وی افزود: تولید کتاب مقوله پرزحمت و پردردسری است. نمیتوان آن را بهعنوان شغل دوم در دست داشت. در این وضعیت آشفته اقتصادی و فرهنگی چطور میتوان به عهده کسی، مقولهای واگذار کرد که در پایان آورده اقتصادی نداشته باشد.
سپهری ادامه داد: فرض میگیریم سطح نخبگی متصدیان امر بهقدری است که مسئله اقتصاد و معاش را اصلاً در نظر نمیگیرند. تألیف و تولید یک مسئلۀ بسیار جدی است. باید پیشینهشناسی شود تا من بهعنوان نویسنده دست به تولید اثر بزنم. وقتی که حجم تولید مطالب به زبان لاتین به این شدت بالا است و دسترسی به آنها به این شدت بالا است، منِ نویسنده رغبتی به نوشتن نخواهم داشت. ما وقتی یک گوشی موبایل میخریم، سریعاً بر روی آن یک محافظ صفحه نصب میکنیم تا از چشم ما و دستگاه ما محافظت کند. چطور میشود کتابی ۴۰۰صفحهای به دست مخاطب بدهیم و حواسمان به سلامت مخاطب و سلامت خودمان نباشد؟
وی تصریح کرد: مباحث تولیدی زحمت میخواهد و زحمت وقتی به سرانجام نرسد به ورود یک نهاد بالادستی نیاز میشود. یعنی ما باید حمایت کنیم و حمایت خود را نظامبندی کنیم. مثلاً ما از ترجمه حمایت میکنیم. از تألیف دهبرابر حمایت میکنیم. در تخصیص بعضی امکانات، در حمایت، در پوشش خبری و... باید سوی حمایت خود را نشان دهیم. تألیف و ترجمه هیچکدام ارجح به دیگری نیستند بلکه هرکدام برای یک ماتریکس و فضای فکری تبیین شدهاند.
سپهری در پایان گفت: مکتب فکری هنر غربی که عقیدهای به دنیای آخرت و... ندارد با هنر ما که وابسته به یک فضای قدسی است کاملاً تفاوت دارد. وای به حال ما که به فکر تولید کتاب نباشیم و دست خود را در آستین غربیها نگه داریم. بزرگان ما مسئله هنری را صرفاً هنری میبینند و پیوست فرهنگی پشت آن را نمیبینند.
نظر شما