شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۰۸:۵۴
روال پرداخت به مسئله اقتباس در بنیاد سینمای فارابی تغییر کرد/ ارقام عجیب‌وغریب فروش حق رایت سینمایی

سیدمهدی جوادی، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی تصریح کرد: روال پرداختن به مسئله اقتباس را در بنیاد سینمای فارابی عوض کردیم. اما یکی از معضلات پابرجا این است که برخی از ارقامی که برای فروش حق رایت سینمایی یا تلویزیونی آثار اعلام می‌شود بسیار عجیب و غیر‌قابل هضم است.

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): بنیاد سینمایی فارابی به‌عنوان یکی از مؤثرترین نهاد‌های سینمای ایران از سال‌های دور پیگیری بحث اقتباس ادبی را در دستور کار خود قرار داده است و طی مراحل مختلف، تجربه‌های گوناگونی از تلاش برای پیش‌بری و راه‌اندازی اقتباس را در کارنامه خود دارد. به‌عنوان برخی از اقدامات این بنیاد می‌توان به برگزاری جشنواره‌ها و همایش‌های حمایتی از طرح‌ها و فیلم‌نامه‌های اقتباسی اشاره کرد. به همین دلیل بنیاد سینمایی فارابی یکی از پیشتازان بحث اقتباس ادبی بوده است. از این رو پیگیری‌های خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مورد کتاب‌هایی که از طرف بنیاد سینمایی فارابی امتیاز اقتباسی آن‌ها خریداری شده به گپ‌‌وگفتی صمیمانه با سیدمهدی جوادی مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی منجر شد که در ادامه بخش اول آن را می‌خوانید.


درباره ۶۰ اثر مکتوبی که بنیاد سینمایی فارابی حق اقتباس آن‌ها را خریده و تصمیماتی که بنیاد سینمایی فارابی برای مسئله اقتباس در دستور کار دارد توضیح دهید.

اقتباس یکی از موضوعات مهم در سینماست که جوایز مهم سینمایی در دنیا دارد. سال‌های گذشته در ایران هم سیمرغ آثار اقتباسی در جشنواره فجر بوده و این نشان‌دهنده اهمیت مسئله اقتباس در سینماست. به‌تبع این موضوع، بنیاد سینمای فارابی به‌عنوان نهاد ملی سینمای ایران در این حوزه وظایفی را بر دوش دارد که در سال‌های گذشته، برای اینکه بتواند حوزه اقتباس را تقویت کند مدل‌های مختلفی را تجربه کردد و یکی از آن‌ها در واقع خرید رایت اقتباس کتاب‌ها و تبدیل آثار مکتوب به سینما بوده‌ است.

امروز که با هم صحبت می‌کنیم، بیش از ۷۰ اثر مکتوب و رمان در قالب آثار اقتباسی رایتش در فارابی موجود است که قرار بوده تبدیل به آثار سینمایی شود؛ گرچه در عمل سینمایی ایران از اقتباس دور نبوده و بالاخص بعد از انقلاب شما بزرگانی مثل مهرجویی را می‌بینید که آثار اقتباسی زیادی در کارنامه خود دارد، جریان اقتباس در سینما هیچ‌وقت به‌عنوان یک جریان اصیل مستمر نتوانسته به حیات خود ادامه دهد. ذوقی بوده. هرازچندگاهی کارگردانانی ورود کردند و آثار اقتباسی ساخته‌اند.

فارابی هم علی‌رغم تمام تلاش‌هایی که در سنوات گذشته کرده، موفق نبوده است و در نهایت مدل پرداخت فارابی نتوانسته اقتباس را به‌عنوان یک خط تولید در فیلم‌نامه‌ و آثار سینمایی به اجرا درآورد. این موضوع ابعاد مختلفی دارد و یکی از بعد‌ها این است که وقتی رمانی به‌عنوان رمان خوب در اختیار شما قرار می‌گیرد لزوماً فیلم‌نامه آن خوب درنمی‌آید.

جهان کلام با جهان تصویر متفاوت است. در مقام کلام صحنه‌ها، جزئیات، افکار و انتزاعیات قابل پردازش است اما توصیف فضایی در مقام تصویر محدود می‌شود و هیچ‌گاه نمی‌توانید با آن استحکامی که در رمان مکتوب می‌بینید، صحنه‌ها یا انتزاعیات را به تصویر تبدیل کنید. لذا لزوماً این‌طور نیست که هر رمان خوبی به‌راحتی تبدیل به فیلم خوب بشود.

یک بحث مهم دیگر این است که تبدیل آثار داستانی مکتوب به فیلم‌نامه خوب تبحری می‌خواهد که این تبحر ناشی از تجربه زیسته نویسنده و فیلم‌نامه نویس است. اینکه چقدر توانسته با آن داستان ارتباط برقرار کند و نهایتاً آن را به فیلم‌نامه خوبی تبدیل کند. بسیاری از اوقات آثار ادبی اقتباسی، خروجی فیلم‌نامه‌‌ای ضعیفی دارند و این موضوع به انتخاب صحیح اثر بازمی‌گردد. در همین راستا بنیاد در دوره‌های پیشین رمان‌های خوبی خریداری کرده اما هیچ‌وقت در اولویت‌های تولید قرار نگرفته‌اند و صرفاً خریداری شده‌اند.

نکته مغفول‌مانده دیگر آن است که تهیه‌کنندگان از تجربه فروش رمان‌ها برای آثار اقتباسی استفاده نمی‌کنند و سراغ رمان‌های پرفروش که تجربه استقبال مخاطب را داشته‌اند نمی‌روند. استقبال مخاطب از یک رمان می‌تواند مؤید این باشد که داستان جذابیت داشته است. در همه دنیا این‌گونه است. بسیاری از آثار اقتباسی بزرگ دنیا ماحصل این بوده که اول کتاب در بازار نشر فروش کرده‌ و مورد استقبال قرار گرفته‌‌ است؛ بعد آثار سینمایی اقتباسی از روی آن تولید شده است.

بسیاری از این آثاری که به‌عنوان اثر اقتباسی حق اقتباس آن‌ها در فارابی خریده شد، به خروجی اقتباسی اثر سینمایی نرسیدند. به همین جهت، کمی روال پرداختن به مسئله اقتباس را در بنیاد سینمای فارابی عوض کردیم.

چه چالش‌های حقوقی در زمینه اقتباس و حق اقتباس در بین نویسندگان فیلم‌نامه و صاحبان آثار ادبی و رمان وجود دارد؟

مسئله‌ای که ما در حوزه هنر و فرهنگ داریم ضعف دانش حقوقی اهالی فرهنگ و هنر است. این فقط مختص به حوزه اقتباس و یا خرید حق اقتباس آثار نیست. ما در وجوه مختلف مثلاً در مورد خرید حق پخش خانگی با بسیاری از تهیه‌کنندگان یا صاحبان آثار چالش داریم و حتماً باید برای این امر تدبیری کرد. ای کاش در دانشگاه‌های ما در کنار واحدهای درسی تخصصی رشته‌های هنری، ۲ واحد حقوق هنر هم تدریس می‌شد تا اهالی هنر هم به حقوق خودشان و هم به حقوق دیگران آشنا می‌شدند. در این صورت بسیاری از این چالش‌ها و موضوعات برطرف می‌شد. در کنار این موضوع باید اشاره کرد، حق اقتباس بار مالی دارد. در واقع کالایی خرید و فروش می‌شود که می‌تواند محل درآمد و انتفاع هنرمند هم باشد. اشکالی هم ندارد و درست است. اما برخی از ارقامی که برای فروش حق رایت سینمایی یا تلویزیونی آثار اعلام می‌شود بسیار عجیب و غیر‌قابل هضم است. عددهایی که شما هرجور فکر کنید این عدد در هیچ چهارچوبی نمی‌گنجد و نمی‌دانیم مبنای آن از کجاست. ولی از طرف دیگر این را هم باید در نظر گرفت که اهالی قلم بعضاً مورد بی‌مهری واقع می‌شوند. از آثار آن‌ها اقتباس می‌شود و گاهی این اقتباس آزاد هم محسوب می‌شود. لزوماً نباید اقتباس شبیه خود متن و ایده اصلی آن باشد. گاهی از آن ایده‌ای گرفته می‌شود و اقتباسی آزاد صورت می‌گیرد. ولی در این میان حق نویسنده یا ناشر رعایت نمی‌شود.

به نظرم این مسئله را کمپانی‌ها می‌توانند حل کنند. ناشر به‌عنوان کمپانی تولیدکننده کتاب و شرکت‌های تهیه و تولید به عنوان کمپانی تهیه و تولیدکننده فیلم می‌توانند این مشکل را حل کنند. گاهی اوقات ما نمی‌دانیم طرف حسابمان چه کسی است؛ یعنی بالاخره ما باید حق اقتباس سینمایی را از ناشر بخریم یا از نویسنده. نویسنده به تهیه‌کننده باید حق اقتباس را بفروشد یا شرکت تهیه و تولید فیلم؟ اگر نظام شرکت‌داری ما در زمینه فرهنگ و هنر نظام منسجم‌تر و توسعه‌یافته‌تری بود خیلی از این مسائل حل می‌شد. ما الان در نرخ‌گذاری آثار اقتباسی مشکل داریم. در ظرفیت خرید و فروش آثار اقتباسی مشکل داریم. ما در رعایت حق و حدود مشکل داریم. معمولاً طرفین نمی‌دانند حق و حقوقشان چیست. نمی‌دانند حوزه ورودشان چقدر است.

یا یکی از معضلات دیگر این است که هرچند نویسنده حق مالی اثر را واگذار کرده‌ باشد به کسی که نویسنده کتاب ادعا دارد مادام‌العمر مالکیت معنوی اثرش در اختیار اوست، اگر اقتباس به سمتی رفت که مفهوم مخالف با آنچه که نویسنده مد نظر داشته از آن استنباط شود آیا نویسنده اجازه ورود دار؟ این‌ها از چالش‌های مرسوم در زمینه خرید و فروش حق اقتباس است که با آن مواجهیم. به نظرم قابل حل است اما نیاز داریم کمی از دانش حقوقی برای حل‌وفصل این‌جور مسائل کمک بگیریم.

آیا می‌خواهید ۶۰ عنوان کتابی را که فارابی قبلاً خریده است را کنار بگذارید و به سراغ آثار جدید پرفروش در حوزه نشر بروید؟

در آثار خریداری‌شده نیز آثار با کیفیتی وجود دارد و نمی‌خواهم بگویم همه آن ۵۰ یا ۶۰ رمان آثاری نیستند که بتوان در دستور کار قرارشان داد. در واقع از خود آن‌ها هم می‌شود آثاری انتخاب کرد. مسئله من مسئله مکانیزم رسیدن از یک رمان یا داستان به یک فیلم‌نامه است. مهم‌ترین چالش ما، تبدیل و طی کردن مسیر است. این موضوع تنها با خرید حق رایت و اقتباس اتفاق نمی‌افتد. نیاز به یک تمرکز و پیگیری مستمر دارد و در عین حال یک اقدام جسورانه، میدان دادن به فیلم‌نامه‌نویسان جوان‌تر این حوزه است که می‌توانند آثار اقتباسی تولید کنند.
 
راهکار شما برای جذب جوانان فیلم‌نامه‌نویس برای نوشتن فیلم‌نامه‌های اقتباسی چیست؟

به نظرم باید به سمت مسیر‌های به‌روزشده‌تر حوزه فیلم‌نامه‌نویسی مثل فیلم‌نامه‌نویسی خلاق یا گروهی، مثل استفاده از پیچینگ برای روایت طرح‌های اقتباسی و پرداختن به موضوع اقتباس حرکت کنیم. این‌ها می‌توانند تا حدودی خلأهای موجود را جبران کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها