به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) دراراک، مجموعه داستان «عباس واکسی» اثر ابوالفضل مجیدیان نویسنده اراکی شامل پنج داستان کوتاه «عباس واکسی»، «خودکشی»، «حسینقلی خان عیالوار میشود»، «نشان خریت»، و «فریدون» را دربر میگیرد که نام کتاب نیز از یکی از این داستانها گرفته شده است و فضا، شخصیتها و روایتها و فضاسازیها در نگارش اقلیمی آن مشهود است.
برش کوتاه از داستان «عباس واکسی» را میخوانید: «گفت نترس یاد میگیری. یه دستمال انداخت دور گردنم، مثل یه گردنبند. هیچ وقت اون روز یادم نمی ره، بعدها فهمیدم اون تقی درشکچی بوده که مردمدار بوده و دست آدما بدبختی مثل ما را هم میگرفته و به قول آقام لوطی با مرام بوده. و گفت تو از امروز شدی «عباس واکسی» زندگی خرج داره مردم هم هرچی بهت دادند بگیر و بگو خدایا شکرت، چاکرتیم. و از جیبش یه سکه درآورد و گذاشت کف مشتم و گفت: دست من خوبه پول زحمت و عرق ریزیه برو ببینم چه کار میکنی کفش سیاه کن، اما مردما سیاه نکن، لوطی باش و دستش خوب بود همین قدر که یه لقمه نون در آوردیم خدا را شکر و چاکر و نوکر آخدا هستیم.»
به گزارش ایبنا، مجموعه داستان کوتاه «عباس واکسی» در ۱۰۳ صفحه به قطع پالتویی و شمارگان ۲۵۰ جلدی توسط انتشارات «روشنگران و مطالعات زنان» چاپ و منتشر شد.
نظر شما