در نشست «متون کهن در قصهگویی و ترویج کتابخوانی» مطرح شد
شناخت ادبیات کهن برای برخورد انتقادی با سنت ضروری است/ معرفی نرمافزار قصهشناسی «یلدا»
قنواتی در نشست «متون کهن در قصهگویی و ترویج کتابخوانی» بر شناخت ادبیات کهن برای برخورد انتقادی با سنت تاکید کرد. علی خانجانی نیز به معرفی نرمافزار قصهشناسی «یلدا» پرداخت و گفت: این نرمافزار قابلیت جستجوی هشتهزار روایت شفاهی را دارد.
محمدجعفر قنواتی، پژوهشگر ادبیات عامه در ابتدا به ویژگیهای روساختی و درونساختی کلیلهو دمنه بازنویسی شده در شرق و غرب ایران اشاره کرد و گفت: این تفاوتها بازتاب عصر و جامعه مولف است. در نظام آموزشی گذشته ما، در مکتبخانهها شاهنامه، گلستان سعدی و... هم تدریس میشد بنابراین، ضرورتی برای تدوین کتابی درباره آشنایی با متون گذشته احساس نمیشد.
وی ادامه داد: بیاضی از یکی از روستاهای بختیاری خوزستان به دستم رسید. این کتابچه متعلق به ملای مکتبخانهای بود که دو دسته داستان داشت. دستهای برگرفته از داستانهای گذشته ما و دستهای دیگر برگرفته از قصصالانبیاء بود؛ یعنی آن ملا میدانست که فرهنگ ما بر این اساس پابرجاست.
قنواتی با ابراز تاسف از اینکه ما از حدود 100 سال پیش با فرهنگ گذشته خود قطع ارتباط کردهایم، گفت: این مساله مانع از استمرار فرهنگی در تمام زمینهها شد. در گذشته تولید فرهنگ، استمرار فرهنگی را به همراه داشت که با فراگیری علوم جدید نیز پیوند میخورد. بازنویسی چندباره کلیله و دمنه و گلستان سعدی در گذشته نمونهای از این استمرار فرهنگی بود.
وی تاکید کرد: ضرورت آشناشدن با نظریههای جدید و فرهنگ دیگر کشورها، بهانههایی برای قطع این استمرار فرهنگی به وجود آورد. مگر فارابی و ابنسینا و ابوریحان بیرونی با علوم جدید آشنا نبودند و فرهنگ دیگر کشورها را نمیدانستند؟ ضرورت آشنایی با فرهنگ غربی نباید سبب قطع ارتباط با فرهنگ خودمان شود. استدلالهایی که بر پایه نظریههای غربی بر کنار گذاشتن سنت تاکید دارند، جالب است به این نکته توجه کنند که آنها نهتنها سنتهای خود را فراموش نکردهاند بلکه آیینهایی چون ولنتاین، کریسمس، عید پاک و... را گسترش دادهاند! چرا بزرگترین موسسه قصهپژوهی جهان در یک کشور اروپایی است. اینها نشان میدهد نمیتوان قطع ارتباط کرد. باید نگاه انتقادی نسبت به آن داشت و اگر ما هم برخورد انتقادی نداشته باشیم، تحولات جامعه این دیدگاه انتقادی را بر آن خواهد داشت.
این پژوهشگر ادبیات عامه با ضروری دانستن شناخت ادبیات برای برخورد انتقادی با سنت، گفت: ادبیات ما جایی است که بسیاری از سنتها و اندیشههای گذشته ما را بازتاب میدهد. روند بازگشت به ادبیات گذشته چند سالی است آغاز شده اما متاسفانه چندان آگاهانه نیست. یعنی برخی متنهایی از طوطینامه یا سندبادنامه بازنویسی میشوند که به فرهنگ ما تعلق ندارند.
وی سپس به تقسیمبندی ادبیاتی که میتواند برای نوجوانان و کودکان بازنویسی شود پرداخت و گفت: شاهنامه و برخی متون پهلوانی، جزو نخستین دوره است. معتقدم نمیتوان تمام متون گذشته را برای کودکان و نوجوانان بازنویسی کرد. نمونه آن، بهمننامه است که کاملا بر ضد پهلوانان سیستان نوشته شده است. پس از متون پهلوانی، داستانهای بلندی چون سمکعیار و بختیارنامه و سپس، داستانهای کوتاهی مثل مرزباننامه و کلیلهو دمنه قرار دارند. این گروهها هم قابل بازنویسی برای نوجوانان و کودکان هستند. توجه به اندیشههای بنیادین نکته مهم این داستانها هستند.
