جمعه ۲ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۱:۵۲
فیلمسازان نویسنده یا نویسندگان فیلمساز؟/ کاغذ بی‌خط هنرمندان

در تمام دنیا هنرمندان حوزه‌های مختلف گاه در میان هنرهای هفت‌گانه، تجربیاتی در بیش از یک یا چند هنر کسب می‌کنند.

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - رویا سلیمی؛ ذوق‌ورزی یا تجربه‌گرایی، گم‌گشدگی یا همه فن حریفی و… برخی از تلقیاتی است که از نوع مواجهه هنرمند با تجربیاتش در حوزه‌های گوناگون هنر بحث می‌شود.

در این میان آنچه می‌تواند راه‌گشای بحث در خصوص تجربه هنری باشد، بررسی چند تلقی یا کلان تلقی از این نوع مواجهه است. شاید نتوان علت مقنع و تعمیم‌پذیری برای تجربه در هنرهای مختلف از سوی هنرمندان مطرح کرد.

اما نگاهی به برخی از این تجربیات، می‌تواند نکاتی پیرامون این تجربه‌های گوناگون را قابل بررسی سازد. از میان تلقی‌های گوناگون، ذوق ورزی و تجربه‌گرایی در این نوشتار بررسی می‌شود. پرداختن به سینماگرانی که نویسندگی را تجربه کرده‌اند یا نویسندگانی که با سینما بیگانه نبوده‌اند، موضوع پرونده‌ای است که در چند نوشتار به آن پرداخته می‌شود.

در این یادداشت به دلایل نویسندگی کارگردانان و کارگردانی نویسندگان ایران خواهیم پرداخت. از ناصر تقوایی و مسعود کیمیایی تا داریوش مهرجویی، عباس کیارستمی، کیومرث پوراحمد، ابراهیم گلستان، محمدعلی سجادی، انسیه شاه‌حسینی وکارگردانی فروغ فرخزاد تا نرگس آبیار، تینا پاکروان، سروش صحت و … لیست بلندبالایی از هنرمندانی را می‌توان نام برد که علاوه بر اینکه در یکی از هنرهای هفت گانه به شکل حرفه‌ای فعالیت می‌کنند، به تجربه در هنرهای دیگری نیز پرداخته‌اند.

مشخصاً در خصوص ادبیات داستانی و سینما، می‌توان وجوه مشترک بسیاری را جستجو کرد که گاه این وجوه مشترک خود دلایل اصلی این تجربه‌ها را توضیح خواهد داد.

تضاد میان دنیای نویسنده و فیلم‌ساز

گام اول برای ساختن یک فیلم یا نوشتن یک رمان، شخصیتی است که خواسته‌ای دارد. موانع او برای رسیدن به خواسته‌اش یا تلاش او برای بازگشتن به وضعیت مطلوب گذشته‌ای از دست رفته، موقعیت داستانی هر فیلم یا رمانی می‌تواند باشد.

خلق این موقعیت واجد ویژگی‌های بسیاری است که نخستین آن، به کارگیری کلمات و قرار دادن شخصیت به کمک کلمات در مسیر رسیدن به اهدافش است. اینجا نقطه تضاد و تنافری است که فیلم‌ساز را از رمان‌نویس جدا می‌کند.

نویسنده کلمات را در شکل انتزاعی خود جان می‌بخشد و شخصیت‌ها را از صفر تا نقطه نهایی با کلمات خلق می‌کند. اما جهان فیلم‌ساز حرکت را در کنار کلمات با تصویر و نور و لنز دوربین کامل می‌کند. جهان او تصویر و صدای شخصیت را در قاب دوربینش در میان میزانسن‌ها و دکوپاژهای طراحی شده، زندگی می‌بخشد.

توصیف و لحظه‌پردازی، تعیین موقعیت شخصیت در کلوزآپ و اکستریم‌های انتخابی او پردازش می‌شود.

رمان‌نویس عرق‌ریزان روحش را با کلمه آغاز می‌کند و با کلمه به پایان می‌برد. تنها در سکوت یا همهمه روزهای شلوغ زندگی‌اش، شخصیت رمان در ذهنش زنده است. با او راه می‌رود، چای می‌نوشد، مهمانی می‌رود، می‌گرید و گاه می‌میرد.

این تنهایی و سکوت میان نویسنده و شخصیت‌های رمان، نیاز به هیچ واسطه‌ای ندارد. کامل است و در لابلای سطور نوشته موانع را پشت سر می گذارد و برای رسیدن به اهدافش تلاش می‌کند.

نیاز به واسطه‌ها

دو جهان متفاوت و نه متضاد در خلق اثر همراه با وجوه مشترکی میان نویسنده و فیلمساز، در جریان است. اما چه می‌شود که گاه نویسنده واسطه‌های را برای خلق اثر خود به کمک می‌گیرد و کلمه نیاز به نور و حرکت و صدا پیدا می‌کند؟ ناکافی بودن شخصیت رمان او چه زمانی خود را نشان می‌دهد؟ تنهایی و سکوت او در تلاطم مصائبی که با کلمه شروع و با کلمه به پایان می‌رسد، گویا همواره راه‌گشا نخواهد بود.

یکی از کلان تلقی‌ها در این موضوع، استفاده از امکانات و توانایی‌های دیگر هنرها برای نمایش هر چه بیشتر جهانی است که خلق شده که البته می‌تواند عکس آن نیز صدق کند.

گاه فیلم‌ساز بعد از خلق شخصیتی که قرار است روی پرده عریض سینما به کلمات جان بیشتری ببخشد، آن را از هر واسطه‌ای بی نیاز می‌بیند. ماندن او میان سطور کتاب و در سکوت فهم شدنش، همان تکمیل خواسته فیلمساز است. شاید و گاه قطعاً رساندن او روی پرده سینما، وجوه مختلف شخصیت و جهان ذهنی و انتزاعی او را کامل‌تر نخواهد کرد.

ضمن اینکه این واسطه‌ها در برخی مواقع نقش مزاحم را خواهند داشت. یا اینکه این شخصیت برای مخاطب میلیونی سینما تعریف نشده است. شخصیتی که در رمان «جسدهای شیشه‌ای» به بن بست رسیده، واسطه‌های تصویری نمی‌تواند آن را گویاتر کند. بلکه برای مخاطب سینما، گاه الکن و نامفهوم خواهد بود.

تلقی دیگر اما ذوق‌ورزی و تجربه‌گرایی در ساحت‌های گوناگون هنر است. اینکه فیلمسازی پس از سال‌ها تجربه کارگردانی و فیلم‌سازی، شاید تنها به صرف تجربه یا حتی قدم اول برای خلق متنی برای فیلم بعدی، قلم به دست می‌شود. اما شخصیت دست او را در لایه‌های پنهان روان شناختی پیش برده و مرزهای ذهن و عین در روایت داستانی گاه قابل تفکیک نمی‌شود.

بنابراین این تجربه‌ها در پس زمان و به مرور از سوی هنرمندان می‌تواند قدم زدن در ساحت دیگری از هنر باشد که با وجوه شخصیتی هنرمند همراه شده و در ادامه مسیر ذوق ورزی هنرمندانه، راه دیگری را برای او ترسیم کند. راهی بیرون از دنیای صدا، دوربین و حرکت!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین