غلامحسین عمرانی، پژوهشگر و استاد دانشگاه معتقد است که جهانی بودن مولانا به دلیل فیوضات الهی است. وی یه ایبنا گفت که مولانا به خارج از ایران مهاجرت کرد، آن هم در روزگاری که مهاجرت شاعران بسیار دشوار بود و در آنجا آثاری خلق کرد که به شهرت جهانی رسید. در واقع او از کودکی شاعری جهانی بود.
شاعر مجموعه شعر «خیابان غزل» اضافه کرد: مولانا این راه دشوار را به آسانی پیمود و در دیار ترک همچنان به عنوان شاعر و اندیشه ورز باقی ماند و در آنجا به آفرینش آثاری پرداخت که بعد از مدتی شهرت عالمگیر پیدا کرد. بنابراین چه دلیلی بالاتر از اینکه مولانا از همان روزگار کودکی و جوانی شاعری جهانی بوده است.
وی افزود: مولانا به سبب آن که از تعلقات مادی برکنار بود، در مرکز جهان به ویژه در مرکز جهان اسلام قرار داشت. یعنی پشتوانه تفکر، سهمی از روحیه او بود. گویی خداوند روح او را برای پیوند اندیشه اسلامی با جهان برگزید و دلیل سوم که شاید دلیلی بالاتر از این برای جهانی بودن این شاعر فراگیر نمیتوان یافت، همان وجهه انسانی اوست. چنان که خود نیز در غزلی به آن اشاره کرده است و میگوید: «بنمای رخ که باغ گلستانم آرزوست/بگشای لب که قند فراوانم آرزوست//یعقوبوار وا اسفاها همی زنم/ دیدار خوب یوسف کنعانم آرزوست//بالله که شهر بی تو مرا حبس میشود/ آوارگی و کوه و بیابانم آروزست//دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر/ کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست//گفتند یافت مینشود جستهایم ما/گفت آن که یافت مینشود، آنم آرزوست»
این استاد دانشگاه توضیح داد: جهانی بودن مولانا مرهون فیوضاتی است که خاندان دانشپرور مولانا در خراسان بزرگ با توفیقی که خداوند بدانها ارزانی داشت، به آن دست یافت و این موهبت به کسی عطا نمیشود، مگر آنکه فرا جهانی بوده باشد و مولانا علاوه بر این سه صفت جهانی، فراجهانی هم بود.
شاعر مجموعه شعر «غزل، خاک، خاطره» درباره وضع مولوی پژوهی در ایران گفت: مولوی پژوهی در ایران در زمانی که زندهیاد بدیعالزمان فروزانفر سمت استادی دانشگاه تهران را داشت، در ایران شکل گرفت و در خارج از ایران نیز به همت مولوی پژوهان به چند و چونی دست یافت و دریچهای رو به مولوی پژوهی در جهان گشوده شد.
وی یادآور شد: اما پس از انقلاب اسلامی بنا به دلایلی و شاید هم بنا به علت بحران شعر و پژوهش، این فیوضات زیبا به کلیشهپردازی کشیده شد و در دهههای 70 و 80 نمایی ظاهری از مولوی پژوهی در جهان به نمایش گذاشت.
عمرانی متولد 1332 فیروزکوه و دارای دکترای تصوف و عرفان اسلامی است. «بارانهای موسمی»(مجموعه شعر نیمایی 1358 با مقدمه سیدعلی صالحی)، «جگن در باتلاق»(1360)، «غزل خاک خاطره»(1369)، «دلتنگیهای غروب»(شعرهای نیمایی و غزل1371)؛ «گزیده ادبیات معاصر16»(نیستان 1372)، «حرف دلم شبیه غزلهای حافظ است»(1388)، «صلت کدام قصیدهای ای غزل»(1388)، «هرگز نمیر مادر»، «روایت ققنوس»(1390) از کتابهای اوست.
پیشینه این سوژه در خبرگزاری کتاب:
گفتوگوی پرویز عباسی داکانی، علی رواقی و کیومرث منشیزاده را در اینباره بخوانید.
نظر شما