بدیهی است خانهنشینی برای اهالی سرزمین دریا و نخلهای سربهفلک کشیده، آسان نبوده و نیست؛ چراکه یکی از مشخصههای بارز جنوبیها خونگرمی و رفت و آمد است؛ آنها عادت ندارند که درهای خانههایشان را بهروی مهمانان یا دوستان و نزدیکان خود ببندند اما توصیههای پزشکی این روزها، صمیمیت خاص جنوبیها را از عالم واقعی به دنیای مجازی برده است و مهربانی و عشقورزی آنها را بهگونهای دیگر روایت میکند. مردم بوشهر در این روزها مهر را بهروایتی دیگر و با زبانی نوتر معنی کردهاند؛ آنها با مهم انگاشتن جان و سلامت عزیزان و دوستان خود ترجیح میدهند تا جای ممکن در حریم خانه خود باقی بمانند و به حریم و سلامت دیگران احترام بگذارند.
طبیعی است که خانهنشینی خواه، ناخواه مردم بهویژه افراد با روابط اجتماعی بالا را دلتنگ یا مایوس کند. یکی از کارهایی که میتواند از حُزن، نومیدی، دلتنگی و استرس این روزها بکاهد، روی آوردن به کتاب است. بهخصوص کتابهایی که یا منعکسکننده شرایطی نظیر حال و فضای امروز باشد یا راوی جملات انرژیبخش و مثبت است تا حال دل خوب شود؛ امید در دلها زنده بماند، روحیه اوج بگیرد. اما انتشار اخبار ضد و نقیض غیررسمی حال دل آدمها را دیگرگون کرده است، این در حالی است که در روزهای کرونایی آدمها بیش از هر چیزی به روحیه و امید نیاز دارند. بنابراین ما باید نخست ذهنی عاری از کرونا داشته باشیم تا بتوانیم دنیایی بدون کرونا داشته باشیم.
با مطالعه تاریخ و داستانهای متعدد میتوانیم پی ببریم که در هر عصری بشر با ویروسها و بیماریهای ناشناخته، مُسری و مرگبار بارها و بارها دست به گریبان شده است اما با اتحاد و وحدتجمعی توانسته از آن مهلکه وحشتآفرین گذر کند و دودمان بشریت را زنده نگه دارد. از همین روست که روانشناسان و متولیان فرهنگی، کتابخوانی را برای این روزها مفید میدانند، چراکه به ما دانش و انگیزه مقابله با ویروسی مثل کرونا یا همان «کویدد 19» را میدهد.
حمید موذنی، نویسنده و روزنامهنگار بوشهری در گفتوگو با خبرنگار ایبنا در این باره گفت: یکی از ویژگیهای کتاب خواندن و بهویژه مطالعه رمان، همین مواجهه ما با سرگذشت انسانها و دیگر جوامع در گذشته و یا حال است. خواندن رمانها بدون یک سفر فیزیکی، ما را به سفری ذهنی برده و تجربیات گذشته و حالِ دیگر انسانها را برای ما به یک تجربه زیسته- نزیستهی واقعی تبدیل میسازند. حالِ درون و وضعیت بُرون ما در این رمانها تشریح، تحلیل و پیشرویمان گذاشته میشود و سرنوشت قهرمان یا ضدقهرمان برای ما به یک موضوع تاملبرانگیز و پندآموز مبدل میشود. این روزها که ویروس کرونا به یک وحشت و ترس عمومی تبدیل شده، میتوانیم بازخورد افراد و جامعه را در خصوص این وضعیت با تجربههای مطالعاتیمان بررسی کنیم و ببینیم انسان و یا یک جامعه چگونه در برابر این رخدادها از خود واکنش نشان میدهد.
وی با اشاره به تشابه رمان «طاعون» با فضای این روزهای جامعه ایران توضیح داد: این رمان آلبر کامو یکی از آثار مهم ادبیات است که وضعیت مشابه کرونا در ایران را تداعی میکند. اگر رمان طاعون را خوانده باشیم، واکنش خودمان، روشنفکران سکولار، روحانیون عالیرتبه، دینداران، مسئولان حکومتی و مردم در برابر فاجعهی کرونا را میتوانیم با وضعیت برخورد کشیش، مردم شهر آران، دکتر و سایر شخصیتهای رمان طاعون، تطبیق دهیم.
موذنی افزود: وقتی به بازخوردهای کرونا در این مدت کوتاه نگاه میکنیم، متوجه میشویم که احتکار و فراموش کردن دیگری، چگونه ازسوی جامعه رخ داده و رخ میدهد. ترس مدام و هراسافکنی ویژگی دیگر توتالیتاریسم است که کرونا در کوتاهترین زمان ممکن آن را به سرانجام رسانیده است.
وی در خصوص نقش نویسندگان در شرایط فعلی گفت: نویسندگان و روشنفکران در وضعیت حاضر میبایست مدافع حقیقت باشند و به روشنگری جامعه کمک کنند. جامعه مستاصل و ناامید نیاز به تحقیر ندارد. عزت نفس از دست رفتهاش را بایست بازگرداند. همچنین در کنار شعوربخشی، جامعه شاید نیازمند شور باشد. چون شور زندگی کمرنگ شده است. انگیزههای مثبت و ارزشهای انسانی تضعیف شدهاند و درستی و راستی کمر خم کردهاند. در این وضعیت کار روشنفکر، بر ملا کردن نخبگان و قهرمانان کاذب و دروغین، حقیقتگرایی و حقیقتجویی و شتافتن برای کمک به افزایش غریزه زندگی و کاستن از غریزه مرگ است.
این روزنامهنگار و نویسنده درباره وضعیت کتابفروشیهای بوشهر در روزهای انتشار کرونا در کشور نیز توضیح داد: وضعیت کتابفروشیهای بوشهر همچون سایر نقاط کشور، نحیف است. کتابهراسی و دانشترسی در طول تاریخ ایران بخشی از گفتمان رسمی بوده است. گرانی کتاب ازسویی و فقدان روحیه و انگیزه در مردم ازسوی دیگر، مثل دو لبه قیچی، در حال از بین بردن مطالعه و تامل است. تامل شاید بیشتر از کتاب نیاز باشد اما کتاب ابزار تامل است و باید کتابهای خوب را بخوانیم و معرفی کنیم، بهخصوص در این وضعیت شیوع کرونا که بیشتر باید در خانه بمانیم و وقت بیشتری برای کتاب خواندن داریم.
موذنی ادامه داد: پیشنهاد میکنم در وضعیتی که کرونا ایجاد کرده و حوزه عمومی خلوت و نحیف شده و حوزه خصوصی و خانه، مامن این روزها شده و ما اوقات بیشتری در خانه هستیم، کتابهایی بخوانیم و فیلمهایی ببینیم که به تامل ما درخصوص وضعیت حاضر کمک کنند و همچنین مسئولیت اجتماعی را از نو در درون ما، احیا کنند. کتاب «امید علیه امید» از «نادژدا ماندلشتام» کتاب بسیار خوبی برای مطالعه این روزهای ماست؛ تجربه زیسته ماندلشتام و اوسیپ در شرایط توتالیتاریستیِ دوران مخوف استالین و دقت نظر او در جزئیات زندگی روزانه آن دوران، ما را با وضعیتی آشنا میکند که برایمان غریب نیست. از این روی، این کتاب میتواند نور امید را در دلمان و شور مقاومت را در وجودمان برای مقاومت بر سر انسانیت ایجاد میکند.
