با انتشار روایت مهرنوش، امکانی برای بازنگری در روایت فخرایی از تاریخ جنگل فراهم آمده است. امکانی مغتنم که میتواند دیدی تازه به نهضتی که پس از صد سال هنوز هم چالش برانگیز و اختلافانگیز است فراهم کند.
چنانکه کلهر در بخش اول کتاب گفته است: «یادمان مجاهدان جنگل در زمانه پساسرکوب جنبش بهویژه در هنگامه اقتدار سهمگین رضاشاهی به ممنوعهای سهمناک تبدیل شده بود. اولین و آخرین تلاش در باب ثبت وقایع جنگل در این دوران توسط علی صالحی لاهیجانی معروف به ساسان کیآرش در سال 1304 شمسی صورت پذیرفت. وی در تیر این سال در مقالهای با عنوان «زندگان جاوید» در نشریه «ایرانشهر» از گیلانیان وطنپرست درخواست کرد که یاد و خاطره میرزا و جنبش جنگل را با نگارش وقایع جنگل گرامی بدارند.»
مشهورترین و رایجترین روایت از نهضت جنگل، کتابی است با نام «سردار جنگل» که ابراهیم فخرایی، در سال 1344 منتشر شده بود. فخرایی در مقدمه آن کتاب، با وجود آنکه سابقه پرداختن به نگارش تاریخ نهضت جنگل را ذکر کرده است، نامی از کسانی که به تدوین تاریخ جنگل اشتغال داشتهاند نیاورده و تنها چنین گفته است: «بعد از شهریور 1320 که امکان چاپ تاریخ جنگل نوشته ساسان کیآرش فراهم شد، نسخه اصلی به دست نیامد و لذا وابستگان نهضت برای بار دوم به تحریرش همت گماشتند و با گردآوری اطلاعات و مدارک، تنظیمش را به شکل تاریخ به عهده یکی از نویسندگان گیلانی ساکن مرکز محول کردند. کتاب مزبور به طوری که اطلاع حاصل شده پایان یافته و آماده چاپ است. بدیهی است که پس از طبع و انتشار، شناساییمان را درباره ماهیت نهضت تکمیل خواهد نمود.»
تاریخ جنگلی که فخرایی از آن سخن گفته، نتیجه اهتمام برخی از سران جنگل و از جمله، میرصالح مظفرزاده، میرزا اسماعیل جنگلی، ابراهیم فخرایی، محمدعلی گیلک و سید صالح صالح برای نوشتن آن تاریخ بوده است. آن گیلانی مقیم مرکز که در روایت فخرایی نامش به میان نیامده است هم، چنان که حسین جودت در روایتی مربوط به سال 1351 گفته، محمدعلی گیلک بوده است. اهتمام این افراد برای نوشتن تاریخ جنگل در نهایت ناکام ماند و هر یک از اینان را واداشت تا تاریخ خود را بنویسند. به اعتقاد کلهر در مقاله «سهم مهرنوش در تاریخنگاری جنبش جنگل» که در ابتدای کتاب حاضر مکتوب شده، دلیل اصلی این عدم توفیق، عدم توافق این سران درباره روایت درست تاریخ جنگل و تضاد باورها و عقاید آنان بوده است.
به موازات این تلاش، صادق مهرنوش نیز روایت خود را به صورت پاورقی از ابتدای دهه بیست در نشریه سپیدرود منتشر میکرده است. به گفته کلهر: «پاورقیهای مهرنوش در این نشریه تا پایان اسفند 1320 تداوم یافت. بدین ترتیب سکوت بیستساله جنبش جنگل که در هالهای از واگویههای مکتوم استمرار یافته بود، نهتنها به چالش کشیده شد بلکه زمینهساز ابدال واگویههای مستور جنبش جنگل به روایات مسطور گردید.» (17)
مهرنوش از آذر 1331 در نشریه سایبان نوشتن درباره تاریخ جنگل را از سر گرفت و این نوشتارها تا سال 1340 ادامه یافت. اما تلاش او چندان مورد توجه قرار نگرفت. به اعتقاد کاوه بیات، دبیر مجموعه تاریخ معاصر ایران نشر شیرازه، انتشار بخش به بخش کتاب در یک بازه زمانی بیستساله (1320 ـ 1340) و همچنین لحن روایی آن که شاید با حماسهپردازیهایی که بعدها به یک دیدگاه غالب تبدیل شد، سنخیت نداشت، از جمله عوامل نادیده ماندن این اثر هستند. کلهر معتقد است بخشی از این نادیده ماندن عامدانه بوده است.
صادق مهرنوش معروف به شعله، نویسنده این کتاب خود یکی از عوامل تشکیلات اداری نهضت جنگل و جمهوری دموکراتیک گیلان بوده است. او در دوران حکومت جنگل مسئولیت صندوق حقالعبور جنگل را برعهده داشته است و همین حضور از نزدیک در آن وقایع، امکان ارائه روایتی دستاول را برای این اثر فراهم آورده است. مهرنوش تاریخ جنگل خود را در 5 جلد سامان داده بود و مصحح کتاب، هر پنج مجلد این اثر را در این کتاب گردآورده است.
پرداختن به بخش مهم و درخور توجه رشته حوادثی که در نهایت نهضت جنگل نام گرفت، از ویژگیهای این کتاب است. کتاب روند نهضت جنگل را از سرآغاز شکلگیری آن در چهارچوب یکی از نهضتهای مقاومت ملی در بازه زمانی مشروطه و پس از آن مورد توجه قرار میدهد و متوقف شدن این نهضت پس از حضور نیروهای نظامی روسیه تزاری در ایران را بررسی میکند. بخش دیگری از کتاب نیز به احیای دوباره نهضت جنگل پس از تحرکات انقلابی در روسیه اختصاص دارد. در این مرحله نهضت جنگل مدتی در کنار دولت مرکزی اداره امور را برعهده داشت. همراهیای که کوتاهزمانی بعد به معارضه تغییر شکل داد. مداخلهای که به اعتقاد مهرنوش حضور نیروهای بلشویکی در ایران مهمترین عامل شکلگیریاش بود. مرحله بعدی نهضت جنگل که در کتاب به صورت مبسوط به آن پرداخته شده نیز، سرکوب این نهضت به وسیله دولت مرکزی است .
کتاب «تاریخ جنگل» در دو بخش سامان یافته است. بخش نخست شامل سهم و نقش مهرنوش در تاریخنگاری جنبش جنگل است. در این بخش کوشش شده تا ضمن بررسی چگونگی پیدایش تاریخنگاری جنبش جنگل، چرایی سهم و نقش اندک مهرنوش در تاریخنگاری پیشگفته مورد بررسی و نقد قرار گیرد. از اینرو ابتدا به نقد درونی راوی و سپس به نقد درونی روایت مهرنوش پرداخته شده تا ضمن آشکارشدن هدف غایی از نقل روایت مهرنوش، گفتمان اصلی موجود اما مستور در متن روایتش انکشاف یابد.
بخش دوم که مجلدات پنجگانه تاریخ مهرنوش را شامل میشود، به توضیحات انتقادی و ویرایش متن اختصاص یافته است. در بخش انتقادی متن یا ویرایش علمی آن، افزون بر توضیح درباره اماکن و ضبط صحیح آن، سعی شده تا اسامی نادرست اشخاص با استفاده از روش تطبیقی با سایر منابع تصحیح شده، سپس مستندات تاریخی مهرنوش از روایات داستانیاش تفکیک گردد. البته در برخی موارد نیز مطالبی به علت خارج از موضوع بودن حذف شده که در متن بدان اشاره شده است.
چنانکه کلهر در مقاله ابتدایی کتاب گفته است، انتشار کتاب «سردار جنگل» باعث تثبیت روایت فخرایی به عنوان تنها روایت از تاریخ جنگل شد. او میگوید: «فخرایی با کتمان پیشینه تاریخنگاری جنبش جنگل و غیرقابل اعتماد نامیدن آثار منتشره، اثر خود را اولین و کاملترین و به عبارتی ناسخالتواریخ جنبش جنگل نامید.» (18)
حال با انتشار روایت مهرنوش امکانی برای بازنگری در روایت فخرایی از تاریخ جنگل فراهم آمده است. امکانی مغتنم که میتواند دیدی تازه به نهضتی که پس از صد سال هنوز هم چالش برانگیز و اختلافانگیز است فراهم کند.
نشر شیرازه کتاب «تاریخ جنگل» نوشته صادق مهرنوش را به کوشش محمد کلهر با تیراژ 550 نسخه، با قیمت نود هزار تومان در 630 صفحه منتشر کرده است.
نظر شما