شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۰
فروغی‌جهرمی: خاطره‌نگاران وقایع را آن‌گونه که هست بیان کنند/ «پرسمان یاد» و معیارهای خاطره‌‌گویی

محمدقاسم فروغی‌جهرمی یکی از پژوهشگران کتاب «پرسمان یاد» معتقد است: خاطره‌نگاران باید آینه را به دریچه و منظری تبدیل کنند و وقایع را آن‌گونه که هست بیان کنند و ببینند نه آن‌طور که خود می‌بینند، که در حقیقت این جز خودبینی نیست و مذموم‌ترین صفت انسان نیز خودبینی است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- شیما دنیادار رستمی: کتاب «پرسمان یاد» که با همراهی گروهی از پژوهشگران حوزه خاطره‌نگاری و دفاع مقدس تدوین شده است به زودی منتشر می‌شود. این کتاب به کوشش «شورای سیاست‌گذاری و کارشناسی خاطره» با همکاری شماری از پژوهشگران حوزه دفاع مقدس از جمله محمدقاسم فروغی‌جهرمی در گفت‌وگو با علیرضا کمری، مسئول واحد «پژوهش مطالعات و تحقیقات ادبیات پایداری حوزه هنری» نوشته شده است.

در این باره با فروغی‌جهرمی گفت‌وگو داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

لطفاً درباره پیشینه خاطره‌نگاری از وقایع جنگ تحمیلی بگویید.
سابقه کار خاطره‌نویسی در حوزه دفاع مقدس به سال‌های اولیه جنگ تحمیلی برمی‌گردد که هر رزمنده‌ای به تناسب توانایی و سلیقه خود دست به کار نوشتن خاطرات می‌زد یا در مصاحبه‌هایی که انجام می‌شد، آن‌گونه که می‌توانستند مطالب را بازگو می‌کردند و مراحل بعد نیز توسط نویسندگان یا گزارشگران تحریر می‌شد و به چاپ می‌رسید.

چه نیازهایی سبب نوشتن این کتاب شد؟
ما با این روند سال‌های بسیاری را پشت سر گذاشتیم و پس از آن مشاهده کردیم که تجربیات و توانایی‌ها به عنوان معیارها و شاخص خاطره‌نویسی یا خاطره‌گویی شناخته می‌شود. هر جا هم که از «اصول» صحبت می‌شد، دست‌اندرکاران ذهنیات، تجربیات و دستاوردهای خود را معیار قرار می‌دادند و کمتر نیاز به مبانی علمی و شاخص‌های کار پدیدار می‌شد. مسلم است که انسان مجرب نمی‌تواند با دفاع از هریک از این دو جنبه، مواردی را نقض یا مواردی را تأیید کند و بر آن اصرار ورزد. هریک محاسن و معایبی دارد. این دوران اخیر، ما را بر آن داشت که پس از سال‌ها بکوشیم تا به اصول و معیارهایی دست پیدا کنیم که بتواند دارای شاخص‌ها و موازین پذیرفته شده علمی و پژوهشی باشد. گرچه کتاب‌هایی هرچند اندک نیز در این زمینه منتشر شده بود اما به نظر می‌رسید این آثار بیشتر کلیات و سابقه‌هایی را دنبال می‌کند که جامع و کامل نیست و نمی‌تواند مبنا قرار گیرد. این بود که ما با آقای علیرضا کمری طرح موضوع کردیم و تصمیم گرفته شد که وی با تأمل و مداقه لازم به طرح موضوع بپردازند و مطالبی را برای ترسیم چارچوب‌های کار خاطره‌نویسی بیان کنند.

روند نگارش کتاب چگونه بود؟
برای این کار نیاز به تهیه سوالاتی بود که مبناها را مد نظر قرار دهد و در جلسات حضوری با عزیزان شورای خاطره‌نویسی بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، بحث و بررسی لازم انجام شود تا شاید رهاورد آن کتابی باشد که بتواند تا حدودی نیازها را برطرف سازد و زمینه‌های بحث و بررسی علمی بیشتر را به‌وجود آورد.

چقدر با نوشتن کتاب «پرسمان یاد» به هدف از پیش تعیین شده خود نزدیک شدید؟
مسلماً نمی‌توانیم ادعا کنیم که تمامی مطالب و موارد به‌صورت جامع و مانع مطرح و بررسی شده است. در حد بضاعت جمع، این کار صورت پذیرفته است اما می‌توانیم مدعی باشیم که این کار بسیار فراتر از فعالیت‌های پیشین است و می‌تواند محل عزیمت به عرصه‌های علمی را بیشتر فراهم کند تا موارد صرفاً سلیقه‌ها و دغدغه‌ها نباشد، بلکه معیارهایی برای شناخت خاطره، خاطره‌گویی و خاطره‌نویسی باشد که اگر به همین هدف نیز رسیده باشیم، کاری بسیار با ارزش و مهم خواهد بود.

این کتاب می‌تواند دستمایه و شاخص مناسبی برای این عرصه باشد؟
این کار را نباید دست‌کم گرفت،‌ زیرا تجربه و دستاورد سال‌ها و مطالعه و کاوش، آن هم توسط پژوهشگر خبره‌ای است که هر نظر و ایده وی می‌تواند عرصه‌های جدیدی را فراروی اهل نظر و تحقیق بگشاید و این اهتمام مسلماً دارای فواید ارزنده و متنوعی خواهد شد که جوامع دانشگاهی، علمی،‌ تحقیقاتی، پژوهشی و تجربی را در بر خواهد گرفت.

نسل جوان خاطره‌نگار چقدر می‌تواند از طریق این کتاب پرسش و پاسخ‌های خود را بیابد؟
من فکر می‌کنم ما در این مرحله وظیفه طرح مباحث اصولی و راه‌های رسیدن به شاخص‌ها و موازین علمی را دنبال کردیم و شاید کمتر به مخاطب عام و نسل جوان که کارشان را آغاز می‌کنند توجه داشتیم زیرا مبانی کار برای ما رأس هدف فعالیتمان بود و توجیه و احیاناً آموزش مراحل ابتدایی به‌صورت تبلیغی یا کسب تجربه را کمتر به آن پرداختیم. می‌خواستیم که ظرفیت‌ها را بسنجیم و ارتقا دهیم. بنیه علمی را مد نظر قرار دهیم. تلاش کنیم تا با طرح موضوعات و مسائل اساسی زمینه‌های مباحث کلاسیک را دنبال کرده و دیدگاه استادان و صاحبان نظر را جویا شویم. این کار باید از جایگاه ویژه‌ای در مجامع و مراکز پژوهشی و تحقیقی برخوردار شود تا با نقد و بررسی، عرصه‌های جدیدتر و متنوع‌تری را برای کار اصولی و علمی فراهم آورند.

آیا تصمیمی برای معرفی این کتاب خواهید داشت؟
ما مدعی و متولی کار نخواهیم بود و صرفاً برای طرح موضوعات و دقیق‌تر شدن این عرصه بسیار مؤثر و کارساز در حوزه ادبیات به‌ویژه انقلاب و دفاع مقدس، وارد کار شدیم و فکر می‌کنیم تا حدودی توانسته‌ایم با بررسی و تأمل در مطالب و موضوعات، دریچه‌های جدیدتر و خوش‌منظرتری را فراروی علاقه‌مندان و صاحب ذوق و اهل قلم باز کنیم.

تقویت خاطره‌نویسی چه تاثیری بر نشر فرهنگ دفاع مقدس خواهد داشت؟
الزام به تفسیر و توجیه نداریم که این باب را شرح و بیان کنیم «رنگ رخساره خبر می‌دهد از سر ضمیر». ما نمی‌توانیم با تعدد و تکثر آثار خاطره‌نویسی به‌ویژه در حوزه دفاع مقدس این ظرفیت را منکر شویم. شاید این نوع ادبی ـ تاریخی، یکی از بهترین انواع نگارش برای ثبت و ضبط آثار معنوی و فکری و روحی جامعه باشد تا تاریخ و هویت ما در سایه عملکرد و تجربیات عملی حفظ و نشر یابد اما باید اذعان کرد بعدها که مخاطبان به این کتاب‌ها مراجعه می‌کنند بسیار موارد تناقض، اختلاف، ناهمگونی و بی‌سلیقگی در کارها مشهود می‌شود و آن‌وقت ما نیستیم که رفع ابهام کنیم. لذا همه خاطره‌نگاران باید ضمن رعایت اصل صداقت و امانتداری، تلاش کنند؟ مرتب روبه‌روی آینه نایستند،‌ بلکه آینه را به دریچه و منظری تبدیل کنند که وقایع را آن‌گونه که هست بیان کنند و ببینند نه آن‌طور که خود می‌بینند، که در حقیقت این جز خودبینی نیست و مذموم‌ترین صفت انسان نیز خودبینی است. البته خدای نکرده برای عیب و ایراد دیگران نیز به ذکر خاطرات نپردازند. خوبی‌ها را دیدن و ظرفیت‌ها را نشان دادن، هنر انقلاب اسلامی است نه این‌که خلأها، ناهمگونی‌ها و نامرادی‌ها را به گونه‌ای بیان کنیم که اشخاص،‌ وقایع و حوادث خدشه‌دار شوند و نسل جوان از ما بدی‌ها و اختلاف‌نظرها را یاد بگیرند؛ نه انس و محبت و مجاهده‌های الهی و معنویات بی‌نظیر دوران دفاع مقدس و روحیات عالی و ارزشمند رزمندگان اسلام در آن دوران را.

برای ادامه یافتن خاطره‌نگاری حوزه جنگ چه مواردی باید رعایت شوند؟
هنوز راه بسیاری است که باید برای وارد شدن به عرصه‌های علمی پیموده شود. متاسفانه مسئولان و صاحب‌نظران خوب کشورمان کمتر به مباحث مبنایی و اصولی توجه دارند و اساس و ارگان کار را کمتر اهمیت می‌دهند و شاید بیشتر در این زمینه‌ها نیز مطالعه و کنکاش نکنند و بخواهند که از ره‌آورد کمی تجربه عملیاتی کارهای بزرگ را انجام دهند و این آسیب بزرگی است که باید رفع شود. ما در همین کار نزد استاد کمری به‌عنوان شاگرد و دانشجو شرکت کردیم که دستاورد این جلسات ما را نیز متأثر سازد. درحالی‌که بیشتر این کارها با شرکت متولیان اجرایی،‌ به شکل هدفمند و مورد نظر مدیران پیش می‌رود که مسلماً این دو نوع رویکرد متفاوت است که یکی عمل‌زدگی و دیگری مبنایی و علم‌گرایی. مسلماً در روند پیشرفت زمان و موضوع آنچه می‌ماند کار مبنایی و اصولی است. ما برای آینده کار نیز اگر خدا توفیق دهد این کار را ادامه می‌دهیم و در سال بعد مباحث مهم‌تری برای کار دنبال می‌کنیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها