به مناسبت تصویب ثبت زادروز زرتشت در تقویم رسمی ایران
سفر مری بویس به روستای شریفآباد یزد در جستجوی ردپای زرتشت
کتاب «کانون دین زرتشتی در ایران» شرح دقیق و موشکافانه بویس از گستره زندگی مناسک و آیینهای دینی زرتشتیان شریفآباد یزد است.
کتاب «کانون دین زرتشتی در ایران» با مقدمهای کوتاه درباره پیشینه تاریخ دین زرتشتی و توضیح روشنی درباره چرایی حضور زرتشتیان در شهرهای حاشیه کویر آغاز میشود. هرچند که تاریخنگاران، پیروزی اعراب مسلمان در 639 و 642 میلادی بر یزدگرد سوم (651-633 میلادی) را پایان رسمی شاهنشاهی ساسانی در نظر میگیرند. مری بویس بر این باور است که فرایند فتح ایران و تبدیل اسلام به دین رسمی ایرانزمین، سه سده به درازا کشید. در طی این زمان، زرتشتیانی که دست از دین اجدادی خود نکشیدند و ایران را نیز به مقصد وطن جدیدشان هند، ترک نکردند، به مرور به طرف شرق و به سمت حاشیه کویر رانده شدند و نهایتا در حوالی یزد و کرمان سکنی گزیدند.
فصل نخست و چهارم کتاب به آتشهای مقدس به عنوان نقطه تمرکز بسیاری از آیینهای زرتشتی، آتشکدهها و آیینهای مربوط به آن میپردازد. فصل دوم کتاب به بررسی باورهای بنیادین زرتشتی و پرستش اهورامزدا و آفرینش و فصل سوم کتاب به آیینها و مناسک شخصی ویژه شده است. فصل پنجم به قوانین، آیینها و مناسک پاکیزگی و تطهیر اختصاص دارد.
فصل پنجم و ششم که به آیینها و مراسم مرگ و مناسک پس از مرگ میپردازد، گزارش خواندنی و مهمی از زندگی آیینی زرتشتیان آن عصر را روایت میکند. مکمل این فصل، فصل هشتم کتاب است که به آیینها و مراسم مرتبط با کفاره برای زندگان و درگذشتگان اختصاص یافته است. فصل هفتم درباره آیینهای سال نو و جشن سده، فصل نهم جشنهای دینی پایان و آغاز سال و فصل دهم به آیینها و مناسک تشرف و زیارت اختصاص یافته است.
بخش مهم کتاب به شرح آیینها و مناسک زرتشتی اختصاص دارد. شرح دقیق و زنده آیین تطهیر طولانی و پیچیده «برشنون نُهشَبه» در شریفآباد (فصل پنجم) نه تنها تصویر زنده و روشنی از اجرای این مراسم در ایران آن عصر به دست میدهد، بلکه اهمیت ثبت آن وقتی بیشتر آشکار میشود که به یاد بیاوریم که از اجرای این آیین، در زمانی کمتر از یک دهه بعد از مشاهدات مری بویس، وقتی انسانشناس آمریکایی مایکل فیشر که در سالهای 1970 و 1971 در یزد به کار و پژوهش مشغول بود، جز خاطرهای باقی نمانده بود.
اهمیت کمنظیر و تکرارنشدنی گزارش بویس را میتوان در مثالهایی دیگر از تقابل میان ارزشها و امکانات دنیای مدرن با جهان آیینی و سنتی روستاییان زرتشتی، تاثیر مهاجرت زرتشتیان ایران به بمبئی از پایان سده نوزدهم، گسترش آموزش عمومی و شهرنشینی و... تاثر این تقابل در تطور آیینهایی مثل مناسک پیچیده و طولانی تطهیر زنان دشتان دید. تقابلی که سوال اخلاقی و بهتبع آن تغییری بنیادین در کنار گذاشتن بسیاری از آیینهای طهارت برای جامعه دینی زرتشتی به دنبال داشت. گزارش پرارزش بویس، سند مهمی از چگونگی تاثیر همدینان پارسی و فشار آنان برای مجبور کردن زرتشتیان ایران به ترک آیینهای قربانی گاو در زیارتگاه پارسبانو یا منع پیشکش چربی حیوانی به آتش مقدس است. سندی بر اینکه زرتشتی ایرانی در مقایسه با سنت پارسی، بسیار دستنخوردهتر باقی مانده بود. شاهد دیگر این مدعا، پژوهشهای جدید نسخهشناسی اوستا است که تصویر روشنی از زنده بودن و تنوع آیینهایی است که تنها در نسخههای ایرانی اوستا در دسترس هستند.
کتاب «کانون دین زرتشتی» از بسیاری جهات کتابی متفاوت و بسیار مهم است که بسیار کمتر از آنچه که باید در مجامع علمی و دانشجویی و بهخصوص در ایران مورد توجه قرار گرفته یا اصلا خوانده شده است. ترجمه این کتاب به فارسی امکان مطالعه و استفاده از آن را نه تنها برای پژوهشگران و دانشجویان مطالعات ایرانشناسی و بهویژه پژوهشهای زرتشتی سهلتر از پیش میسازد، پر ارزش بودن آن برای پژوهشگران و دانشجویان حوزههای انسانشناسی، مردمشناسی و جامعهشناسی و ادیان نیز نباید از دید پنهان بماند و صد البته خوانندگان عمومی علاقهمند به تاریخ و احوال اقوام و ادیان نیز متنی خواندنی و جذاب برای مطالعه در اختیار خواهند داشت.
هرچند که از زمان چاپ کتاب ارزشمند مری بویس «کانون دین زرتشتی» اکنون حدود چهل سال میگذرد، ذرهای از اهمیت این اثر برای مطالعات ایرانشناسی و به ویژه در حوزه پژوهشهای تاریخ و دین زرتشتی و البته فراتر از آن دینپژوهی، مردمشناسی و انسانشناسی کاسته نشده است. اهمیت این پژوهش نه تنها در بیش و کم یگانه بودن آن در نوع خود سندی که بیشتر نشان ضعف پژوهشهای ایرانشناسی در تولید ادبیات در این حوزه است که هم در یگانه بودن اطلاعات مستندنگارانهی آن در مورد تاریخ شفاهی، آیینها و باورهای مردمانی در برشی از تاریخ معاصر ایران است که دربارهشان چیزی نمیدانیم.
تنها اثر تا حدی قابل مقایسه با این کتاب، کتاب «یک سال در میان ایرانیان» (چاپ نخست در 1893) ادیب و ایرانشناس انگلیسی، ادوارد براون است که هفتاد سال پیش از دیگر هموطن ایرانشناس خود مری بویس و البته نه به عنوان یک متخصص مطالعات زرتشتی، در فصلهای مربوط به بازدیدش از شیراز، یزد و کرمان، شرحی از مشاهدات خود از زندگی و بعضی باورها و آیینهای زرتشتیان آن عصر ارایه میدهد. براون در سفر خود به یزد، امکان ملاقات و همصحبتی با موبد بزرگ آن عصر، دستور تیرانداز را داشت.
برخلاف بسیاری از کتابها و پژوهشهایی که درباره تاریخ کیش زرتشت و باورها و آیینهای آن نگاشته شده، اهمیت اثر بویس حاصل ثبت پردقت و موشکافانه پژوهشها، دیدهها و شنیدههای مردمنگارانه مری بویس از سفر پژوهشی یکساله او (1963-64 میلادی) به یزد، کرمان، مزرعه کلانتر و به ویژه شریفآباد اردکان است که بویس هفت ماه از سفر یکساله خود را در آنجا گذراند.
این گزارشها نخست در سال 1975 و در قالب شش سخنرانی در رشته سخنرانیهای «رَتَنبای کَرتَک» در آکسفورد ایراد و نسخه کامل شده و مفصل آن در سال 1979 به صورت کتابی که اکنون برگردان فارسی آن در دسترس فارسیزبانان قرار گرفته منتشر شده است. این کتاب شرحی هوشمند و دقیق از زندگی دینی و آیینها و مناسک زرتشتیان ایران به خصوص زرتشتیان شریفآباد اردکان یزد است که به دنبال گسترش شهرنشینی و به خصوص مهاجرت زرتشتیان از روستاها به شهرهای بزرگ و به ویژه تهران، امروزه جز این گزارش اثر چندانی از آن به جای نمانده است.
شریفآباد یزد تا سالهای درازی همواره به عنوان مهمترین کانون حفظ باورهای سنتی و راستین زرتشتی در ایران و محل اسکان موبدان موبد بزرگ برای چندین سده یا آنگونه که نام نسخه انگلیسی کتاب پیشنهاد میکند «دژ تسخیرناپذیر زرتشتی» بود. بویس از اینرو به جستجوی ردپای زرتشت به شریفآباد رفت و پژوهش خود را بر چند عامل اساسی سنت دینی، از آنجمله بر مناسک و آیینهای روزانه و کیهانشناسی زرتشتی و البته تعامل این عناصر با هم متمرکز کرد. چنین نگاهی او را بیش از پیش دربرساختن شخصیت تاریخی زرتشت به عنوان یک پیامبر، همزمان نوآور و سنتمدار متقاعد کرد. برساخته وی از دین زرتشتی، امتداد همگونی از سنتی دیرپا و دستنخورده بود که در یک سوی آن زرتشت تاریخی و در سوی دیگر آن سنت زنده روستاییان زرتشتی شریفآباد (و روستاهای مجاور دیگر) در امتدادی ناگسسته و بیتغییر در طول هزارههای گذشته بر آن قرار میگرفت.
اهمیت یگانه دیگر مطالعه مردمنگارانه بویس از زندگی و باورهای روستاییان زرتشتی شریفآباد، در آشتی دادن نگاه مردم، انسانشناسانه با پژوهشهای دینشناسانه بود و هست؛ در پیوند میان آنچه از آن به عنوان «دانش کتابخانهای یا میز تحریری» از یکسو و تحقیق میدانی از سویی دیگر این دوگانه را هم میتوان در تضاد دونگاه «شرقشناسانه» و «انسانشناسانه» حاکم بر مطالعات ادیان دید.
ویژگیهای شاخص نگاه گروه اول را میتوان در چهار پیشفرض تعصبآمیز خلاصه کرد: اشتراک میان دو رسم یا آیین مشترک میان زرتشتیان و مسلمانان؛ نتیجه قدمت پیشااسلامی آن رسم یا آیین است، آنچه برای یک دین حیاتی و مهم است، در طول زمان یا تغییر نمیکند و یا تغییرات بسیار ناچیز هستند، تاکید بر تعریف یک دین براساس یک ساختار متعارف فقهی و کماهمیت دانستن تاثیر تفاوتها و کشمکشهای درونگروهی، لحن پوزشآمیز درباره آنچه که از نگاه امروزی و مدرن حساسیتآمیز یا غیرعقلانی به نظر میرسد.
هرچند که مطالعه دقیق کتاب بویس، نشانههایی از چنین نگاه «شرقشناسانه» را همچنان در لابهلای تحلیلهای نویسنده پیش چشم میآورد، اما اندک بودن و تلاش نویسنده در تشریح و تحلیل موارد، از اهمیت این اثر نمیکاهد. نگاه بویس به دین زرتشتی، آنگونه که آلبرت دویونگ، آثار پژوهشگران مطالعات زرتشتی را دستهبندی میکند، رویکردی «همانانگارانه» دارد. براساس ایده «محافظهکار بودن» سنت «راستدینی» زرتشتی بود که او تصویری از تحول خطی دین از زرتشت تا امروز ترسیم میکرد که عنصر محافظهکارانه راستدینی زرتشتی، آن را از تغییرات بنیادین مصون نگه داشته و به این ترتیب، دانستههای ما از اوستای کهن تا متون پهلوی و سنت زنده زرتشتی، بیتوجه به تاریخمندی و بافت اجتماعی و سیاسی زمانهشان، امکان بازسازی تصویری همگون از دین زرتشتی را ممکن میسازد.
آنچه این کتاب را همچنان برای مطالعات زرتشتی مهم و مفید میسازد، در شرح دقیق و موشکافانه بویس از گستره متنوعی از آیینهای دینی است که توسط موبدان و مردم عادی با برداشتها و فهمی متفاوت از چرایی و چگونگی این آیینها اجرا میشوند و زندگی روزانه باورمندان این دین کهن را شکل میدهد. زندگی بر اساس فهمی متعالی از عالم هستی و جهان ماورای آن که ابعاد اخلاقی عمیقی برای فهم دینی زرتشتیان از اهمیت اجرای آیینها و مناسک پدید میآورد. تصویر زنده و صمیمانهای که بویس از زندگی ساده و عمیقا راستدلانه و آیینوندانه روستاییان زرتشتی شریفآباد ارایه میدهد، خواندن این کتاب را برای غیرمتخصصان و خوانندگان عادی بسیار جذاب میسازد. تصویری که از زندگی روستاییان بهدین و بهویژه از میزبانان و همراهان بویس در دوره پژوهش او در شریفآباد، خانواده بلیوانی و دستور خداداد شهریار نیروسنگی (موبد بزرگ شریفآباد و فرزند دیگر موبد بزرگ یزد، موبد شهریار نامدار) که بویس اجازه همراهی او را در سفرهای روزانه و در زمان اجرای مراسم و رسیدگی به وظایف موبدیاش داشت، منبع ارزشمندی برای پژوهش در باورها و آیینهای معاصر زرتشتی است.
کتاب «کانون دین زرتشتی» در ایران نوشته مری بویس با ترجمه حسین ابراهیمیان و ویراستاری داریوش احمدی نخستین مجموعه از نسکهای ایرانشناسی است که در 360 صفحه شمارگان 500 نسخه و بهای 48 هزار تومان در قطع وزیری و جلد سخت از سوی انتشارات توس منتشر شد.
نظر شما