سه‌شنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۵

وجیهه سامانی، نویسنده و داور سومین دوره جایزه ادبی شهید اندرزگو گفت: پرداخت داستانی و خلاقانه باید بر بستری از وقایع تاریخی باشد. بعد از به ثمر رسیدن انقلاب، در بحبوحه زمان شناخت و واکاوی این رویداد عظیم برای خلق آثار ادبی و نمایشی، به یکباره گرفتار جنگی تحمیلی و طولانی شدیم و انقلاب با تمام شکوه و عظمتش زیر سایه جنگی سخت و سهمگین فرو رفت و ناگزیر کمرنگ شد. بعد از آن بود که بیشتر امکانات و بار توان ادبی و هنری به سمت ثبت و خلق و روایت حماسه جنگ رفت.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، آبان امسال شاهد برپایی مراسم اختتامیه سومین دوره جایزه ادبی شهید اندرزگو در حوزه داستان انقلاب هستیم. این امر بهانه‌ای شد تا در گفت‌وگو با وجیهه سامانی، نویسنده و از داوران این دوره جایزه به بررسی وضعیت داستان انقلاب و چشم‌انداز آن بپردازیم.

لطفاً درباره ظرافت‌های خاص نگارش داستان انقلاب توضیح دهید.
نکته اول اینکه باید امانتدار تاریخ بود. یعنی استفاده از عنصر خیال و تخیل در داستان، نباید باعث تحریف وقایع شود. پرداخت داستانی و خلاقانه باید بر بستری از وقایع تاریخی باشد. دوم اینکه نباید از ظرفیت تکنیک و ساختار غافل بود. ضعف عمده کارها در این حوزه و حوزه های دینی و ارزشی، بی‌توجهی نویسندگان به قالب و تکنیک اثر است و فقط روی محتوا تمرکز می‌کنند در حالی که بهترین و خواندنی‌ترین وقایع و روایت‌ها هم اگر در فرم و ساختار ضعیف عرضه شود، مخاطب خود را از دست می‌دهد. فرم و محتوا هر دو به یک اندازه در موفقیت یک اثر ادبی مؤثر و لازم است و نباید توجه به یکی، نویسنده را از دیگری غافل کند. سوم اینکه برای هر رویداد تاریخی باید به دنبال بهترین ژانری بود که می‌شود در آن عرضه کرد. بعضی اتفاقات شاید در قالب مستندنگاری و اصطلاحاً ناداستان‌ها و برعکس بعضی موضوعات در قالب داستان و رمان موفق‌تر و تأثیرگذارتر باشند و اینکه هر واقعه‌ای را در قالب داستان بیاوریم، کار درست و حرفه‌ای نیست. بعضی مواقع مستند روایت کردن یک رویداد تاریخی، اثربخشی بیشتری دارد و کمک بیشتری به ماندگاری آن می‌کند.

تولید ادبیات و روایت چگونه کمک می‌کند تا یک روایت صحیح و واقع‌بینانه از وقایع مهم تاریخ معاصر داشته باشند؟
این یک واقعیت است که هیچ چیز به اندازه هنر و ادبیات در ذهن و جان و اندیشه آدمی تأثیرگذار نیست و ادبیات، خصوصاً داستان و رمان که مهم‌ترین بخش ادبیات خلاقه است، یکی از ابزارهای مؤثر بشر در قرن حاضر برای تأثیرگذاری روی جامعه، جریان‌سازی و حفظ و انتقال واقعیات تاریخی است. ادبیات ژرف‌ترین نگرش‌ها را نسبت به جامعه و وقایع تاریخی و جهان پیرامون به انسان نشان می‌دهد و مخاطب را به لذت خوانش همراه با تفکر و تأمل دعوت می‌کند.

آیا اهالی فرهنگ و هنر در مواجهه با انقلاب اسلامی به خوبی به نقش و وظیفه خود پرداخته‌اند؟
تا رسیدن به حد مطلوب و قابل قبول نسبی، هنوز راه زیادی پیش رو داریم چرا که برای ثبت و روایت درست از یک واقعه تاریخی، باید اندکی از کانون اصلی ماجرا فاصله گرفت تا بهتر بتوان آن را تجزیه و تحلیل کرد. بعد از به ثمر رسیدن انقلاب، در بحبوحه زمان شناخت و واکاوی این رویداد عظیم برای خلق آثار ادبی و نمایشی، به یکباره گرفتار جنگی تحمیلی و طولانی شدیم و انقلاب با تمام شکوه و عظمتش زیر سایه جنگی سخت و سهمگین فرو رفت و ناگزیر کمرنگ شد. بعد از آن بود که بیشتر امکانات و بار توان ادبی و هنری به سمت ثبت و خلق و روایت حماسه جنگ رفت. شاید به جرئت بتوان گفت تازه از آغاز دهه نود، توجه جدی و بیشتری به مقوله انقلاب در بین نویسندگان و هنرمندان پا گرفته و تا رسیدن به حد مطلوب خود، هنوز فاصله دارد.

وضعیت کنونی داستان انقلاب را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
قطعاً تا رسیدن به خلق آثار شاخص و ماندگار ادبی راه زیادی پیش رو داریم اما مهم اینجاست که اکنون در آن مسیر قرار گرفته‌ایم. آثار تولیدی در این حوزه به لحاظ کمی و کیفی روند رو به رشدی را شاهد است و در آینده بهتر هم خواهد شد. طی سه دوره برگزاری جایزه شهید اندرزگو که در خدمت این رویداد بودم، شاهد تنوع و گستردگی موضوعی در این حوزه بودم که می‌توان گفت به نوعی از کلیشه‌های مرسوم و تکراری با موضوع انقلاب فاصله گرفته‌ایم. نویسندگان هرکدام از دریچه‌ای جدید و خلاقانه به موضوع ورود پیدا کرده و هر کدام تکه‌ای از پازل این رویداد بزرگ را به تصویر کشیده‌اند.

 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها