چاپ نخست كتاب «ديپلماسي نامه» كه دربردارنده نامههاي رييس جمهوري اسلامي ايران به سران كشورها، مردم آمريكا، پاپ (رهبر كاتوليكهاي جهان)، يك مادر آمريكايي و «باراك اوباما»ست، از سوي نشر جمهور ايران منتشر و روانه بازار كتاب شد./
در پيشگفتار ناشر اين كتاب آمده است: «در تاريخ تحولات جهاني، رسول اكرم(ص) براي نخستين بار در تعامل با سران قدرتهاي بزرگ، با ارسال نامههاي رباني خويش، ديپلماسي نامه را موجب شدند. اتخاذ و تدبير اين شيوه و روش از سوي پيامبر عظيمالشأن اسلام(ص) در راستاي اقامه حق و امر به معروف و نهي از منكر و در عين حال انذار و تبشير امپراطوران و پادشاهان زمان به كار گرفته شد. پيروزي انقلاب اسلامي به رهبري مرجع بزرگ عالم تشيع و بازگشت به ارزشها، اصول اسلامي و سنتهاي فراموش شده پيامبر اكرم(ص) موجب احياي سنت ديپلماسي نامهنگاري با همان سبك و سياق گرديد، به طوري كه حضرت امامخميني(ره) با ارسال نامه تاريخي خود به گورباچف، آخرين رييس جمهور اتحاد جماهير شوروي، آغازگر اين سنت در دوران جديد شد.»
در بخش ديگري از اين پيشگفتار نوشته شده است: «ابتكار دكتر احمدينژاد رييس جمهور ايران، در احياي ديپلماسي نامه به عنوان بخشي از رويكرد دولت نهم در اتخاذ دكترين سياست فعال و پويا، در جهت خنثيسازي ترفندهاي دشمنان و نظامهاي استكباري، از جمله تحريف واقعيتها از يكسو و رساندن صداي مستضعفان جهان به گوش همه جوامع و ملتها از ديگر سو، مورد استفاده قرار گرفت.»
پروفسور حميد مولانا، مشاور رييس جمهور و استاد و مدير گروه ارتباطات بينالملل دانشگاه «امريكن دي سي»، در بخشي از مقدمه اين اثر مينويسد: «ديپلماسي جامع، يك ديپلماسي همگرا و پايدار است و هدف آن خلاقيت فكري و عملي در تمام سطوح تعاملات بينالمللي ميباشد. استفاده از روش و متد مكتوب و تبادل بين سران دو يا چند كشور، تنها يكي از طرق ديپلماسي جامع ميباشد. تاريخ ديپلماسي نامه مانند تاريخ خود ديپلماسي، تاريخ طولاني، قديمي و سنتي دارد. ديپلماسي جامع با ديپلماسي خصوصي و ديپلماسي عمومي فرق ميكند و در حقيقت چيزي فراسو و بالاتر و وسيعتر از آنهاست. ديپلماسي جامع؛ ديپلماسي رسمي، خصوصي، پشت پرده، دسيسهآميز و ساخت و پاخت بيسماركي قرن نوزدهم را پشت سر ميگذارد و از ديپلماسي به اصطلاح عمومي رسانهاي و پروپاگانداي قرن بيستم و عصر حاضر هم عبور ميكند.»
پروفسور مولانا همچنين مينويسد: «ديپلماسي در چارچوب اصول اسلامي، تحقق اهداف امت اسلامي در مسير تكامل جامعه بشريت است.يكي از ابعاد بسيار مهم اسلام، برقراري حكومت اسلامي در مدينه و برقراري روابط سياسي و اقتصادي و اجتماعي و ديني با ديگر سرزمينها و دولتهاي وقت بود. ميراث بزرگي كه از ديپلماسي پيامبر(ص) به ما رسيده است، نامههايي است كه وي براي سران دولتهاي زمانه خود فرستادند.»
وي با اشاره به نامه پيامبر(ص) به هراكليوس، قيصر روم؛ خسروپرويز، امپراطور ايران؛ نجاشي، بزرگ حبشه؛ مقوقس، فرماندار مصر؛ حيفر و عباده پسران الجلندي، فرمانروايان عمان و به حارث، پسر ابيشمر از پادشاهان تابع امپراطوري روم شرقي، مينگارد: «پيامبر اسلام(ص) ديپلماسي و سياست خارجي حكومت اسلامي را در راستاي ابلاغ رسالت طراحي كرد و هدف آن به دست آوردن اصول متعالي و ارزشهاي الهي براي سعادت انسان است و نه براي به دست آوردن قدرت و اين يك نوآوري نسبت به جهان بشريت بود.»
پروفسور مولانا با بيان اين كه سياست خارجي و ديپلماسي پيامبر اعظم اسلام(ص) بر مبنا و شالوده عدالت استوار بود، مينويسد: «خدا محوري بُعد ديگر اين سياست را شامل ميشد. قانون محوري زاويه مهم سياست خارجي اسلام بود و مرز بنديهاي اعتقادي، اصالت عقيده و ايمان، اهميت آزادي در انجام وظايف اجتماعي و ديني، و اولويت صلح و تعامل برجنگ و زد و خورد، محورهاي اصلي ديپلماسي اسلامي را تشكيل ميداد. ويژگي ديگر و مهم ديپلماسي پيامبر اكرم(ص) كه تأثير عميقي بر فرهنگ اسلامي و فرهنگ كشورهاي ديگر گذاشت، محوريت حق و حقگرا بودن اسلام و حكومت اسلامي بود.»
وي ميافزايد: «امروز سؤال بزرگ براي جوامع اسلامي اين است كه آيا ديپلماسي بينالمللي رايج كنوني، يك ديپلماسي فعال اخلاقي و معنوي است يا تنها مرحله ديگري از تحولات است كه غرب در مركز و جهان اسلام در حاشيه قرار دارد؟ آيا ديپلماسي به اصطلاح عمومي امروز، كاربرد اجتماعي اطلاعات و اهداف اجتماعي اصيل جامعه اسلامي را آسان ميسازد يا از آن ممانعت ميكند؟ پر واضح است كه ديپلماسي اسلامي؛ ديپلماسي اخلاقي، جامع و اصولي است و نه اطلاعاتي. اين اسلام و نظريه توحيد است كه معيارهاي ديپلماسي اسلام را تعيين ميكند و نه بر عكس.»
وي نامه تبريك رييس جمهوري ايران به رييس جمهوري منتخب ايالات متحده آمريكا را از ديد ناظران بينالمللي، اقدامي بيسابقه و هوشمندانه ميداند كه فضا را به نفع ايران تغيير داد و ابتكار عمل را از جنبه تبليغاتي از دشمنان ايران گرفت.
پروفسور مولانا مينويسد: «نامه دكتر احمدينژاد به اوباما، همچنين نشانگر شكلگيري محيط جديدي در دنياي امروزي است كه سران دولتها در هر مرتبهاي، مسوول قول و قرارهايي اند كه از آن سخن به ميان آوردهاند. نامه رييس جمهور ايران، همانند سخنان او در دانشگاه كلمبيا اين مفهوم را به مردم آمريكا و افكار عمومي دنيا منتقل ميكرد كه ايران اهل گفتوگو و منطق است نه زورگويي و دخالت در امور ديگران.»
به اعتقاد پروفسور مولانا، استفاده از رسانه نامهنگاري به جاي رسانههاي معمولي چون مطبوعات و راديو و تلويزيون، يكي از بهترين طريق، مؤثرترين روش و مطمئنترين وسيله در استيضاح سياستهاي جهاني آمريكا بود.
او معتقد است: «نامه احمدينژاد به اوباما نشان ميداد كه آمريكا دورنمايي پيچيده و دشوار در پيش دارد و ايالات متحده از طريق سياستهاي سلطهگرانه خود در دنيا، منزوي و بيگانه شده است و اين نگاه خير و شر يا سفيد و سياه آمريكا به دنيا بايد تغيير كند.
نامههاي دكتر احمدينژاد، رييس جمهوري اسلامي ايران به سران كشورها، پاپ بنديكت شانزدهم (رهبر كاتوليكهاي جهان)، باراك اوباما و شهروندان كشورهاي مختلف در راستا و احياي اين سنت و روش حقيقتمند در ديپلماسي است. هر روش و متد ارتباطات، از جمله نامهنگاري، استناد و تاثير ويژه خود را دارا ميباشد. نامههاي رييس جمهور ايران در سطح بينالمللي منابع مفيد و مهمي در مطالعه و بررسي كيفيت ديپلماسي در تاريخ معاصر ميباشد».
كتاب «ديپلماسي نامه»، در بردارنده شش نامه رييس جمهوري اسلامي ايران به «مردم آمريكا»، «جرج دبليو بوش» رييس جمهور سابق آمريكا، «آنگلا مركر» صدر اعظم آلمان، «پاپ بنديكت شانزدهم» رهبر كاتوليكهاي جهان، «نامه مادر آمريكايي و پاسخ رئيس جمهور اسلامي ايران» و «باراك اوباما» ريس جمهور جديد آمريكاست.
چاپ نخست كتاب «ديپلماسي نامه» در شمارگان 4000 نسخه، 51 صفحه و بهاي 12000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما