصنوعی، انسان را به نوع جدیدی از ادبیات می‌رساند. اینترنت و رایانه به کتاب‌خوان‌ها این امکان را می‌دهند که همان نسخه چاپی و گران‌قیمت کتاب را با مبلغ کمتر و بدون اختصاص مکانی فیزیکی، مطالعه کنند. به‌علاوه هوش مصنوعی نیز می‌تواند با بازبینی در موضوع‌های جست‌وجو شده در اینترنت، آمار کتاب‌های پرفروش و نقدهای نوشته شده به‌آسانی ژانرهای پرطرفدار را برای مخاطب خود پیدا کند. کتاب‌های چاپی کتابفروشی‌ها یا قفسه‌های کتابخانه‌ها از زمانی که یوهانس گوتنبرگ در اواسط سده پانزدهم میلادی دستگاه چاپ را ابداع کرد، تغییری نکرده‌اند. حالا در سده بیست‌ویکم، شاید اینترنت و هوش مصنوعی به نویسنده‌ها کمک کنند تا نوع جدیدی از ادبیات را به‌وجود بیاورند.

وی با تاکید بر اینکه «نباید از این تغییرها بترسیم» گفت: عده‌ای بحث می‌کنند که هوش مصنوعی، کتابخوانی را نابود می‌کند، دیگر دانشجو و پژوهشگری به مطالعه کتاب نمی‌پردازد و همه پرسش‌های خود را از هوش مصنوعی می‌پرسد و دریافت می‌کند. خب، تجربه‌ کار با هوش مصنوعی چنین گزاره‌ای را اثبات نمی‌کند. هوش مصنوعی نمی‌تواند یک اثر ادبی یا یک مقاله‌ پژوهشی تمام و کمال بنویسد. نویسنده / پژوهشگر فقط می‌تواند از هوش مصنوعی برای سریع‌تر پیش بردن کارش کمک بگیرد. برای مثال، از او بپرسد که بهترین منبع‌ها درباره‌ یک موضوع منحصربه‌فرد چه هستند، یا چه ژانرهایی توجه طیف وسیعی از خواننده‌ها را به‌خود جلب کرده‌اند. هوش مصنوعی، لیستی از منابع را در عرض چند لحظه در اختیار مخاطب قرار می‌دهد و این پژوهشگر / نویسنده است که باید منبع‌ها را بررسی کند و موارد نامرتبط را کنار بگذارد. پس، هوش مصنوعی به‌خودی خود چیزی نمی‌نویسد، هنوز نه اما مسلماً کمک شایانی در سریع‌تر پیش بردن کارها می‌کند.

این مترجم توضیح داد: بسیاری از دانشجوها با نگرانی می‌پرسند که با وجود هوش مصنوعی، دیگر ترجمه از دست انسان خارج می‌شود؟ این موضوع، چندین سال پیش نیز درباره گوگل ترنسلیت مطرح شد. آیا ترجمه گوگل ترنسلیت معتبر و درست است؟ خیر. این برنامه‌ها این‌طور کار می‌کنند که جمله‌ها را به روش تحت‌اللفظی ترجمه می‌کنند. گوگل ترنسلیت، برای هر واژه، پرکاربردترین معنی آن در فرهنگ لغت را انتخاب می‌کند و در بیشتر موارد نیز ترجمه نامفهوم است. این اتفاق در ترجمه‌ آثار ادبی خیلی زیاد است. هوش مصنوعی نیز از داده‌های اینترنت کمک می‌گیرد و این فن‌آوری می‌تواند به مترجم کمک کند که گره‌های معنایی متن را سریع‌تر باز کند. ترجمه‌ هر متن ادبی، مستلزم دانستن یک سری نکات خاص درباره‌ فرهنگ مبدأ اثر است. هیچ مترجمی نمی‌تواند ادعا کند که کاملاً به فرهنگ زبان مبدأ اثر در حال ترجمه خود تسلط کامل دارد. پیش از ظهور اینترنت و حالا هوش مصنوعی، مترجم باید وقت زیادی را صرف پرس‌وجو از افراد دیگر و گشتن در کتاب‌های مختلف می‌کرد تا معنی یک اصطلاح را درست ترجمه کند و حالا فقط مترجم می‌تواند پرسش خود را از هوش مصنوعی بپرسد. فعلاً ترجیح بر این است که پرسش خود را به‌صورت انگلیسی از هوش مصنوعی بپرسید و توجه داشته باشید که داده‌های انگلیسی موجود در اینترنت بیشتر از بقیه‌ زبان‌ها هستند که حجم زیادی از مقاله‌های دانشگاهی نیز به زبان انگلیسی نوشته و منتشر می‌شوند.

احمدی‌آذر با اشاره به آینده‌ای که با گسترش هوش مصنوعی در ترجمه برای اغلب مترجمان متوسط از سوی منتقدان مطرح است، بیان کرد: رویکردهای مثبت و منفی زیادی درباره این موضوع مطرح شده‌اند. هوش مصنوعی می‌تواند هم به کار مترجم سرعت ببخشد و هم سطح ترجمه‌ها را بالا ببرد. این فن‌آوری، مترجم‌های متوسط را تبدیل به مترجم‌های بهتری می‌کند. فرض کنید شما دو راه برای ترجمه یک اثر ادبی دارید؛ راه اول این است که کتاب و قلم و کاغذ را بردارید و به کشوری بروید که اثر در آن نوشته شده است. سال‌ها به یادگیری آن زبان بپردازید و معنی هر کلمه و جمله را از مردم آن کشور بپرسید. ترجمه چنین کتابی چقدر طول می‌کشد؟ راه دوم، این است که در کشور محل زندگی‌تان می‌مانید و از فرهنگ لغت استفاده می‌کنید. شما تسلط به زبان نوشته شده‌ کتاب را دارید و استفاده از فرهنگ لغت، کار شما را سریع‌تر پیش می‌برد. همین موضوع در هوش مصنوعی نیز صادق است و شما می‌خواهید جمله‌ای را از انگلیسی به فارسی ترجمه کنید. جمله، به‌نظر شما پیچیده و نامفهوم به‌نظر می‌رسد؛ شما جمله را به هوش مصنوعی می‌دهید و می‌گویید که معنی آن را به همان زبان انگلیسی به شما بگوید. وقتی گره‌های معنایی باز شوند، راحت‌تر می‌توانید کار ترجمه را جلو ببرید. هوش مصنوعی اگر درست استفاده شود، می‌تواند مشاوری باشد که بتوانید از ایده‌هایش برای حل معماها استفاده کنید. حواستان باشد، هوش مصنوعی، کاری را از صفر تا صد برای شما انجام نمی‌دهد؛ فقط ایده می‌دهد و کمک می‌کند و در پژوهش‌ها و کتاب‌های موجود می‌گردد. هوش مصنوعی، معما را حل نمی‌کند و فقط می‌تواند راهنمایی‌تان کند.

این منتقد ادبی همچنین در پاسخ به این پرسش که «آیا هوش مصنوعی از مترجمان ادبی سبقت خواهد گرفت؟»، توضیح داد: این پرسش من را به‌یاد یکی از داستان‌های علمی-تخیلی چیانگ انداخت «تکامل علم انسانی.» آن داستان در همین قضیه نیز صادق است چراکه انسان‌ها به شیوه سابق خودشان، یافته‌ها و پژوهش‌های خود را منتشر می‌کنند. هوش مصنوعی در طرف مقابل آنها است. این فن‌آوری به‌قدری پیشرفت می‌کند که دیگر انسان‌ها قادر به درک یافته‌های آنها نیستند. نویسنده به‌نحوی، به افرادی اشاره دارد که هر نوع تغییر یا فن‌آوری‌های جدید را نمی‌پذیرند و خود را با شرایط روز تطبیق نمی‌دهند و این افراد، محکوم به نابودی و شکست هستند. حتی یافته‌ها و کارهایشان نیز ارزشی ندارند چون علم خیلی بیشتر از آن پیشرفت کرده است پس باید توجه داشت که هوش مصنوعی، فن‌آوری است که هنوز خیلی پیشرفت نکرده و می‌توانیم سریع آن را بیاموزیم. اما اگر بخواهیم نسبت به آن بی‌تفاوت باشیم یا آن را از خودمان جدا کنیم، شاید روزی به نقطه‌ای برسیم که هوش مصنوعی وارد زنجیره‌ای بسیار پیچیده بشود؛ به‌قدری پیچیده که دیگر نتوانیم درکش کنیم. هیلز به‌عنوان یک نظریه‌پرداز، همانند چیانگ عقیده دارد که ما باید هوش مصنوعی را بپذیریم و از آن استفاده کنیم؛ شاید الان هوش مصنوعی نتواند ترجمه قابل‌قبولی ارائه بدهد، اما این احتمال مطرح است که در سال‌های آینده پیشرفت‌های قابل‌توجه‌ای بکند. مترجم باهوش می‌تواند با استفاده از امکان‌هایی که هوش مصنوعی به او می‌دهد، ترجمه‌ بهتری ارائه بدهد و در زمان کمتری ترجمه را به پایان برساند.

این استاد دانشگاه درخصوص انتقال مفاهیم کلیدی آثار در ترجمه‌ای با بهره‌گیری از هوش مصنوعی، معتقد است که «روح اثر را تنها مترجمی می‌تواند تا حد ممکن به‌خوبی منتقل کند که درک عمیقی از متن داشته باشد».

وی گفت: فراموش نکنید که هیچ ترجمه‌ای نمی‌تواند کاملاً برابر با نسخه اصلی متنش باشد. بیش از ۷۰ درصد شعر در ترجمه از بین می‌رود و رمان و به‌طور کلی، داستان، ترجمه‌پذیری بهتری دارد. رمان‌های واقع‌گرا روی این نکته کلیدی تاکید دارند که واقعه‌ها باید برای هر انسانی، در هر مکان و زمانی بتواند قابل‌درک و محتمل باشند. شاید همین جهان‌شمولی رمان و داستان باشد که ترجمه‌ آن را راحت‌تر می‌کند. به‌علاوه، مترجمی می‌تواند به‌خوبی یک اثر ادبی را ترجمه کند که تحصیلات و مطالعه‌های قابل توجهی در آن زمینه داشته باشد؛ از این‌رو، تجربه نکته‌ای کلیدی در بازتاب روح اثر است اما هوش مصنوعی فقط محدود به داده‌های موجود در اینترنت است. بخش زیادی از متون فارسی و ترجمه‌های فارسی هنوز به‌صورت الکترونیک در اینترنت قرار نگرفته‌اند. از این‌رو، هوش مصنوعی در زمینه‌ ترجمه به زبان فارسی، همانند کودکی است که دایره واژگانِ محدود و تجربه‌ی کمی دارد. ما در دانشگاه دائماً به دانشجوها گوشزد می‌کنیم که می‌توانید از فرهنگ‌های لغت آنلاین و مترجم‌ها کمک بگیرید، اما، ترجمه‌ای که این فن‌آوری‌ها ارائه می‌دهند، فاقد روح هستند؛ از این‌رو، تاکید بر این است که خودتان متن را ترجمه کنید، چون متنی که شما ترجمه می‌کنید، درست‌تر از کار نرم‌افزارهای ترجمه است.

این استاد دانشگاه ادامه داد: شما به‌عنوان مترجم نمی‌توانید از هوش مصنوعی انتظار داشته باشید که متنی را بدون اشتباه‌های دستوری و معنایی ترجمه کند؛ اما می‌توانید از او بپرسید که منظور نویسنده در فلان جمله چه می‌تواند باشد. هر فرهنگ، پیچیدگی‌های خود را در امر ترجمه دارد؛ برای مثال، مترجم در ترجمه آثار مربوط به کشور انگلستان با حجم زیادی از توصیف‌ها مواجه می‌شود. یک نویسنده انگلیسی ممکن است صفحه‌های زیادی را فقط به توصیف یک منظره اختصاص بدهد. وجود صفت‌ها و اسم‌های متعدد، مترجم را گیج می‌کنند و از سوی دیگر، در آثار ادبی کشور آمریکا نیز با سیلی از اسم‌های خاص مواجه می‌شویم. برای مثال، یک نویسنده آمریکایی می‌نویسد: «او زیپویش را روشن کرد.» و مترجم می‌فهمد که نویسنده فقط از اسم خاص یک نوع فندک استفاده کرده است. مترجم برای این‌که متن برای خواننده فارسی‌زبان گیج‌کننده نشود، می‌نویسد: «او فندک زیپو خود را روشن کرد.» مواجهه با صفت‌های زیاد، یا اسم‌های خاص، وقت زیادی از مترجم می‌گیرد. هوش مصنوعی می‌تواند مترجم را در ترجمه‌ این موردها و معنی‌های آنها راهنمایی کند. هوش مصنوعی نمی‌تواند به‌تنهایی متنی را ترجمه کند و فقط می‌تواند به مترجم کمک کند تا ترجمه روان و قابل‌درک‌تری به خواننده خود بدهد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها