یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۰۸:۳۲
مفاهیم ملت و میهن را باید از ایدئولوژی‌های کاذب جدا کرد

حیدری گفت: دو مفهوم میهن و ملت تقدس ذاتی ندارند و باید آنها را از ایدئولوژی‌های کاذب جدا کرد تا به درکی واقعی و راهبردی جهت توسعه این سرزمین رسید.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) محمد تفرشی، کتاب «نامه‌ای برای ایران» پیرامون حوزه هویت ملی نوشته شده است. برای نگارش این کتاب پژوهش‌هایی که درصدد شناخت عناصر فرهنگی جامعه ایرانی برآمده‌اند، انجام شده‌اند. موضوعی که مورد نظر نگارنده است و آن را متمایز از پژوهش‌های مشابه می‌کند، پدیدآوردن بنیان‌های تئوریک جامعه ایرانی مبتنی بر واقعیات جهت توسعه آن است. در واقع مفاهیمی مانند هویت ملی، میهن و ملت نه صرفاً به‌صورت انتزاعی و به‌دلیل دلبستگی‌های عاطفی بلکه جهت بهبود وضعیت فعلی جامعه ایرانی مورد کنکاش قرار می‌گیرد.

 آنچه سبب رشد و توسعه یک کشور می‌شود در وهله اول وجود احساس میهن دوستی و به پیروی از آن، تعهد ملی و احساس همبستگی اجتماعی میان مردم آن کشور است. باور نگارنده آن است که مفهوم ایران در طول تاریخ بیش از آنکه بار نژادی و قومی داشته باشد دارای بار فرهنگی و گفتمانی بوده است. این موضوع را می‌توان از سنگ نوشته‌های باستانی هم استنتاج کرد. البته جدا از این خوانش که مورد پذیرش یا شاید دلخواه نگارنده است، بنا به دلایل استراتژیک این خوانش سبب انسجام بیشتر مردمان واقع در تمدن ایرانی می‌شود. اهمیت این موضوع سبب شد که به سراغ مردان حیدری دانش‌آموخته جامعه شناسی سیاسی و مولف کتاب «نامه‌ای برای ایران» رفته و با او گفت‌و‌گو کنیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانیم:

با توجه به دغدغه چگونگی خوانش از میهن و ملت، خوانش شما از این دو مفهوم چگونه است و چرا؟
این دو مفهوم تقدس ذاتی ندارند و باید آنها را از ایدئولوژی‌های کاذب جدا نمود تا به درکی واقعی و راهبردی جهت توسعه این سرزمین رسید. در واقع میهن و ملت منظومه‌ای از فرهنگ، تجربه زیسته مشترک، اسطوره‌های مشترک و انسجامی کلی از مردمانی است که تعلق خاطری کلی نسبت به هم دارند و چنان یک خانواده گسترده نمی‌توانند نسبت به سرنوشت هم بی‌تفاوت باشند. آنچه این دو مفهوم را به انحراف می‌کشاند از یک سو فاشیسم خود برتر پندار و از سوی دیگر قرار دادن مفهوم امت (پیروان یک جهان‌بینی) به جای ملت است.

پیشرفت میهن و ملت نیازمند چه ضروریاتی است؟
ضروریات پیشرفت میهن و ملت را می‌توان در چهار بعد جامعه شامل اجتماع، فرهنگ، اقتصاد و سیاست پیگیری کرد. به لحاظ فرهنگی باید همه خرده فرهنگ‌ها محترم و به رسمیت شناخته شوند. ایران هویتی تحمیلی نبوده و نیست و هرگاه کارگزاران حاکم در طول تاریخ به سمت تحمیل خوانش تمامیت‌خواهانه و متمرکز از میهن و ملت رفته‌اند خود و میهن و ملت را به سمت شکست ‌هدایت کرده‌اند. از نظر اجتماعی همه اقوام باید برابر تعریف شوند و ذیل قانون مترقی امکان رشد برای همه اقوام مهیا باشد. از نظر اقتصادی کل جامعه ایرانی باید بر اساس ظرفیت‌های بومی توسعه متوازن را تجربه کند. از نظر سیاسی باید ملزومات توسعه سیاسی با همه ابعاد آن مانند دموکراتیک شدن حوزه قدرت رعایت شود.

ضرورت نگارش این کتاب در چه بود و چه تفاوتی با آثار مشابه تالیف شده در این حوزه دارد؟
این کتاب رویکردی عملیاتی دارد و نوعی مانیفست برای توسعه کشور با سویه جامعه شناختی سیاسی است. با توجه احساس خطری که نسبت به آینده ایران دارم ضرورت نگارش کتاب اهمیت بیشتری پیدا کرد.

توسعه جامعه ایرانی با تاکید بر مفهموم دولت-ملت نیازمند چه راهکارهایی است؟
بطور مشخص حاکمیت باید الزامات دولت مدرن و همانطور که گفتم توسعه سیاسی را بپذیرد و ملت را همه ایرانیان جدا از نوع نگرش، دین، مذهب و ... بداند. گریزی از این موضوع نیست.

در مقدمه کتاب امده است: «این کتاب به ریشه‌های درد و رنج مردمانی که آنان را ایرانی می‌دانم بر می‌گردد»، ریشه این درد و رنج چیست؟
گریز از درد و رنج مردمان ایرانی به سطح آگاهی آنان از هویت ملی و درک این موضوع که هویت ایرانی خیر و صلاح شان را در پی دارد بر می‌گردد. اینکه می‌گویم مردمان ایرانی همه ساکنان فلات ایرانی و اقوام تاریخی ایران است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها