گزارش کتاب در رسانههای کاغذی شنبه نهم اسفند 1393
همدلی میان ادیان میتواند جبهه دینداران را تقویت کند/ از شهری کوچک در انگلستان تا تهران/ آخرين سرود خنياگر
امروز شنبه، نهم اسفند 1393 روزنامههای اعتماد، شرق، ایران، مردم سالاری و شاپرک مطالبی از دنیای کتاب منتشر کردهاند. گفتوگو با دکتر مهراب صادقنیا از موضوعات خواندنی روزنامههای امروز است.
کتاب در روزنامه اعتماد
جايزهاي مهجور و البته مهم در حوزه علوم انساني
روزنامه اعتماد در صفحه اندیشه یادداشتی درباره جايزه دكتر مجتبايي و دكتر داوري اردكاني منتشر کرده که در آن می خوانیم: جايزه استاد فتحالله مجتبايي، از دردانههاي ايراني معاصر در رشته اديان و عرفان در تقدير از رسالههاي برگزيده دكترا در دو رشته زبان و ادبيات فارسي و اديان و عرفان از جمله جايزههاي جواني است كه به همت برخي اساتيد و پايمردي جمعي از دوستداران فرهنگ و ادب ايراني برگزار ميشود. اين جايزه كه در هفته آخر دي ماه چهارمين دورهاش نيز به پايان رسيد، نمونهاي از تلاشي غيرانتفاعي از نوع واقعياش در جهت اعتلا و تشويق رسالههاي دكترا دو حوزه مهجور اديان و عرفان و ادبيات فارسي به مثابه صيرفياي گوهرشناس عمل ميكند. حضور اساتيد درجه اولي كه بيهيچ چشمداشت مادي - از آن گونه كه البته به حق نيز مرسوم است- به داوري چندباره رسالههاي دكترا اين دو حوزه آكادميك ميپردازند و نهايتا برندگاني كه بخت آن را پيدا ميكنند تا هم تشويق شوند و جايزهاي بگيرند و مهمتر از آن رسالههايشان را در قامت كتابي منتشر شده توسط ناشري حرفهاي تماشا كنند؛ در اين زمينه و زمانه عسرت علوم انساني خود چراغي محسوب ميشود. در بحبوحه زمزمههاي حالا ديگر آشكار تقلبهاي علمي و انتحال برخي از اساتيد دانشگاههاي دولتي و وقاحت متاسفانه كهنه شده پاياننامهنويسي، كپي كردن رساله و اوضاع بد شمارگان كتاب و بدتر از آن وضعيت كتابخواني در كشور بايد پذيرفت كه چنين حركتهايي، تشويقهاي فراتر از يك چراغ كه چلچراغهايي در شب تاريك علوم انساني در كشور است. توجه سختگيرانه اساتيدي برجسته به پاياننامههاي دكترا كه گاه بنابر انتقادهاي بسيار خود اساتيد جلسههاي دفاعي شوخيوار داشتهاند از يك سو و ديده شدن رسالههاي نابي كه ماحصل سالها تلاش دانشجويان نخبه بوده از سوي ديگر از جمله موهبتهاي اين جايزه علمي است.
مسووليت دولتها در برابر جان انسانها
روزنامه اعتماد در صفحه آخر یادداشتی درباره سياوش جمادي منتشر کرده که آثار مهمي از فلسفه غرب را به فارسي ترجمه و منتشر كرده است، از آن جمله كتاب بسيار مهم «هستي و زمان» مارتين هايدگر به ترجمه وي منتشر شده است. مارتين هايدگر يكي از متفكران مناقشهبرانگيز در فضاي فرهنگي و فكري ايران است. اين پژوهشگر فلسفي و مترجم و نويسنده از سالها پيش مجموعه مقالههايي را در نقد ادبي تدوين كرده است و نقدهاي جذاب و خواندني بر آثار بزرگ و مهم ادبيات غرب نوشته است كه در كتاب «انكار حضور ديگري» ارايه شده و اما از پنجسال پيش تاكنون معطل مجوز بوده است.
مسائل مبتلا به جامعه ايران، از سوي اقشار و جريانهاي مختلف واكنشهاي متعددي را در پي دارد، بسياري از شهروندان عادي احساسهاي برانگيخته ناشي از كمبودها و فقدانها را به زندگي روزمره گره ميزنند و شانه بالا مياندازند و از كنار آنها ميگذرند، اما متفكران بيش از آنكه از سر احساس برخورد كنند و رفتار هيجاني داشته باشند، درصدد پرسشگري و پاسخ دادن به چالشها هستند. سياوش جمادي نيز در مواجهه با اين دست چالشها مشي يك متفكر و پژوهشگر را پيش ميگيرد و در اين باره ميگويد: «مسائل امروز ايران، پاي در گذشته دارد و ما بدون فهم دقيق گذشته تاريخي – فرهنگي يك سرزمين نميتوانيم آينده روشني داشته باشيم. به واقع تفكر بدون تذكر و يادآوري گذشته محقق نميشود. مسائل اجتماعي مرا به فكر وا ميدارد، به زخم و جراحتم دامن ميزند.
به عنوان مثال اين موضوع ريزگردها و مسائل حاد زيستمحيطي در خوزستان و ديگر شهرهاي ايران راه نفس كشيدن بر بسياري از ايرانيها را بسته است، بيشك تجاوز به طبيعت در گذشته به نفع و سود جريانها و افرادي در وقوع چنين بحرانهاي زيست محيطي تاثير دارد. ما در گذشته شاهد چنين پديدههايي نبوديم اما بيتوجهي مسوولان و سودجوييها در ميان جريانهايي و عوامل ديگر دست به دست هم داده است كه وضعيت زيستمحيطي ايران بحراني شود. بايد مسائل محيط زيست مديريت ميشد تا كار به اينجا نرسد. اين دست اتفاقها جانهاي انساني بسياري را تهديد ميكند. اين دست حوادث آدم را نسبت به مسووليت دولتها در صيانت از جان انسانها به فكر وا ميدارد. كساني كه كارشان پرسيدن و نوشتن است به اين دست امور بيتوجه نيستند. متاسفانه هيچگونه تعادل و توازني در مناسبات اجتماعي ايران نيست و دولتها بيشك در قبال اين مسائل و نگهداري از جان انسانها مسووليت دارند.»
کتاب در روزنامه شرق
اظهار تاسف طباطبایی درباره بهسرقترفتن اسناد بینظیری از انقلاب اسلامی
روزنامه شرق در صفحه اول یادداشتی درباره مرحوم صادق طباطبایی منتشر کرده که در آن نوشته شده است: امروز که نگارنده برای چهره منحصربهفرد انقلاب، مرحوم صادق طباطبایی مینویسد، از جوانان و خمینیپژوهان و آنانی که بهدنبال ریشههای این انقلاب آزادیخواهانه و عدالتطلبانه هستند درخواست دارد برای شناخت امام، زاویه نگاه صادق طباطبایی را دنبال کنند. هرچند او در روز نقد کتاب خاطراتش با تلخی از بهسرقترفتن اسناد بینظیری از انقلاب اسلامی اظهار تاسف کرد اما خوشبختانه با اقدام ارزشمند موسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره)، خاطرات او ضبط و به رشته تحریر درآمده است که گویای بخشی از واقعیات تاریخ انقلاب است.
از شهری کوچک در انگلستان تا تهران
روزنامه شرق در صفحه آخر مطلبی درباره پیام «دیوید آلموند»، نویسنده برجسته انگلیسی به لاکپشت پرنده منتشر کرده که در آن بیان شده است: من خیلی خوشحالم که نشان لاکپشت پرنده را دریافت کردهام. این افتخاری واقعی است و من خیلی هیجانزدهام. وقتی این خبر از طریق ایمیل به دستم رسید، واقعا غافلگیر شدم. قدردان همه کسانی هستم که در این ماجرا نقش داشتهاند. از شهرکتاب و پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان هم سپاسگزارم. چه اتفاق لذتبخشی! این پیغام را از شهری در شمال انگلستان -که در آن زندگی میکنم- برایتان میفرستم؛ جایی که ٤٠٠کیلومتر از لندن فاصله دارد و اسکاتلند در ٦٠کیلومتری من است، پس من به اسکاتلند نزدیکترم تا لندن. کتاب پدر ِاسلاگ هم در جایی شکل میگیرد که من در آن بزرگ شدهام. واقعا شبیه آن است، دقیقا همانطور که در داستان توصیف شده، من هم پسربچهای بودم شبیه پسرهای این داستان. معمولا، وقتی مینویسم کودکی، خودم را تصویر میکنم، مکانی را به تصویر میکشم که در آن زندگی میکنم. به زبان خودم مینویسم، فرم خاصی از زبان انگلیسی. هیجانانگیز است وقتی میفهمم، کتاب من، کتابی که داستانش در شهر کوچکی در شمال انگلستان میگذرد، در ایران و تهران خوانده میشود. این نشاندهنده قدرت قصههاست که میتوانند از مرزها، زبانها، کشورها و ملیتهای مختلف عبور کنند و ما را بههم پیوند دهد.
کتاب در روزنامه ایران
بنفش تند خاکستری
روزنامه ایران در صفحه شعر نقدی درباره شعر و دنیای هوشنگ ایرانی منتشر کرده که مجموعه شعر اول او با عنوان«بنفش تند خاکستری»، به خاطر هنجارگریزیهایش چون صاعقهای در جامعه شعری آن روز دیده شد و مجموعهشعرهای بعدی او با عنوانهای «خاکستری»، «شعلهای پرده را برگرفت و ابلیس به درون آمد» و «به تو میاندیشم، به توها میاندیشم» درواقع دنبالکننده روند همان کتاب اول بودند با کمی تغییر در محتوا و بیشتر شدن ِ دید ِ عرفانی شاعر. اشعار او بیشتر حاصل تفکرات ناشی از ادبیات غرب و عرفان شرق هستند. شعرهای او پر است از هنجارگریزیهایی مانند استفاده از اصوات و صداهای محض که در ادبیات کلاسیک در کارهای «مولوی» نیز دیده میشوند اما به شکلی کاربردی و در تعامل با فضای شعر؛ امری که در شعر «ایرانی» به ندرت دیده میشود: «بیشه خمیازهها/ ز دیده پنهان کند/ کوبد و ویران شود/ شعله خشم سیاه/ پوسته را بر درد/ غبار کوه عظیم/ ز زخم دندان موش/ به درهها پر کشد/ مایاندوو/ کومبادوو/ کومبادوو/ هوررها... هوررها/ جی جولی جوجی لی»{بخشی از شعر «کبود» از مجموعه شعر «بنفش تند خاکستری»}
جابهجاییهای نحوی در جملات و فعلها و ساخت واژههای نامتعارف از دیگر ویژگیهای شعرهای اوست: «که هرگزشان باز نگشایی/که هرگزشان نگشوده بودی/ شعله میرای رؤیاهایت به آخرین پناه برده است /بازایست و فرو ریز» {شعر «خروش اندوه» از مجموعه شعر «شعلهای پرده را برگرفت و ابلیس به درون آمد»}یا: «سربوش سنگین/ جاودانسکوت/ جاودانجنبش/ در فضا رخنه میبنماید/ موج آهنگ/ موج نور»{شعر «مارش هستی» از مجموعه شعر «بنفش تند خاکستری»}
اما یکی از مهمترین کارهایی که او در شعرهایش انجام داد و بعدها مورد استفاده شاعرانی مانند «سهراب سپهری» هم قرار گرفت، حسآمیزی و ایجاد ترکیبات نو و ابداعی بود که سعی داشت در ذهن مخاطب آشناییزدایی کند: «هیماهورای!/ گیل ویگولی/ نیبون. . نیبون!/ غار کبود میدود/ دست به گوش و فشردهپلک و خمیده/ یکسره جیغی بنفش/ میکشد/ گوش - سیاهی ز پشت ظلمت تابوت/ کاه - درون شیر را/ میجود/ هوم بوم/ هوم بوم/ وی یو هو هی ی ی ی ی/ هی یا یا یا ا ا ا/ جوشش سیلاب را/ بیشه خمیازهها/ ز دیده پنهان کند»{شعر «کبود» از مجموعه شعر «بنفش تند خاکستری»}
همدلی میان ادیان میتواند جبهه دینداران را تقویت کند
روزنامه ایران در صفحه اندیشه با دکتر مهراب صادقنیا گفت و گو کرده که از ایشان تاکنون چندین مقاله و کتاب منتشرشدهاست، از جمله «قرآن و کتاب مقدس: مقایسه ساختار و محتوا»، «سیمای روزانه فرد مسلمان»، «مبانی اندیشه دینی».
او می گوید: در روزگاری که اساس دین زیر سؤال میرود و جبهه بیدینی به اصول ایمانی ادیانالهی حمله میکند، همدلی میان ادیان میتواند جبهه دینداران را تقویت کند. هرچند ما سابقه تاریخی بدی از یهودیان صدر اسلام سراغ داریم و الان هم صهیونیستها مسلمانان فلسطین را به شهادت میرسانند، اما از طرف دیگر، اگر جامعه فعلی یهودی به همین کتاب مقدس فعلی خودشان دعوت شوند و طبق آن رفتار کنند بسیاری از این نابسامانیها و جنایات در سرزمین اشغالی دیگر اتفاق نخواهد افتاد. یوشع در تورات میفرماید خلاصه کل شریعت موسی در این است که «دیگران را چون خویشتن دوست بدارید».
کتاب در روزنامه مردم سالاری
شاعر «آهنگهاي شاعرانه»
روزنامه مردم سالاری در صفحه آخر مطلبی درباره آلفونس دولامارتين شاعر و اديب و سياستمدار فرانسوي منتشر کرده که نخستين کتاب او «انديشههاي شاعرانه و مذهبي» در سال 1820 (سي سالگي) منتشر شد و در سال 1823 «انديشههاي تازه» را منتشر کرد. شعر فلسفي و هماهنگ و موزون او به سبب تازگي و زيبايي و دلپذيري خاصي که داشت مردم را متوجه وي ساخت. در سال 1830 «هماهنگيها» را انتشار داد اشعار اين کتاب بيشتر جنبه انديشه داشت تا جنبه غزلسرائي. او «سقوط يک فرشته» و «ژوسلين» را هم در سال 1837 منتشر کرد و آخرين اثر شعري او بنام «برگزيدهها» است که در سال 1839انتشار يافت. بهترين اثر شعري لامارتين «درياچه» است که خودش هم به آن علاقه داشت. لامارتين حوادث عادي زندگي روزمره را به زبان ساده و با يک ديد زيباي شاعرانه به رشته تحرير درآورد لامارتين به زندگي آميخته به تقوي، مذهب کاتوليک، به پرستش طبيعت آنچنان که روسو و برناردن دوسن پير توصيف کرده بودند و به احساسهاي مادام دواشتال و آثار شاتو بريان علاقه داشت. «آهنگهاي شاعرانه» معروفترين کتاب شعر لامارتين و يکي از آثار مشهور ادبي جهان است. لامارتين در عين حال شاعر و اديب بود در سياست نيز مداخله ميکرد.
کتاب در روزنامه شاپرک
آخرين سرود خنياگر
روزنامه شاپرک در صفحه ادب نوجوان مطلبی درباره اسكات سر والتر، شاعر، تاريخدان و زندگينامهنويس اسکاتلندي منتشر کرده که در آن عنوان شده است: در 1804 چاپ قصه اي منظوم و قديمي را به نام "سر تريسترم" Sir Tristrem برعهده گرفت و اين نخستين اقدام در چاپ سلسله آثاري بود که بعدها انجام داد. معروفترين آثار اين مجموعه "درايدن" (1808) و "سويفت" (1814) است. او در آثارش به بازگويي وقايع مهيج مربوط به تاريخ موطنش ميپردازد و ماجراي اغلب رمان هاي وي به بريتانيا و فرانسه دوران قرون وسطي برميگردند که شخصيتهاي آن را شاهان، ملکهها، رجل سياسي، مزرعهداران، گدايان و راهزنان تشکيل ميدهند. اسکات از برجستهترين چهرههاي رمانتيسيسم بريتانيا محسوب ميشود که آثارش هنوز از استقبال بالايي برخوردار است. در سال 1805 اولين رمان خود را به نام "آخرين سرود خنياگر" به زيور طبع آراسته و در دسترس طالبان گذاشته شد. اين اثر شهرتي فراوان نصيبش ساخت به طوري كه در سال اول 2000 نسخه و تا سال 1830 بيش از24000 نسخه از اين رمان به فروش رسيد و به چند زبان نيز ترجمه شد. چند سال بعد شاهكار شعري او به نام "خاتون دريا" منتشر گرديد.
نظر شما