یکشنبه ۱۱ تیر ۱۴۰۲ - ۱۵:۲۵
سراج زاده: قانعی راد به جامعه‌شناسی سیاست‌گذارانه اهمیت می‌داد/ محمدی: قانعی‌راد ایران را مانند یک مسئله می‌فهمید

حسین سراج زاده استاد جامعه‌شناسی گفت: قانعی راد به جامعه‌شناسی سیاست‌گذارانه اهمیت می‌داد و زندگی علمی او این را نشان می‌دهد. او کوشش می‌کرد بینش جامعه‌شناسی را وارد این حوزه کند. همچنین جامعه‌شناسی در ارتباط با جنبش‌های اجتماعی قرار بگیرد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست «نقد آثار، افکار و بزرگداشت کوشش‌های علمی و اجتماعی دکتر محمد امین قانعی راد» امروز صبح با حضور جمعی از استادان و صاحب نظران علوم اجتماعی در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. در بخش اول این نشست محمدرضا ذوالفقاری، حسین سراج‌زاده، رحیم محمدی، غلامرضا ذاکرصالحی و  سید جواد میری به ایراد سخن پرداختند.

در ابتدای این نشست ذوالفقاری بیان کرد: هدف از برگزاری این نشست پاسخ دادن به چند پرسش کلی است. اینکه جامعه‌شناسان ایرانی چطور مسئله جامعه ایران را در سخنرانی‌ها، مقالات و آثارشان طرح کرده‌اند؟ یا جامعه شناسان ایرانی چه روایتی از جامعه ایران دارند؟ از این رو این ششمین دوره است که این جلسات نقد و بررسی در گروه جامعه‌شناسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار می‌شود.

قانعی راد به جامعه‌شناسی سیاست‌گذارانه اهمیت می‌داد

سراج‌زاده سخنران اول این نشست بود که درباره کنشگری جامعه‌شناسان ایرانی درباره جامعه ایرانی سخن گفت و بیان کرد: قانعی راد با نوعی مسئولیت اجتماعی و دغدغه‌ روشنفکرانه وارد جامعه‌شناسی ایران شد و این انتخاب بر اساس یک دغدغه روشنفکرانه بود.

او درباره کسی که دغدغه روشنفکری دارد اظهار کرد: منظور از روشنفکر کسی است که احساس کند نوعی مسئولیت اجتماعی بر دوشش است تا برای بهبود شرایط زندگی مردم و جامعه کوشش کند و قانعی‌راد همواره به این فکر می‌کرد که چگونه جامعه‌شناسی می‌تواند در خدمت جامعه و بهبود شرایط جامعه باشد. همین عامل سبب شده بود که او متمایز از برخی افراد که در دانشگاه مانند یک عضو اداری فعالیت می‌کنند باقی نماند و تا پایان عمرش به جامعه‌شناسی مردم‌مدار بپردازد. زیرا نگاه او صرفا نگاه دانش برای دانش نبود بلکه نگاهی فراتر داشت و به کاربرد علم برای بهبود شرایط جامعه اعتماد داشت.

سراج زاده افزود: قانعی راد به جامعه شناسی حرفه‌ای، اقتصادی، سیاست‌گذار و مردم‌مدار معتقد بود و فکر می‌کرد جامعه‌شناسی به همه اینها نیاز دارد. او از جمله کسانی بود که به نقش جامعه‌شناسی مردم‌مدارانه و حوزه عمومی در جنبش‌های اجتماعی اعتقاد داشت.

او گفت: قانعی راد به جامعه‌شناسی سیاست‌گذارانه اهمیت می‌داد و زندگی علمی او این را نشان می‌دهد. او کوشش می‌کرد بینش جامعه‌شناسی را وارد این حوزه کند. همچنین جامعه‌شناسی در ارتباط با جنبش‌های اجتماعی قرار بگیرد.

سراج زاده عنوان کرد: قانعی راد حالت‌های آسیب‌شناسانه برای جامعه‌شناسی در نظر گرفته بود؛ به طور مثال برای جامعه شناسی انتقادی دگماتیسم، برای جامعه‌شناسی سیاست‌گذار نوکرمابی و تابع امر مدیران بودن و برای جامعه‌شناسی مردم‌مدار عوام گرایی و عوام فریبی را آفت می‌دانست.

قانعی راد خود را روشنفکر می‌فهمید یا انسان دانشگاهی؟

رحیم محمدی سخنران دوم این بزرگداشت بیان کرد: قانعی‌راد، ایران را مانند یک مسئله و موضوع جامعه شناختی فهمید. ایران موضوع ادبیات و تاریخ بود اما موضوع جامعه‌شناسی و فلسفه نشده بود. یعنی ما به اندیشیدن مستقل درباره ایران به مثابه یک قلمرو تمدنی نرسیده بودیم. زیرا جامعه در همه اجتماعات به معنای society نبوده است. حتی در فلسفه قدیم هم به جز مقداری که فارابی به سیاست پرداخت و بعد سهروردی که به جهان‌بینی ایرانی دقت می‌کند به عنوان یک موضوع در جامعه شناسی مطرح نشده بود.

او محور سخنان خود را بر پنج پرسش استوار و اظهار کرد: 1- آیا قانعی راد و همسالان او به تمایز روشنفکر و انسان دانشگاهی بودن پی برده بود؟ 2- قانعی راد خود را روشنفکر می‌فهمید یا انسان دانشگاهی؟ روشنفکر یا جامعه شناس؟ 3- آیا روشنفکر می‌تواند علم جامعه‌شناسی تولید و تأسیس کند؟ 4- آگاهی مدرن چگونه در ایران آغاز شد و چگونه به علوم دانشگاهی رسید؟ و 5- نسل قانعی راد کجای این تحول ایستاده است؟

محمدی ادامه داد: از دید ما جامعه‌شناسان تاریخ مدرن و معاصر ایران از عصر صفوی آغاز می‌شود. بنابراین اگر ما از دور تاریخ آگاهی مدرن را مانند یک جامعه شناس مشاهده کنیم چهار نظام معرفتی یا چهار گفتمان فکری - شناختی در این تاریخ می‌بینیم که از آغاز عصر صفوی تا امروز به صورت همزمان یا پشت سر هم آمده‌اند.

او این چهار نظام آگاهی و معرفتی را شرق شناسی، منور‌الفکری، روشنفکری و علوم دانشگاهی نامید و گفت: شرق شناسی نخستین تلاش آگاهی است که از بیرون به درون آغاز شده است. شرق‌شناسی اولین تمایزهای جدید و قدیم را به ما شناساند. سپس منورالفکری است که نخستین تلاش خودآگاهی ایرانیان در میانه قدیم و جدید است.

او افزود: روشنفکری بعد از منورالفکری آمد. روشنفکری یک نظام آگاهی بود که هرآنچه قبل‌تر از آن شرق‌شناسان و منورالفکران گفته بودند بی اثر کرد. نتایج آگاهی روشنفکری بازگشت به خویشتن، نظریه غرب‌زدگی و کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» جلال آل احمد است. 

محمدی بیان کرد: از دهه 70 به بعد علم دانشگاهی و فرد دانشگاهی در ایران بروز می‌کند و در دوره پسا انقلاب الفتی با علم برقرار می‌شود و سؤال اینجاست که اکنون اگر کسی به عنوان جامعه شناس در ایران شناخته شود در کدامیک از این چهار نظام معرفتی قرار می‌گیرد؟

سیاست‌پژوه بودن قبل از سیاست‌گذار بودن است

ذاکر صالحی سخنران بعدی این نشست بود که قانعی راد را جامعه‌شناسی سیاست‌پژوه نامید و گفت: من عنوان سیاست‌پژوه را برای قانعی راد انتخاب کردم زیرا سیاست‌پژوه بودن قبل از سیاست‌گذار بودن است و قانعی راد تمام ویژگی‌های لازم برای سیاست‌پژوه بودن مثل تصمیم‌گیری در شرایط سخت، داشتن اخلاق حرفه‌ای و مواجهه صریح و بی‌پروا را دارا بود.

او ادامه داد: تمام تلاش قانعی‌راد این بود که چه در مقام جامعه‌شناس آکادمیک، چه در مقام جامعه‌شناس انتقادی و چه در مقام جامعه‌شناس مردم‌مدار، جایگاه این علم را در جامعه و حوزه عمومی بالا ببرد.

ذاکر صالحی بیان کرد: قانعی راد ساختار نظام علم و فناوری ایران را نوشت و در کارگروه نقش علوم در برنامه چهارم توسعه نقش مهمی داشت و کاهش فضای بروکراتیک در دانشگاه از دستاوردهای او بود. همچنین نهادینه‌ سازی نهاد علم و نفوذ گفتمان علم در حوزه عمومی از تلاش‌های او بود.

سید جوادمیری سخنران آخر بخش اول این مراسم بود که دغدغه‌های پژوهشی قانعی راد درباره جامعه ایرانی را در ابعاد و ساحات گوناگون دانست و بیان کرد: آنچه او شرایط خاص تاریخی- اجتماعی جامعه ایران می‌نامید او را واداشت که بهاین مهم بیاندیشد که افول علم در بستر ایران چه عواملی داشت و وضعیتی که ما در آن قرار گرفته‌ایم چه وضعی است و چه مولفه‌هایی در سیر تحولات تاریخی جهان اسلام موجب به حاشیه رانده شدن علم تجربی شده است.

او ادامه داد: قانعی راد در آثار خود و برای فهم شرایط خاص تاریخی-اجتماعی جامعه ایرانی به این موضوع مهم تفطن داشت که برای فهم مشکلات و نیازهای جامعه ایرانی باید به مقولات علی‌تر و عمومی تر که عالمیت امروز بر ما وارد کرده است توجه کرد و به همین دلیل برای فهم عقلانیت مدرن دست به یک تبار شناسی زد و تلاش کرد تمایز بین چرخش مدرن و چرخش پست مدرن را در کتاب «تبارشناسی عقلانیت مدرن: قرائتی پست مدرن از اندیشه علی شریعتی» نشان دهد. 

میری اظهار کرد: در پس تمامی بحث‌های قانعی راد نهاد دانشگاه ام‌المسائل او بود زیرا نگاه او به جامعه شناسی دارای ویژگی‌های خاصی بود که ریشه در فهم او از این دیسیپلین داشت و قانعی راد معتقد بود بحران‌های زیادی که در جامعه داریم به این برمی‌گردد که دانشگاه نسبت به خودش درک درستی ندارد و رسالت و ماموریت خودش را نمی‌داند افرادی که تربیت می‌کند فاقد استقلال هستند و نمی‌توانند از فهم عوامانه فاصله بگیرند.

او به اعتقاد قانعی راد به «نخبه گرایی دموکراتیک» اشاره و بیان کرد: نخبه گرایی دموکراتیک از نظر قانعی راد یعنی انسانی که خوداتکاست و دارای یک نوع اعتماد به نفس واقعی است و رسالت دانشگاه این است که انسان نخبه گرای دموکراتیک بیافریند نه مقاله نویس درحالیکه ما در این کشور مقاله نویس تربیت می‌کنیم اما انسانی که به خودش اتکا داشته باشد و یک نوع اعتماد به نفس واقعی داشته باشد تربیت نمی‌کنیم.

او در انتها سخنان خود را باین سوال پایان داد که رسالت دانشگاه در نگاه قانعی راد این است که برای زوال و آینده جامعه بیاندیشد اما کدام دانشگاه یا ایده دانشگاه قادر به خلق چنین رسولانی است؟ و آدم هایی تربیت می‌کند که بیش آز آنکه از جامعه تاثیر بپذیرند بر جامعه اثر بگذارند و به جامعه شکل دهند؟

 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها