از دیدگاه مدیرعامل خانه کتاب، بر اساس آمارهای رسمی، از مجموعه 334 هزار و 903 عنوان کتاب چاپ اولی که طی یازده سال (1383-1393) منتشر شدهاند، سههزار و 435 عنوان، یعنی یک درصد کتابهای چاپ اول را میتوان کتاب به مثابه محمل دانش معرفی کرد که تحت عنوان کتابهای برتر از آنها نام میبریم؛ چنین وضعیتی را باید یک زنگ خطری جدی برای کتاب دانست!
کتاب سال، شاخص تعیین کتابهای برتر و معرف استانداردهای کتابهای خوب برای اهل قلم است و از طریق این شاخص نویسندگان حوزههای مختلف میتوانند معیاری درست برای آغاز و یا ادامه نگارشهای خود داشته باشند.
با بررسی کتابهای راهیافته به مرحله دوم داوری کتاب سال طی ده سال گذشته، تعداد کتابهای برتر، در بهترین حالت، 2.7 درصد از تولیدات چاپ اول هر سال را تشکیل میدهد. در بررسی کلی، آمار نشان میدهد که از مجموعه 334903 عنوان کتاب چاپ اولی که طی یازده سال (1383-1393) منتشر شدهاند، 3435 عنوان، یعنی 1 درصد کتابهای چاپ اول را میتوان کتاب به مثابه محمل دانش معرفی کرد که تحت عنوان کتابهای برتر از آنها نام میبریم. اگر این مقایسه با تمام کتابهای یک سال، یعنی مجموع کتابهای چاپ اول و مجدد، صورت بگیرد نسبت کتابهای برتر آنقدر کوچک است که در حکم صفر یا هیچ است.
این تحلیل واقعگرایانه زنگ خطری جدی برای کتاب به شمار میرود و ما را بر آن میدارد که هرچه سریعتر نسبت به رفع مشکلات کیفی کتاب گام برداریم تا مشکلات کمی، چرا که افزایش تولید کتاب و یا شمارگان آن در حالی که محتوای کتاب از منظرهای گوناگون رو به نزول است مشکلی از جامعه کنونی ما رفع نخواهد کرد.
این که امسال در گروهای کلام، زبان عربی، شیمی، ریاضیات و ... هیچ کتابی برای راهیابی به مرحله دوم نداشتیم و یا اینکه در مرحله بعدی بخش قابل توجهی از آثار در گروههای مختلفی چون فلسفه، تاریخ، کودک و نوجوان غلبه با آثار ترجمه شده است و نه تألیف و بسیاری از ایرادهای محتوایی دیگر همه و همه موضوعهای مهم و حساسی است که ما را هم به تفکر و تأمل بیشتر برای آینده کتاب ایران ترغیب میکند. امیدوارم که به حول و قوه الهی طی سالیان آتی شاهد اتفاقات بهتری در حوزه کتاب ایران باشیم.
نظر شما