قنواتی، قصصالانبیاء نیشابوری را که برگرفته از تفاسیر است گروه مهمی دانست که منبع عظیمی برای بازتاب فرهنگ مردم ایران است و ادامه داد: در قصصالانبیاء، اتفاق همه مذاهب اسلامی را میبینیم و عظمت این داستانها همین بنمایههاست. بسیاری از آیینها و جشنهای محلی میتوانند جزیی از داستانهای بلند ما باشند. این عوامل میتواند به داستان جان بدهد.
علی خانجانی، کارشناس علوم فرهنگی و نویسنده، به سابقه فعالیتش در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و نیز مرکز پژوهشهای قصههای ایرانی اشاره کرد و گفت: تا سال 1384 که 9 سال از جشنوارههای قصهگویی میگذشت، از برگزیدگان دورههای قبل خواستیم سراغ متون کهن بروند. خوشبختانه مجموعه قصهپردازی فراهم شد که در دورههای دیگر هم ادامه یافت. سپس، در مرکز پژوهش قصههای ایرانی، طرح از قصه تا قصهگویی را پیشنهاد دادم. این یکی از فعالیتها برای ترویج کتابخوانی بود.
وی رفتار مسئولان فرهنگی را برای ترویج کتابخوانی بسیار موثر دانست و افزود: گاهی، با حضور مسئولان در آیین گشایش کتابخانه به اهمیت کتابخوانی پی میبریم. وقتی در تهران کتابخانهای افتتاح میشود اما خبری از مسئولان نیست قلبم به در میآید. حرمت امامزاده را متولی آن نگه میدارد.
خانجانی درباره طرح از «قصه تا قصهگویی» توضیح داد: 20 کتاب از داستانهای کهن را انتخاب کردم. به توصیه دکتر قنواتی، طوطینامه را از آن حذف کردم اما سندبادنامه را در آن زمان تصویب کرده بودند. این مجموعه از کتابهایی چون اسرارالتوحید، بوستان سعدی، بهارستان جامی، سیاستنامه، شاهنامه فردوسی، فرج بعداز شدت، تذکرهالاولیا و تاریخ بلعمی فراهم آمده است. این کتاب را در قالب قصهنامه نوشتهام.
وی در توضیح «قصهنامه» گفت: قصهنامه مانند نمایشنامه و فیلمنامه متنی است که بر اساس آن قصهگویی میشود. نگاه امروز به قصهگویی فقط سرگرمی نیست. مولفهها و ساز و کار خودش را دارد. این کتاب نمونهای برای قصهگویی است و انتظار میرود هر قصهگویی، با توجه به انبوه کتابهای کهن داستان، رفتار و گفتارنویسی خودش را داشته باشد. بسیار علاقهمندم که این کتاب توسط کانون پرورش فکری کودکان چاپ شود و مفهوم قصهنامه از این نهاد منتشر شود زیرا حاصل تجربههایم در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، به نگارش این کتاب منتهی شد.
خانجانی سپس به معرفی نرمافزار فرهنگ قصهشناسی «یلدا» به عنوان کاری از مرکز پژوهشها و ترویج قصههای ایرانی پرداخت و گفت: ساخت این نرمافزار هنوز کامل نشده است اما قابلیتهای متعددی دارد. خلاصهای از روایت داستانی به همراه بیان منبع آن، یافتههای پژوهشی اثر، شناسایی شخصیتهای انسانی و غیر انسانی، پیامشناسی قصه، مشخص کردن گروه سنی قصهها از ویژگیهای این نرمافزار است. امکان جستو جو بر اساس سه مولفه موضوع، شخصیتها و صاحبان اثر در این نرمافزار وجود دارد. همچنین، این اثر در قالب هشتهزار روایت شفاهی و در 10 جلد چاپ میشود.
وی درباره راهکاری موثر برای ترویج کتابخوانی اظهار کرد: متولی داشتن خاص این بخش میتواند بسیار راهگشا باشد. کانون در این زمینه مستعد است. جا دارد که کانون پرورش فکری در بخش کودک و نوجوان تولیت کتابخوانی را بر عهده بگیرد. معتقدم که میتوان جایزههای ادبی را با تکیه بر تجربههای کانون و موسسههای فرهنگی غیر دولتی برگزار کرد.
نظر شما