رضا امیرخانی، نویسنده مطرح کشورمان در برنامه تلویزیونی «جیوگی» گفت: بزرگترین مشکل کسانی که با هاشمی مخالف بودند، این بود که از راههای کودکانه میخواستند با وی روبهرو شوند، در حالی که او به شدت از رفتارهای کودکانه پرهیز میکرد.
وی ادامه داد: من همیشه به هاشمیرفسنجانی علاقه داشتم و او شخصیت جذابی برای من بوده و این به دلیل موضوع انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) است و هیچگاه دید سیاسی نداشتم. همیشه تصورم بر این بود که میتوانم وجهای از امام (ره) را در آیتالله هاشمی پیدا کنم، همانطور که وجههایی دیگر از شخصیت امام را میتوانستم در دیگر افراد مشاهده کنم.
هاشمی نگاهی کلان به مسائل داشت
این نویسنده با توضیح مهمترین ویژگی مرحوم هاشمی رفسنجانی اظهار کرد: مهمترین ویژگی که نسل من و نسل بعد از من باید از هاشمی بیاموزد، جمله معروف عربی زبانهاست که به طنز گفتهاند «شیئان عجیبان، هما ابرد من یخ/شیخ یتصبی و صبی یتشیخ». یعنی، خیلی بد است شیخی کودکی و کودکی شیخی کند. من از هاشمی آموختم که او هیچوقت درگیر رفتار بچگانه نشوم.
وی افزود: شاید تعبیر من کمی تند باشد اما دوست دارم با این تعبیر سخنم را ادامه دهم. نگاه هاشمی همواره به مسائل، نگاهی کلان بود و هرگز وارد جزئیات نمیشد؛ البته جزئیات به درد نخوری که به حل مسئله کمک نمیکردند. بزرگترین مشکل کسانی که با هاشمی مخالف بودند، چه در چپ و چه در راست (چراکه مخالفان وی در تاریخ جمهوری اسلامی تغییر کردند.) این بود که از راههای کودکانه میخواستند با وی روبهرو شوند، در حالی که او به شدت از رفتارهای کودکانه پرهیز میکرد.
این نویسنده مطرح با اشاره به خاطرهای گفت: بهخاطر دارم در مطلبی نوشته شده بود، هاشمی رفسنجانی نامهای بی سلام نوشته و رفتار وی را نقد کرده بودند. برایم سوال پیش اومد که آیا نامهها همیشه باید سلام داشته باشد؟ کار من ادبیات است و میتوانم بگویم که ما در نوشتار، نامه را با سلام شروع نمیکنیم. برای تصدیق حرفم میتوانید به نامه اباعبدالله به حبیب اشاره کرد. در واقع «سلام» برای متن نامه من و شماست که میخواهیم از روی شفاهیات بنویسیم.
وی ادامه داد: با یک بررسی ساده میتوان دریافت که در هیچ متن کتابت شدهای، نامه با «سلام» آغاز نشده است. این نشان میدهد که مخالفان از طریق رفتار کودکانه با هاشمی به مخالفت با او برمیخواستند. برای این موضوع یادداشتی نوشتم و قصد انتشار داشتم اما از خودم پرسیدم چرا هاشمی خودش جواب این صحبتها را نمیدهد؛ بعد از کمی فکر، به این نتیجه رسیدم که مسئله کودکانه مسئله او نیست، بنابراین دشمنی کودکانه نیز به جایی نمیرسد. او یک تصویر کلان از مسئلهای که در ذهنش بود داشت و به جزئیات کار نمیپرداخت.
هاشمی نگاه خاص مدیریتی داشت
امیرخوانی با اشاره به ویژگیهای منحصر به فرد هاشمیرفسنجانی اظهار کرد: اگر هاشمی در کاری مجتهد بود، کار خودش را انجام میداد، زیرا مجتهد تقلید نمیکند. یکی از دوستان هاشمی برای من داستانی را نقل کرد که شاید بد نباشد آن را در این برنامه تعریف کنم. او میگفت زمانی که امام در 12 بهمن به کشور بازگشت و به بهشت زهرا رفت، تنها چند نفر از بزرگان مانند شهید مطهری کنار امام بودند و خبری از چهرههای بزرگ دیگر مانند شهید بهشتی، شهید باهنر، مرحوم موسوی اردبیلی و یاران نزدیک امام نبود.
وی افزود: آن همراه مرحوم هاشمی نقل میکرد که آن روز بزرگان و یاران امام داخل مینیبوسی در حال حرکت به سمت بهشت زهرا بودند که در وسط راه مرحوم هاشمی رفسنجانی به افراد حاضر در مینیبوس گفت، ما به چه دلیل باید به بهشت زهرا برویم در حالی که مملکت به کارهای مهمتری نیاز دارد. بعد از صحبت هاشمی همه پیاده میشوند و به دفتر مرحوم موسوی اردبیلی میروند و نخستین جلسه کاری بعد از انقلاب را برگزار میکنند. این نگاه مرحوم هاشمی خاص، مدیریتی و بسیار مهم است.
این نویسنده در ادامه برنامه به خاطرهایکه نشان دهنده وجه تمایز مرحوم هاشمی با سایر بزرگان است اشاره و اظهار کرد: سال آخر دوره دوم ریاست جمهوری آیتالله هاشمی بود که در مراسمی، برای دریافت جایزه کتاب سال به روی سن رفتم تا جایزهام را از دست وی دریافت کنم. به دلیل آنکه ماه آخر ریاست جمهوری وی بود، خواستم از او تمجیدی کنم، بنابراین پشت تریبون گفتم من از شاگردان دکتر اژهای (داماد شهید بهشتی) در مجموعه استعدادهای درخشان هستم و خیلی خوشحالم که این جایزه را از دست شما دریافت میکنم. وی نیز تشکر کرد و حرف خاصی نزد.
وی ادامه داد: وقتی داشتم میرفتم پایین، مرحوم هاشمی دست من را گرفت و گفت تو دروغ گفتی و سنت به آنها نمیخورد. در جواب وی را قانع کردم اما این دقیق بودن مرحوم هاشمی من را عجیب تحت تاثیر قرار داد. این قدرت نشان میدهد که ما با انسانی خوشفکر و سریعالذهنی روبهرو بودیم که نمیشد جلوی وی آمار اشتباه اعلام کرد.
تفاوت بین سیاستمداران را نمیدانم
امیرخانی با اظهار ترس از آینده گفت: عرفا میگویند که ما هر چه از زمان حضرت رسول (ص) فاصله بگیریم، عارفان کوچکتر میشوند؛ من همه ترسم این است که ما هرچه از زمان امام (ره) فاصله بگیریم، افرادی که امام را ندیدهاند و با ایشان هم کلام نبودهاند روی کار بیایند. چند سال پیش به این نتیجه رسیدم که باید آیتالله هاشمی را ببینم. با تلاش یکی از دوستان وی را در یک مراسم افطاری ملاقات کردم.
وی ادامه داد: در این مراسم به او گفتم، آقای هاشمی من نویسنده هستم و کارم کتاب است و از این منظر خدمت شما رسیدهام و تفاوت بین سیاستمداران را نمیشناسم و تفاوت بین احمدینژاد و موسوی را هم نمی دانم. آمدم اینجا تا به شما بگویم نویسنده «سرگذشت فلسطین» کاری کند تا روز قدس نجات پیدا کند چراکه روز قدس دستاورد امام (ره) است. او گفت من که نمیتوانم خطبه بخوانم. به او گفتم همانطور که شما رییس جمهور نشدید اما کسی را که میخواستید رییسجمهور کردید، کاری کنید که حرف امام باقی بماند و خطبههای خوبی در این روز شنیده شود، زیرا حضور شما در آن نماز باعث میشود تا ما نیز ترغیب شویم و به خط امام بازگردیم.
همچنین در این برنامه گفتوگویی با جعفر شیرعلینیا، مولف کتاب «زندگی و زمانه هاشمی رفسنجانی» انجام شد که وی در صحبتهایی به مراحل آمادهسازی این کتاب پرداخت.
نظر شما