سه‌شنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۲ - ۱۴:۳۰
بی‌دریغ یادمان دادی

عباس مهری آتیه، شاعر و منتقد ادبی با نوشتاری در قالب نامه به مناسبت زادروز علیرضا طبایی، به این استاد و شاعر پیشکسوت عرض ارادت کرده است.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) -عباس مهری آتیه، شاعر و منتقد ادبی: سلام بر استادم جناب آقای علیرضا طبایی و تهنیتی ویژه برای سالروز ولادت باسعادت‌شان و آرزوی تنی سالم و روحی پرنشاط و اینکه روزگاری دور، چتر حمایتی‌شان بر ما و نسل جوان روزگارمان بماند؛ ان شاء الله...

استاد طبایی گرامی!

سپاس‌ها بابت روزگاری که در دهه ۵۰ برای ما جوان‌های آن روزگار مصروف داشتی و بی‌دریغ یادمان دادی تا به دانش ادبی مجهز گردیم.

به خوبی به خاطر دارم زمانی را که از کلاس ششم ابتدایی، به عنوان یک نوجوان، شروع به سرودن کردم و با شعرهایم در تریبون ادبی مجله جوانان امروز راهنمایی می‌شدم و زمانی که کلاس هفتم دبیرستان بودم، نخستین شعرم را در قالب رباعی در صفحه شعر مجله‌تان چاپ کردید:

دیدم که نگاهت آتش خواهش داشت

برق نگهت شکوفه سازش داشت

چون دود به پیکرت درآویخت تنم

آوخ ز هوس تنِ تو هم لرزش داشت

... و پایم به جامعه ادبی مجله جوانان و جامعه ادبی کشور باز شد.

و زمانی نیز که کلاس دهم دبیرستان بودم. بندی از شعر نیما در افسانه‌اش را به اقتراح ادبی گذاشتید:

ای فسانه فسانه فسانه!

ای خدنگ تو را من نشانه

ای دوای دل! ای داروی درد!

همره گریه‌های شبانه

با منِ سوخته در چه کاری؟

و من که تا آن روز افسانه نیما را ورق نزده بودم پنداشتم مصراع‌های اول و دوم و چهارم با هم قافیه شده‌اند و مصراع پنجم‌ها با هم قافیه می‌شوند. پس به یک هفت بندی مشغول شدم با این عیار پیش فرض که مصراع اول و دوم و چهارم با هم قافیه شوند مصراع پنجم‌ها با همدیگر:

ای به گرمی سراپا چو آتش

ای نشسته به اوج ستایش

در حضورت تمامی مردم

سر نهاده به عرض نیایش

خنده زن از محبت دمی چند

در تنت پرورش یافت خورشید

چشم تو بر جهان نور بخشید

لحظه زادن تو خداوند

از درون گل نور خندید

باز کن غنچه لب به لبخند

و محضر مخاطبان و شاگردان استاد عرض کنم که به این گونه رتبه نخست مسابقه را از آن خود کردم. بعدها چندماه بعد وقتی که به تهران و محضر استاد طبایی رسیدم؛ دانستم که آن بند استثنائاً مصراع اول و دوم و چهارم قافیه بوده‌اند و لزومی نداشته تا مصراع پنجم‌ها را با هم قافیه کنم. اما اتفاق شیرینی بود برای آفرینش اثری هفت بندی که هنوز هم بعد از حدود ۵۰ سال از شعرهای موفق من است.

در سال ۱۳۵۴ زمانی که دیپلم طبیعی را گرفته بودم و در ابتدای ورودم به دانشگاه بود، استاد دست‌خوشی به من دادند و آن هم چاپِ بیوگرافی‌ام با عنوان «این شاعرجوان‌تر» بود که در مجله جوانان امروز چاپ کردند.

استاد علیرضا طبایی کسی بود که الفبای شعر را به من فهماند و به گونه توانستم با این عرصه، پیوند ناگسستنی پیدا کنم.

عزیزان! این دانش و آموزه‌های استاد طبایی بود که سبب شد تا بتوانم راه نقد و نظر را بیاموزم و بعد از انقلاب و در سال ۶۷ و در سن ۳۳ سالگی، به خواست دوستم جناب استاد عبدالعظیم صاعدی مقدمه‌ای برای کتاب «کلید ۷ آسمان» شان نوشتم، و رفته رفته به یکی از منقّدین ادب فارسی تبدیل شوم و نمونه‌هایی همچون کتاب پژوهشی «رد پای اسطوره در گیلان» منتشر شود و همچنان یگر کتاب‌های نقدم در این سال‌ها از سوی نشر معتبری همچون نشر روزنه و بر آثار استادانی همچون استاد ابتهاج و نقدی بر اشعارش با نام «همسایه با سایه» نوشتم.

سعادت اینکه کتابم در کلن آلمان به دست استاد ابتهاج رسید… و تصویر تورق استاد در چاپ دوم کتاب آمده است-- ایضا کتاب نقدی بر اشعار شیون فومنی با نام «ترنم و تبخاله» در سال پیش و همچنین نقدی بر داستان نویسی شادروان عباس معروفی با نام «معصومیت زن» که در ماه‌های اخیر چاپ گردید و به بازار عرضه شد…و افتخار اینکه همچنان در این عرصه فعالم... و حتی به اعتباری، گامی نیز در راه ریشه‌شناسی واژگان گیلکی برداشته‌ام که حاصل ۱۵ سال پژوهش ریشه شناسی واژگان گیلکی من است که باز از سوی نشر روزنه در شرف چاپ است...

و من همه‌ی این داده‌ها را مدیون آموزه‌های نخستینی هستم که در محضر استاد بی‌بدیلم جناب علیرضا طبایی فرا گرفته‌ام.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 1
  • زهرا IR ۱۵:۳۳ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۵
    ای فسانه خسانند آنان که فروبسته ره را به گلزار/خس زصدسال تنهایی ننالد/ گل زیک تند با است بیمار/ تومپوشان سخنها که داری.کیست که شعرهای نیمای بزرگ راخوانده باشد ومشحون از آنهمه عشق و دانایی وسرشار از آگاهی وبودن راستین عاریت گرفته از اشعار اونباشد؟ خوشم آمد سپاسگزاری شاگرد از استاد خویش.آفرین وسپاس از هردو...اشعار نیما با انسان چنین می کند.تعجب ندارد.« پیرمرد چشم مابود»✌️✌️✌️🌹😄😄😄
  • مهدی هستم IR ۲۲:۲۰ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۸
    آنچه که برای من ارزش دارد حق شناسی این بزرگوار است از استادش است از خداوند موفقیت و سر افرازی این فرزانه ی ارجمند را از قادر متعال مسئلت دارم خدا کند این معرفت حق شناسی را نصیب همه ی ابنای بشر عنایت فرماید آمین

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها