به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مشهد، سلمان ساکت شامگاه چهارشنبه در پنجمین دوره جایزه ادبی محمد قهرمان که در محل جهاد دانشگاهی برگزار شد گفت: قهرمان در سرودن شعر محلی کمنظیر و زبانزد بود. سرایش شعر محلی را از سال ۱۳۲۴ آغاز کرد، ولی در ابتدا آن را جدی نمیگرفت تا روزی زندهیاد ملکالشعرای بهار او را تشویق و تاکید کرد که این موضوع از نظر فرهنگی و ادبی اهمیت زیادی دارد. از آن پس سرایش شعر محلی را به یکی از راهکارها و راهبردهای خود بدل کرد. غزلهای محلی او بسیار گیرا و دارای مضامین، تواریخ و تصاویر بکری است.
رئیس سابق مرکز آثار مفاخر و اسناد دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به سه نکته در مورد استاد قهرمان، بیان کرد: نخست آنکه محمد قهرمان که در آغاز جوانی در بانک عمران استخدام شده بود، در دانشگاه فردوسی مشغول به کار نبود. علیاکبر فیاض، موسس دانشکده ادبیات، او را در انجمن ادبی فرخ با تشخیص ذوق و استعدادش شناسایی کرد و از بانک به دانشکده ادبیات منتقل کرد. فیاض با اطمینان کامل کتابخانه دانشکده ادبیات را به او سپرد.
اهمیت انجمن ادبی قهرمان
استادیار دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی افزود: نکته دوم، اهمیت انجمن ادبی قهرمان است. او در اواخر سال ۱۳۳۹ یا اوایل ۱۳۴۰ این انجمن را با همراهی برخی دوستانش برپا کرد و هر سهشنبه در خانه خود میزبان شاعران بود. این انجمن آنچنان اهمیت یافت که استاد بزرگی چون دکتر شفیعی کدکنی آن را دانشکده ادبیات واقعی مشهد نامید. این انجمن همچنان به همت دوستان شاعر جوان، به ویژه محمدرضا سرسالاری، ادامه دارد، سنتی که از سالهای آغازین دهه چهل آغاز و تا امروز تداوم یافته است.
وی با بیان اینکه سنگ بنای جایزه قهرمان در سال ۱۳۹۴ همزمان با اهدای کتابخانه قهرمان گذاشته شد، افزود: در سال ۱۳۹۶ در نشست خبری، آییننامه جایزه که پس از مشورت با استادان برجستهای چون شفیعی کدکنی آماده و به تایید خانواده نیز رسیده بود، اعلام شد.
استادیار دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی تصریح کرد: دوره اول جایزه در سال ۱۳۹۷ آغاز و دور دوم در سال ۱۳۹۸ برگزار شد. در آنجا تصمیم گرفته شد جایزه از حالت سالانه به دوسالانه تبدیل شود که تصمیمی راهبردی و مثبت بود و به پژوهشگران فرصت بیشتری برای ارائه آثار فاخر داد؛ همچنین در این سال، بعد دیگری به جایزه افزوده شد؛ به غیر از ادبیات دوره صفوی و سبک هندی، پژوهشهای مرتبط با زندگینامه، آثار و اشعار محمد قهرمان نیز در دستور کار قرار گرفت که در این زمینه نیز برندهای داشتیم.
جایزهای برای تشویق دانشجویان و پژوهشگران
وی با اشاره به در نظر گرفتن جنبه تعلیمی و آموزشی در همه این دورهها، گفت: اعتقاد ما بر این بود که این نشست، نباید صرفاً به اهدای جایزه محدود شود بلکه باید فرصتی برای تشویق دانشجویان، پژوهشگران و گشودن افقهای تازه پیش روی آنان باشد و جنبه آموزشی و تعلیمی نیز داشته باشد.
نقش تلاشهای قهرمان در تاریخ فرهنگ ما
در ادامه این رویداد محمد فتوحی، استاد ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص پنجمین دوره جایزه ادبی محمد قهرمان با بیان اینکه محمد قهرمان، پژوهشگر برجسته سبک هندی و شعر عصر صفوی است، گفت: او در جایی میگوید «خود را واجد صلاحیت برای اظهار نظر در باب علل پیدایش، ویژگیها و انحطاط شعر این دوره نمیداند»؛ سخنی که به نظر من بسیار حکیمانه است. اما پرسش اینجاست، چرا کسی چون محمد قهرمان، با آن دانش و تجربه، از پاسخ دادن به پرسشهای بزرگ و مهمی که در حوزه ادبیات عصر صفوی مطرح است، امتناع میکند؟ چرا او خاموش است؟
به گفته این استاد ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد، با نگاهی به کارنامهٔ پژوهشی قهرمان، که درکتابخانهٔ دانشکدهٔ علوم ادبیات دانشگاه فردوسی موجود است، درمییابیم که کوششهای او به عنوان یک کارمند ساده به لحاظ اداری نقش مهمی در تاریخ فرهنگ ما ایفا کرده است و باعث شده پژوهشگران این حوزه، وامدار او باشند.
۳۰ هزار صفحه دستنوشته!
وی بیان کرد: قهرمان، حدود ۳۰ هزار صفحه دستنوشته در این حوزه گردآوری کرده است، ۹ هزار صفحه تصحیح شعر، ۹ هزار صفحه تصویر شعر و ۳ هزار و ۵۰۰ صفحه تصحیح تذکرهٔ «هشت بهشت» عرفات العاشقین، که از منابع اصلی شناخت ادبیات عصر صفوی و تألیفشده در هند است. این تذکره، مدتها منبع اصلی بسیاری از تاریخهای ادبی بوده است.
فتوحی، با یک مثال روش دقیق کار قهرمان را توضیح داد و گفت: اگر دیوان «صائب تبریزی» را در نظر بگیریم میبینیم که قهرمان با بررسی و مقابلهٔ ۱۸ نسخهٔ خطی که اغلب گزیده و ناقص هستند و شش نسخهٔ چاپی، به تدوین این دیوان همت گماشته است.
تسلط مثالزدنی قهرمان بر شعر
وی با بیان اینکه او با حافظهای قوی و تسلطی مثالزدنی، نه تنها ابیات را جمعآوری و تدوین کرده، بلکه با مراجعه به دو فرهنگ لغت معتبر عصر صفوی مصطلحات الشعرا و بهار عجم، معانی و مفاهیم اشعار را نیز بررسی کرده است، افزود: او ضمن این کار، هر بیت تازهای را که در نسخهها مییافت و در مجموعهٔ اصلی نبود، به آن اضافه میکرد.
فتوحی اظهار کرد: قهرمان استعارهای را در دیوان ناظم هروی یافته و به شفیعی کدکنی پیشنهاد کرده بود تا مقالهای دربارهٔ آن بنویسند، اما در نهایت، خود قهرمان در چند جا این موضوع را مطرح کرد و این دقت نظر در یافتن نکاتی که امروزه کمتر به آن توجه میشود، قابل ستایش است.
وی با بیان اینکه چرا قهرمان با آن همه تجربه و دانش در حوزهٔ سبک هندی، خود را فاقد صلاحیت برای اظهار نظر دربارهٔ پیدایش، تفکر و انحطاط این سبک میداند، به ویژه، مسئلهٔ انحطاط که بسیار مهم است، گفت: آیا این محافظهکاری ناشی از سیطرهٔ گفتمان فصاحت علمایی است که صداهایی مانند صدای اخوان را به حاشیه میراندند؟ آیا قهرمان نیز مقهور این صداها بود و میخواست با عمل خود نشان دهد که این سبک منحط شده است؟
سبک هندی ریشه ایرانی دارد
استاد ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: قهرمان در رویکردش به سبک هندی، دیدگاههای خاصی دارد که میتوان از مقدمههایی که بر دیوانها نوشته، استخراج کرد. نخست اینکه او با واژهٔ «سبک هندی» به شدت مخالف است و در چهار مقدمه از مقدمههای دیوانهایی که تصحیح کرده، این مخالفت را ابراز میکند. استدلال او این است که بسیاری از شاعران بزرگ از ایران به هند رفتهاند و این سبک، ریشهٔ ایرانی دارد.
وی افزود: با این حال، او اصطلاح ایرانی دیگری را برای آن وضع نکرده است. من شخصاً معتقدم که سبک هندی، تلاقیگاه دو نگرش زیباشناختی است؛ نمیتوان بلاغت هندی را نادیده گرفت. مفاهیمی مانند اغراق و تناسب، «راسا» از بلاغت هندی وارد شعر فارسی شدهاند.
استاد ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد اظهار کرد: در زمانی که رودکی شعر فارسی را آغاز کرد، رسالههایی در سبک هندی به وجود داشت که به مقولهٔ تناسب رکن رکین شعر عصر صفوی میپرداختند. لاهوری نیز وقتی به هند رفت، تحت فشار بود تا در شعر خود تناسب را رعایت کند.
وی افزود: او مجبور شد پانزده هزار بیت از دیوان خود را با عنوان «دیوان تناسبات» که نسخهای از آن در کتابخانهٔ آستان قدس رضوی موجود است عرضه کند و نشان دهد که در اشعارش تناسب را رعایت کرده است.
در ادامه مهدی رحیم پور عضو هیئت علمی فرهنگستان ادب فارسی با بیان اینکه محور اصلی بحث من در مورد دیوان قدسی مشهدی است که هم شاعر مشهدی است و هم دیوانش توسط مرحوم استاد قهرمان تصحیح شده است، گفت: قدسی مشهد یکی از شاعران برجسته سبک هندی به شمار میآید. قصیدهای که مورد نظر من است، در منقبت امام رضا نوشته شده و کاملاً مرتبط با این نشست و این شهر عزیز است.
نقد ادبی در سبک علمی
عضو هیئت علمی فرهنگستان ادب فارسی افزود: نقد ادبی در سبک علمی، یک بحث خاص و بسیار مهم است. کسانی که کتاب فتوحی را خواندهاند، با دغدغههای هنری در این سبک آشنا هستند و به اهمیت این موضوع واقفند. آنچه که ما از نقد ادبی در سبک هندی میدانیم، عمدتاً آثاری است که به نثر نوشته شده، اما در لابهلای نسخههای خطی، آثاری به نقد نظم در مورد نقد ادبی نیز وجود دارد.
وی بیان کرد: در قرن هشتم، بهالدین خجندی و سعید هروی مجادلهای ادبی داشتند، اما نقد ادبی به معنای واقعی آن، یعنی نقد منظوم با ساختار مشخص و قواعد لغوی و دستوری، در آن زمان وجود نداشت. با این حال، به لطف شاعران مهم سبک هندی مانند شیدای فتح پوری، منیر لاهوری و عبدالهی صهبایی، شاهد ظهور این نوع نقد هستیم.
رحیم پور تصریح کرد: اگر بخواهم به طور خلاصه درباره نقد منظوم قدسی صحبت کنم، چند نکته به ذهن میرسد، اول اینکه خود قدسی ویژگیهای خاص و منحصر به فردی داشت و آثارش تأثیرگذار بودند. یکی از دلایل مهم این است که شیدا در واقع سلسلهجنبان جریانی بود که معتقد به وجود تفاوتهایی میان شاعران ایرانی و هندی بودند.
وی افزود: زمانی که شاعران ایرانی به هند مهاجرت کردند، با برخی از شاعران هندی در تقابل قرار گرفتند. شاعران هندی ادعا میکردند که حق دخل و تصرف در زبان فارسی را دارند و خود را استادان این زبان میدانستند. اما ایرانیها به هیچ عنوان این را قبول نداشتند و میگفتند که هیچ هندی، حتی اگر استاد زبان فارسی باشد، حق دخل و تصرف در شعر فارسی را ندارد.
وی افزود: شیدا یکی از کسانی بود که به این موضوع اعتقاد داشت و خود را با شاعرانی چون رودکی مقایسه میکرد. او میگفت که حتی ممکن است شعرش بهتر از شعر نظامی و فردوسی باشد و به همین دلیل میتواند در زمینه زبان و ادبیات فارسی اظهار نظر کند. در مقابل، افرادی مانند جلاله طباطبایی نقدهای تندی به شیدا نوشتند و گفتند که این ادعاها درست نیست. این یکی از دلایل میتواند باشد که شیدا بخواهد خود را به عنوان یکی از شاعران ایرانی معرفی کند و ضعفهای موجود در شعرای ایرانی را به چالش بکشد. دلیل دیگر ممکن است این باشد که شیدا به شدت به شعر و شاعران علاقهمند بوده است.
وی اضافه کرد: شیدا به شعرای طرز متأخر یا طرز هندی چندان علاقهمند نبود و قدسی نیز به هر حال از شاعران سبک هندی به شمار میرفت که در عصر خود متأخر بود. به همین دلیل، ممکن است مورد پسند شیدا نبوده باشد. این عوامل باعث شدند که شیدا نقدی بنویسد و این جریان را به وجود آورد.
وی افزود: یکی از بحثهای نقد شیدا این است که در قید مطلع، ارتباط معنایی در دو مصرع وجود ندارد و ترتیب دو مصرع به هم مرتبط نیست؛ به طوری که سخن و اندیشه هر دو جدا از هم هستند.
آثار صائب به درستی معرفی نشده است
در ادامه سعید شفیعیون، استاد دانشگاه اصفهان گفت: اگر استاد قهرمان و مرحوم گلچینی نبودند، ما باید نسلها تلاش میکردیم تا به این نقطهای که اکنون هستیم برسیم. یک فرد به تنهایی کار چندین دانشگاه و پژوهشگاه را انجام داده است و با مقایسه اوضاع دانشگاهها و پژوهشهای ما، متوجه میشویم چه بزرگانی داشتیم.
وی بیان کرد: هدف این است که بگویم از دانش این مرد بزرگ، فراتر از مرتبه شاعریاش که در حوزه سبک هندی و شعر تربتی مقام والایی دارد و این جایزه یک اتفاق بسیار مهم است و فتوحی در مورد مظلومیت سبک هندی روایتی مفصل بیان کرده که همچنان ادامه دارد.
شفیعیون با بیان اینکه این جایزه نقطه شروع و اتکایی برای پرداختن به بخشی از ضرورتهای تاریخی و فرهنگیما دارد، گفت: انصاف نیست که بگوییم ما سه قرن هیچ شاعر مطرح نداشتیم؟ اعجوبههایی مثل صائب و دیگران که در حوزه وزنکشی شاعران مطرحاند، آیا کسی نبودند؟
وی بیان کرد: در طول هزار سال، شاعران بزرگی وجود داشتهاند که به عنوان ابرشاعران شناخته میشوند. فردوسی بزرگ به پاس بیهمتاییاش در ادب حماسی ایران و مشرق زمین و زنده نگهداشتن زبان فارسی، نظامی بزرگ در حوزه ادب غنایی و مولوی، حافظ و سعدی هر یک در سبک خود مطرح هستند.
استاد دانشگاه اصفهان بیان کرد: اگر قرار باشد هر شاعری در یک شاخصه بزرگ و بینظیر باشد، به نظرم صائب واقعاً در کنار این بزرگان قرار میگیرد. من واقعاً معتقدم که هنوز به درستی شاهنامه را نخواندهایم. بسیاری از افرادی که در حال درجهبندی شعر شاعران دیگر هستند، از صائب آگاهی کافی ندارند.
شفیغیون افزود: ذهنها به قدری نسبت به سبک ملی برآشفته است که باید پوششی مناسب برای معرفی دیگر شاعران فراهم کنیم. به نظرم خود صائب به این موضوع توجه داشت. شاید چندین منتخب از دیوان او توسط خود ساعد و شاگردانش فراهم آمده است، نزدیک به صد هزار بیت شعر به او نسبت داده شده است. شعر از منظر صائب با آنچه شاعران دیگر از شعر تلقی میکنند، تفاوت دارد.
وی گفت: متأسفانه با وجود تلاشهایی که انجام شده، از مرحوم حیدر علی کمالی گرفته تا امیری فیروزکوهی و استاد گلچین معانی که فرهنگ اشعار صائب را نوشت، و استاد قهرمان که شش جلد دیوان را تألیف کرد، هنوز این آثار به طور درستی و با بستهبندی مفیدتری برای خوانندگان ارائه نشده است.
به گزارش ایبنا؛ در پنجمین دوره جایزه ادبی محمد قهرمان دو کتاب «موهبت عظمی و عطیه کبری» با تصحیح مدهی رحیمپور و نشر بنیاد موقوفات افشار اثر سراج الدین خان آرزو و کتاب «بلاغت تاریخ نگاری در ایران عصر صفوی» با پژوهش حمزه کفاش و توسط نشر علمی شایسته تقدیر معرفی شد.
نظر شما