سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا): سید ساعد حسینی از روزگاری آمده که پسران خوب باید یا تفنگچین می‌شدند و یا گله‌دار و کشاورز. اما حسینی نه تفنگچین شد و نه گله دار  و کشاورز. او پزشک شد و نویسنده، آدم پرکاری است. حتی باغبانی هم می‌کند. داستان زندگی‌اش جذاب است. زیرا او همانطور که خودش می‌گوید از عصر حجر آمده است. عصر حجر کنایه از زندگی روستا‌نشینی در استانی است که وقتی حسینی در آن متولد شد حتی استان هم نبوده است.

دکتر سید ساعد حسینی سال ۱۳۴۶ وارد دانشگاه پزشکی و سال ۱۳۵۲ فارغ التحصیل شد. او متخصص رادیولوژی است و در شهر یاسوج مطب دارد. در واقع او نخستین پزشک کهگیلویه و بویراحمد است. اما آنچه وی را از سایر پزشکان متمایز می کند علاقه و کوشش برای تحقیق و پژوهش در تاریخ ایران و کهگیلویه و بویراحمد است.

تولد ابوعلی سینا و روز پزشک(یکم شهریور) بهانه‌ای شد تا با حسینی به گفت‌و‌گو بشینیم. به باور خودش روی لبه تاریخ ایستاده است و ازسر خوش‌شانسی و یا اتفاق،زمانی متولد شده که در فاصله نیم قرن ، شاهد  گذار از عصر حجر به عصر اتم بوده‌است.  نویسنده‌ای که پزشک است و پزشکی که نویسنده‌است.

ما نسل اندرنسل باسواد بودیم

حسینی گفت: ما نسل اندر نسل باسواد بودیم. تعدادی از افراد خانواه‌ام روحانی  و اهل علم بودند. درس می دادند و مکتب داری می کردند. پدر بزرگم قبل از دوره رضا شاه درس می‌داد.

او ادامه داد: پدرم در سال 1311 که شهر تلخسرو ایجاد شد در مدارس کلاس ششم تحصیل کرد. به صورت سنتی هم پیش پدرش گلستان، بوستان و مثنوی و کتب کلاسیک ادبیات را مسلط بود و قران را ترجمه و تفسیر می کرد. در سال 1331 پرفسور حسابی به یاسوج آمد و 6 معلم را برای تدریس در یاسوج انتخاب کرد. پدرم یکی از آن 6 نفر بود.

به گفته حسینی زندگی در چنین خانواده‌ای باعث شد که درس خواندن حرف اول را برای بچه‌ها بزند. مثلا خود حسینی وقتی کلاس ششم را تمام کرد می‌توانست مثل همه همکلاسی‌هایش برای تدریس در مدارس عشایری به دانشسرا برود اما او باهوش و زرنگ بود و خانواده‌اش می‌خواستند او از نهایت توانش استفاده کند.

او گفت: از کلاس سوم ابتدایی درس انشا همیشه بهترین نمره‌ها را می‌گرفتم. خیلی به ادبیات علاقه‌مند بودم احساس می‌کردم ذوق زیادی برای ادبیات دارم. از سویی در طبیعت زندگی می کردم و به کار کشاورزی و باغبانی هم علاقه زیادی داشتم.در سال پنجم ابتدایی پدرم که یکی از اولین معلمان استان بود برایم کتابی با عنوان «میوه‌ها و سبزیهای شفابخش» آورد آن کتاب مرا به پزشکی علاقه‌مند کرد.

حسینی افزود: وقتی می خواستم به دانشگاه بروم بین اینکه ادبیات یا کشاورزی و یا پزشکی را انتخاب کنم مردد بودم بعد به این نتیجه رسیدم که اگر کشاورزی را انتخاب کنم نمی توانم در پزشکی پیشرفت کنم. اما برعکس آن امکان‌پذیر بود. پزشک شدم اما همیشه تاریخ و کشاورزی هم رشته‌های  مورد علاقه‌ام بودند.


وی ادامه داد: سال 1346 کشاورزی دانشگاه شیراز، دندانپزشکی دانشگاه مشهد و پزشکی دانشگاه اهواز قبول شدم. پزشکی را انتخاب کردم. علوم پایه را در اهواز و 5 سال بعد  را در تهران گذراندم.

پژوهش همزمان با تحصیل

حسینی گفت: از همان زمان که تحصیلم را در دانشگاه آغاز کردم همزمان پژوهش در تاریخ را دنبال می‌کردم.چون برطرف کردن دردهای اجتماع مهمتر و بالاتر از برطرف کردن درد و مرگ یک مریض است.

به باور حسینی یک پزشک اگر خیلی هنر کند چندصد مریض را درمان می‌کند و یا چند ده نفر را از مرگ نجات می‌دهد اما اگر کسی بتواند دردهای اجتماع را بشناسد و برطرف کند ممکن است درمانگر دردهای یک اجتماع و ملت باشد.

حسینی ادامه داد: با همین تفکر دست به قلم بردم و کتاب نوشتم و تاکنون 5 کتابم منتشرشده‌است.

این نویسنده درباره کتابهایش گفت:اولین کتابم «گوشه های ناگفته از تاریخ معاصر ایران» است. این کتاب شرح کودتای 28 مرداد 1332 و نقش استان کهگیلویه و بویراحمد در آن است.

کهگیلویه و بویراحمد بین دو اتفاق تاریخ ساز

وی درباره دلیل انتخاب این موضوع هم یادآوری کرد: در 2 ماجرای بزرگ کشوری کودتای 28 مرداد و غائله جنوب، استان و خصوصا بویراحمد نقش بسزایی داشتند اما در جایی منعکس نشده بود. در آن زمان تعداد افراد دانشگاه رفته نزدیک به صفر بود پس احساس مسئولیت می‌کردم و این کتاب را نوشتم.سال 1373 انتشارات نوید شیراز در شمارگان 2000 نسخه آن را منتشر کرد.

وی ادامه داد: «شاهنامه شاهکار اندیشه» در سال 1374 چاپ شد که در آن به نکات اخلاقی و حکمت و فلسفه نهفته در شاهنامه اشاره شده است.

حسینی درباره دلایل نشر این کتاب هم گفت:از بچگی با شاهنامه مانوس بودم و فلسفه و جهان بینی شاهنامه بار سنگینتری نسبت به مسائل جنگی و سیاسی دارد اما متأسفانه اغلب مردم  به داستانهای آن توجه می‌کنند. پس من روی این شاخه از شاهنامه بیشتر کار کردم.

وی افزود: کتاب سوم بخشی از شعر و موسیقی و ادبیات شفاهی کهگیلویه و بویراحمد است که انتشارات فاطمیه سال 1381 آن را منتشر کرد.



حسینی یادآوری کرد: استان کهگیلویه و بویراحمد دارای ادبیات شفاهی بسیارغنی بوده و هست.که ناخواسته و ناآگاهانه در آستانه فراموشی قرار گرفته است.پس از همان سالی که در دانشگاه تحصیل می‌کردم شروع به جمع آوری این اشعار کردم تا پیش از فراموشی در حافظه‌ها ، جایی ثبت شوند.

وی درباره کتاب چهارمش نیز گفت: « تاریخ کامل عیلام قبل از هخامنشیان» توسط موسسه کیهان سال در 1390 منتشر شد.

حسینی افزود: متوجه شدم قبل از تاریخ رسمی که از 2500 سال پیش آغاز می کنیم، 2500 سال هم تاریخ مکتوب بر روی سنگ، کوه و لوح سابقه تاریخ قبل از تاریخ فعلی هخامنشیان و مادها داریم. پس به رغم آنکه در حیطه تحصیلاتم نبود با علاقه و احساس مسئولیت شدیدی که داشتم این کار سنگین را به اتمام رساندم.

وی گفت:«تاریخ کامل سیاسی اجتماعی تحلیلی و فرهنگ شفاهی کهگیلویه و بویراحمد؛ هویت و شناسنامه استان» نیز توسط انتشارات چویل در سال 1398  در تعدداد محدود چاپ شد.

البته او بیش از صد مقاله در روزنامه و مجلات مختلف چاپ کرده است که بیشتر آنها آن مربوط به مسائل زیست محیطی و منابع طبیعی بوده است.

حسینی مانند همه نویسندگان از گرانی کاغذ و عواملی که باعث ایجاد فاصله بین کتاب و نویسنده و مخاطب شده گلایه دارد با این حال این مشکلات باعث نشده که او بیکار بنشیند و در سالهای گذشته پنج کتاب آماده چاپ  کرده است.

وی درباره این کتاب‌ها نیز گفت: شاهنامه شاهکار اندیشه را بازنگری کردم و گسترده‌تر و با کیفیت تر در 733 صفحعه آماده چاپ است.

حسینی افزود: در صد سال گذشته کشور ما سه اتفاق مهم و سرنوشت ساز  انقلاب مشروطه، کودتای 28 مرداد و انقلاب اسلامی را از سر گذرانده است که درباره هر کدام ده ها کتاب نوشته شده‌است.

وی گفت: کتاب «چکیده ای گویا و راهبردی از انقلاب مشروطه و کودتای 28 مرداد و پیامدهای دراز مدت آن» در 444 صفحه نوشته‌ام و آماده نشر است. که این کتاب به همه ابهامات مخاطب پاسخ می دهد.

وی درباره کتاب « برترین اندیشه های جهان در کوتاه ترین سخنان» گفت: این کتاب حاصل و چکیده تمام کتابهایی است که خوانده ام.

کتاب آخر وی نیز «عبور از عصر حجر به عصر اتم و اینترنت» است. این کتاب خاطرات حسینی است که در 562 صفحه آماده انتشار است.

او درباره شرایط لازم برای اینکه یک نفر هم نویسنده و هم پزشک خوبی باشد بر این باور است: اگر آدمها وقتشان را تنظیم کنند می توانند فرصت مطالعه در چند رشته را داشته باشند.

او معتقد است به رغم اینکه برخی می گویند کتاب بد نداریم اما خواندن مطالب برخی کتابها وقت تلف کردن است.