این نویسنده در ادامه، کتاب «روح پراگ» اثر «ایوان کلیما» را هم کتابی قابل تاملی در این زمینه دانست و افزود: این کتاب یک همذاتپنداری شدید ایجاد میکند چنانکه میتوانیم بگوییم نام کتاب میتواند روح ایران یا روح تهران باشد. همچنین آثار «میلان کوندرا» دیگر نویسنده چکتبار ساکن پاریس نیز همگی تجربیات ما را شامل میشود. مصائب پسابهار پراگ در رمانهای کوندرا مصائب مشترک با ما هستند و همگی تامل برانگیزند. آثار «هانا آرنت» به ویژه کتاب «توتالیتاریسم» و «انقلاب مجارستان» کتابهای تاملبرانگیز و خوبی برای مطالعه در این روزها هستند. «طاعون» آلبرکامو و «کوری» ساراماگو هم آثار دیگری است که برای مطالعه پیشنهاد میکنم.
موذنی، روزهای خانهنشینی بهدلیل جلوگیری از ابتلا به کرونا و شیوع آن را فرصت مستعدی برای مطالعه و تامل میداند و در این باره توضیح داد: اگر بهخاطر کرونا نمیتوانیم روابط حضوری قبل را داشته باشیم، اما با وسایل ارتباط جمعی همدیگر را رها نکنیم. با هم باشیم. دلهایمان کنار هم باشد. بالاخره، همه دردها تمام میشود. دوران سخت میگذرد، کرونا تمام میشود، تاریکیها میروند و خورشید دوباره میدرخشد. آنچه مهم است، این است که ما در شرایط سخت، همرنگ جماعت نشویم، در پلیدیها، روح خود را نفروشیم، مقاومت کنیم. مقاومت، آفرینش است.
این نویسنده درباره جوکسازی برخی از افراد در شرایط بحرانی، گفت: جوک و طنز از راههای مبارزه مسالمتآمیز مردمانی است که در وضعیتی سخت قرار دارند. مردم در این شرایط برای کاستن از مصائب و ارسال پیام خود از طنز و شوخی و مطایبه استفاده میکنند. مردم اروپای شرقی در دوران جنگ سرد متاثر از وضعیتی که برایشان بهوجود آمده بود، به طور مکرر از طنز برای التیام و ارامش و ارسال اعتراض خود استفاده کردهاند. در آلمان نازی و با به قدرت رسیدن هیتلر در سال ۱۹۳۳ هم از زبان طنز برای اعتراض استفاده میشده است. حتی بجز طنز، یک زن سی ساله برلینی بهنام «شالوته براد» پس از دیدن چند خواب به سراغ افراد متعددی مراجعه کرد و خوابهای آنان را نوشت. این خوابها سه دهه بعد در کتابی با عنوان «رایش سوم رویاها» منتشر شد و اکنون یک سند برای تحقیق در مورد زندگی مردمان در دوران توتالیتاریسم است.
وی تصریح کرد: شوخطبعی یکی از مکانیسمهای دفاعی انسان برای تحمل شرایط سخت و مصائب اجتماعی است. مردم با خود میگویند: باید با طنز به خودمان روحیه بدهیم وگرنه افسرده میشویم و یا چگونه در این طوفان خودمان را به ساحل آرامش و درنهایت رهاییبخشی برسانیم.
موذنی در پایان با بیان اینکه در واقع بجز موارد و تاویل و تحلیلهای دیگر، جوک و طنز در شرایط سخت نوعی چالش بین مقاومت و سرکوب نیز هست، افزود: اگر به ضربالمثلها، اشعار و نوشتهها و اسناد بهجا مانده و آنهایی که سینه به سینه منتقل شدهاند، کمی تامل کنیم، متوجه میشویم که طنز و به استهزا کشیدن شرایط سخت، جزئی از منش ایرانی است و هر گاه که شرایط حال بر خودآگاه سخت شود، ناخودآگاه جمعی یانگ و آرکیتایپها هم به کمک ما میآیند تا منش قدیم و جدید با یکدیگر علیه سرکوب با ابزار طنز و شوخی مقاومت پیشه سازند.
نظر شما